سایه ها؛هیولا های درون ما

200 36 9
                                    

قدرتمندترین کهن الگوی که یونگ مطرح کرد سایه ست که غریزه های ابتدایی و بدیهی رو شامل میشه. ریشه اون از تمام کهن الگوهای دیگه عمیق تره.  رفتارهایی که جامعه اهریمنی و غیر اخلاقی می دانند توی سایه قرار می گیرند

اگه افراد میخوان با آرامش زندگی کنند این جنبه تیره ماهیت انسان باید رام بشه ما بایدداین تکانه های ابتدایی رو مهار کنیم و از خودمون در برابر اونا محافظت کنیم اگه این کارو نکنیم احتمالاً جامعه ما را تنبیه میکنه

البته یه نکته رو فراموش نکنیم سایه نه تنها منبع اهریمنی بلکه منبع شادابی و خلاقیت و هیجان هم هستش اگه سایه به طور کامل از جلوگیری شه روان مون کسل و بی روح میشه
وظیفه خود "خود" یا ایگو اینه که غرایز حیوانی رو به قدر کافی سرکوب کنه که متمدن محسوب شیم در عین حال امکان ابراز غریزه رو بده و خلاقیت به بار بیارن
اگه از سایه کاملاً جلوگیری بشه نه تنها شخصیت بی روح و یکنواختی خواهیم داشت بلکه با احتمال طغیان کردن سایه هم رو به رو میشیم اگه بخواهیم از غرایز حیوانی مون کاملا جلوگیری کنیم ناپدید نمیشن فقط واسه یه مدت مخفی میشن و  منتظر ضعیف شدن خود میمونن تا بتونن کنترل و کسب کند وقتی این اتفاق بیفته شخص تحت سلطه ناهوشیار قرار میگیره.

همه ی ما شیطان درون داریم. گاهی اوقات مچشون رو میگیریم، گاهی با آنها روبرو میشیم، ولی بیشتر اوقات وجودشان را نادیده میگیریم حالا یا بخاطر ترس، یا حس گناه، و یا خجالت.

وقتایی هست که با دیدن این بخش از وجودمون متعجب می شیم ،می پرسیم ”یعنی این منم ؟ منم این ابعاد تیره و تار رو دارم ؟ “ ما موقع تولد، خومون رو قبول میکنیم و دوست داریم، چون ویژگی های خود را قضاوت نمی کنیم.

اما به تدریج که بزرگتر می شویم از اطرافیانمون یاد می گیریم که چی خوبه و چی بده. به تدریج یاد می گیریم که بعضی رفتارها باعث می شود مورد قبول باشیم و بعضی رفتار ها باعث طرد شدگی ما می شند. کم کم ویژگی های خودمون رو به صورت  قابل قبول  و غیر قابل قبول  تقسیم بندی می کنیم،
یعنی از نظر خودمان خوب  یا بد. سپس به این نتیجه می رسیم که برای مقبول بودن، باید خودمون رو از شر صفت های بد رها کنیم یا حداقل پنهانشون کنیم!

اهمیت شناخت نیمه ی تاریک وجود

ریشه ی همه ی ترسها و اضطراب ها، خشم و غم های پنهان، ریشه ی این که چرا نمی توانیم کاملا خودمون و دیگران رو ببخشیم، همه دتوی این بخش از وجود ما مخفی شده.

اگر ناگهان احساس میکنید که همه انرژی مثبتتون از بین رفته و پر از اندوه شدید، احساس شکست، از دست دادن، ناامیدی و افسردگی کردید و همه احساساتی که بعدا میگیم ” انگار خودم نبودم! اختیارم از دستم خارج شد!”
این ها همه و همه به نیمه ی تاریک ما بر می گردند. اگه کسی رو از دست می دهیم و نمی توانیم فراموشش کنیم، در حالی که می دونیم مصلحت ما توی رها کردن اونه، اگر اونقدر که می خواهیم شاد نیستیم، اگر با وجود همه ی تمرینات ذهنی و جملات تاکیدی نتیجه ی مثبتی نمی گیریم، همش به خاطر وجود سایه ست.

آرکیتایپ روانکاوی عمقیWhere stories live. Discover now