🌵Enemies With Benefits || Vkook🌵

🌈Part 07

 همه اون سایلنت ریدرای عزیز. حداقل واسه این پارت یه دونه کامنت بزارین ببینمتون

واسه تاخیر ببخشید وقت نشد .ولی قول میدم از این به بعد زودتر آپ کنم 

شرط ووت بعدی 60

بریم بخونیم 

🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋

از احیای تهیونگِ قبلی برای جونگ کوک، یه هفته میگذشت. چیز زیادی عوض نشده بود. تهیونگ هنوزم جونگ کوک رو از ما تحت مورد لطف قرار میداد. جونگ کوک هم میخواست هر بار بهش ثابت کنه و هر بار مثله دفعه های قبلی به همون جایی که میدونیم ختم میشد.

ولی از اونموقع به بعد ، فن گرلای تهیونگ به خاطر قیافه ی اورجینالش برگشته بودن. قلدرای مدرسه دیگه براش قلدری نمیکردن ولی هنوز ازش متنفر بودن. دخترا همش دنبال کون تهیونگ راه میوفتادن حتی تا رختکن پسرا.

 اه به خاطر همین دخترا بود که کل سال قیافمو شبیه خرخونا کرده بودم. خیلی مزخرفه که حتی تا توی رختکن هم دنبالم میان!" تهیونگ گفت و ماگ قهوه شو یکم با پرخاش رو میز گذاشت که خوشبختانه نریخت.

نامجون نفس عمیقی کشید و آروم ماگشو رو میز گذاشت " میدونم پسر، دیروز اون دخترا رو دیدم دنبالت بودن ولی حداقل قلدرا دیگه برات قلدری نمیکنن"

" به نظر درست میگی هیونگ ولی هنوزم ...!" تهیونگ ماگشو برداشت و همزمان که داشت ازش میخورد از پنجره ی کنارش خیابون پر از مردم رو نگاه میکرد.

" نگران نباش تهیونگ. من بهش رسیدگی میکنم. از این دوشنبه به بعد دیگه نگران اون دخترا نباش" نامجون با لبخندی که چالاشو نشون میداد گفت

" ممنون جون. راستش یه درخواست داشتم ازت"

" چه درخواستی ته؟"

" شماره ی خوابگاه جونگ کوک رو بهم بگو"

--خونه ی جونگ کوک--

" حوصلم پوکیییییده " جونگ کوک در حالی که داشت آرنج و کمرشو می خواروند نالید. اهی کشید و زل زد به سقف. خیلی وقت بود که تو اتاقش رو تختش ولو شده بود و بجز زل زدن به سقف هیچ کاری نکرده بود.

" فکر کنم بخوابم بهتره" داشت چشاشو میبست که بخوابه، که صدای در زدن اتاقش اومد " یعنی کی میتونه باشه؟"

از تختش پایین اومد و رفت طبقه پایین " اومدم!" قبل از اینکه به در برسه داد زد و در رو باز کرد

" چطور میتونم- تهیونگ؟ اینجا چیکار میکنی؟ چطوری فهمیدی خوابگاهم کجاست؟"