آدمای داخلِ عکس رو شمردم...
یک....
دو....
سه....
چهار....
پنج.....
شش...
هفت....هفت!
خطرناک ترین عددی بود که به عمرم شناخته بودم.
عددی که بوی خون میداد
بوی زجر
بویِ نفرین
بویِ مرگ""Coming soon""
----------------
اینو بعضیا تو پیجم دیدین بعضیاهم ندیدین
و نظر سنجی تموم شد و شوگا تاپ شد😉
قرار نیست حالا حالا این فیک آپ بشه
فیکِ بعدی هم همش کاره خودمه و ترجمه نیست🤗
مطمئناً هروقت آپش کردم عکس و نام و همه چیزش رو تو این فیک قرار میدم که بتونین بخونیدش
فقط خواستم اطلاعات داده باشم
و اگه سوالی داشتین حتما بپرسین.ژانرش هم رمزالوده😊
YOU ARE READING
Mafia's babyboy(Completed)
Fanfiction(Completed) خاطرات مبهم! خاطراتی که باعث شد پسر بی گناهی مثل جیمین وارد بازیِ ناعادلانه ای بشه . بازیی که فقط مافیایی مثل جانگ کوک برنده میشدن . جیمین فقط میخواست به خواسته اش برسه ، خواسته ای که برای براورده کردنش باید به جانگ کوک نزدیک میشد. نزدی...