Introduction

478 33 4
                                    

*Vanil*
Death song introduction :

KIM TAEHYUNG

"من نباید تورو وارد راهی میکردم که خودم میدونستم روش کنترلی ندارم... همچی از وا دادن من شروع شد... از برگشتن خود واقعی من ، منی که همیشه از همه پنهان بود ، منی که هرگز خودشو نشون نمیداد..
این تو بودی که دوباره گذاشتی همه وجود من پر از این منه نفرت انگیز بشه ، ولی تموم چیزی‌ که منو مثل همیشه نرمال نشون میده همین وجود توعه... مثل گوش دادن موسیقی میمونی... هرچی بیشتر گوش میدم معتاد تر میشم ولی اگه گوش ندم دیوونه میشم..تا وقتی گوشات شیرینی اهنگو نشنیده باشن همه چیز عادیه ولی بعدش نه، حداقل برای من نه...

-----------------------------------------------------

PARK JIMIN

گفته بودم از دروغ گفتن بدم میاد.. با همچی کنار اومدم اما این؟ تو میدونی که قبل هرکار اشتباهی من بخشیدمت...پس چرا هربار بهم دروغ میگیو فکر میکنی من اونقدر احمق و ساده ام که نمیفهمم؟

-----------------------------------------------------

JEON JUNGKOOK

اون پسر ساده ایه همیشه تو سکوت و ارامش و لبخند زدن همه چیزو گذرونده تا قبل اون اتفاق... اون تنها دوستیه که میدونم به اینکه ازش محافظت کنم نیاز داره،پس ازم نخواه پا پس بکشم من نمیزارم با اون لعنتی که نمیدونم دقیقا چه کوفتیه بمونه...

-----------------------------------------------------

MIN YOONGI

من هرچقدر اونو میشناسم اینو میدونم که شده همه ادمایه روی زمینو از سر راه برداره ، از اون پسر جدا نمیشه ، عقیده من اینه که اونو مرگ هم نمیتونه ازش بگیره...

-----------------------------------------------------

JUNG HOSEOK

خسته شدم از بس که مثل احمقا رفتار کردم ، از اینکه همیشه مثل کنه دنبالت راه افتادم ، کی میخوای نگاهم کنی؟ اینقدر کم بنظر میرسم؟ دیگه باید چیکار کنم که بفهمی منم هستم؟ چقدر باید سعی کنم بهت تموم احساسمو، عشقمو بدم که منو ببینی؟ چرا حتی بهم نمیفهمونی دقیقا چیکار کنم؟ برم یا نه...

-----------------------------------------------------

KIM NAMJOON

همیشه همه کاراش با متانت بود... اصالت از تک تک حرفا و کاراش مشخص بود، جوری که باید قبل هر بار دیدنش بارها با خودم توی آیینه  تمرین میکردم که چجور باهاش رفتار کنم...اینکه این حتی توی رویاهامم اینقدر متشخص بود منو از هرفکر دیگه ای راجبش دور نگه میداشت...


-----------------------------------------------------

KIM SEOKJIN

اونا نمیفهمیدن نباید جلوشو بگیرن ، با میلیونها فاصله توی زندگیشون اونا برای هم بودن ، تقدیر و زندگی همدیگه بود ، برای هم ساخته شده بودن...
یه اهن ربا فقط‌ یه اهنو میتونه جذب کنه..بدون اهن هیچ خاصیت دیگه ای نداره.. "

-----------------------------------------------------

سلام لابلیااااااا، وانیل هستم و این اولین فن فیکشنی هست که دارم اپلود میکنم ؛)
این نوشته ها و شخصیت هر شخص هیچ کدوم واقعیت ندارن و همش ساخته و پرداخته شده از ذهن منه لطفا تصورتون از هنرمند رو بر اساسش قضاوت نکنین (مخاطب این حرفم افراد غیر از فندوم و نیو ارمی هاست)
امیدوارم که منو همراهی کنین و با نظراتتون دلگرمم کنین ، از همه کسایی که وقت میزارن و میخونن خالصانه ممنونم ؛)
یچیز دیگه هم اینکه اگه از کاپلی خوشتون نمیاد میتونین اونا رو توی ذهنتون هر کاپل فیوریتی که دارین در نظر بگیرین و تصور کنین ، و چیز دیگه اینکه بعضی از گوشه های فیک کاپل های خیلی کوتاه جزئی هم وجود داره ، پس شما شاهد همه کاپل ها هستین.
ممنون از چشمای نازتون...
منتظر نظرات و انتقادات و پیشنهاداتتون هستم...

Death songWhere stories live. Discover now