اوج بگیر در آسمان کرکس فام
آن پایین در زیر سقف هاشور خورده
مفهوم تو را با لالایی دیجیتال
در حفرهای از شک
دفن کردند
در تکراری از جنس ترس
و زندگی با معادله یی درجه دوم
که امید به سمت صفر میل میکند
و حماقت به بی نهایت
انسان صفر
منجمد در زمان
و روحی که
آرام در این تکرار
تبخیر میشود
دردهایی از نوع درجه دو
و تاریخ دست چندم
که در ذهنهای درجه سوم
همواره نشخوار میشود
خرچنگهایی که به عقب راه میروند
راه ساحل را گم میکنند
تو با من، تو با او
ما باهم در تمام این مسیر
چون تاپاله یی از
اسب زندگی دفع میشویم
گند میگیریم، و در این تعفن تنهاییم
من، تو و تمام آدمهایی درجه ان - م
میچرخیم، همواره با هم
نه به دور زندگی
بلکه به دور تعفن عطراگین خود
آری، اوج بگیر در آسمان کرکس فام
با بالهایی چون شاهین
و مغزی سربی
و چشمانی بسان عقاب
این است اوج یک انسان از نوع سوم