♀️اسطوره آتنا

94 17 12
                                    

شینودا بولن هر کردوم از انرژی های روانی رو با یه الاهه یونانی نام گذاری کرده که با رفتار و داستان اون شخصیتِ افسانه ای شباهت داره.پس افسانه های این الاهه ها خیلی مهم هستن برای همین من قبل از این که راجب انرژی روانی چیزی بگم اول افسانه اون الاهه رو براتون میگم؛پس یه جورایی به این کتاب میشه به چشم کتاب داستان های یونانی هم نگاه کرد😉
بعد از توضیح افسانه های الاهه ها توضیحات انرژی مربوط بهشون رو هم اضافه میکنم

المپ نشینان

طبق اعتقادات یونانی؛ کوه لمپ مکانی زیبا و روحانی در آسمون که محل زندگی الاهه هاست و معادل بهشته و کمی پایین‌تر زمین قرار داره که محل زندگی انسان های فانیه و در زیر زمین ،جهان زیرین قرار داره که انسان‌ها بعد از مرگ به اونجا منتقل میشدن و معادل برزخه و از پایین جهان زیرین آتش های تارتاروس نمایانه که معادل جهنمه.

این قلمرو سالها در دست قبیله تایتان‌ها بود تا زمانی که پیش بینی شده که مقدره کرونوس از فرزند خودش شکست بخوره،  برای جلوگیری از این اتفاق همه بچه هاش که سه دختر و دو پسر بودن رو درون خودش حبس کرد

اما ششمین فرزند زئوس؛ توسط  مادرش رئا نجات پیدا کرد.
زمانی که زئوس به سن بلوغ رسید، خواهرا و برادراش رو نجات داد. و همراه با برادراش پوزیدون و هادس متحد شد و پدرش رو شکست داد‌ و تونست قدرتمندترین خدای المپ بشه.

نسل جدید تایتان‌ها المپ نشینان رو تشکیل دادن که تمام الگوهای شیندا بولن از المپ نشینان هستن

آتنا

آتنا فرزند زئوس و متیس شناخته میشد.پدرش فرمان روای تمام الاهه ها و مادرش الههٔ عقل بود.متیس اولین معشوقهٔ زئوس بوده. وقتی متیس از زئوس حامله شد یه پیک از طرف اورانوس و گایا (پدربزرگ و مادربزرگ زئوس)به زئوس پیغام دادند که اگر کودک متیس پسر باشه و به دنیا بیاید زئوس رو از سلطنت خلع میکنه، دقیقا همون طور که که زئوس، کرونوس پدر خودش رو خلع کرد و اگر دختر باشد از لحاظ عقل و خرد همتای زئوس است.

زئوس با حیله متیس رو تبدیل به حشره کرد و اون را خورد و از این طریق هوش و ذکاوت متیس رو جذب کرد اما بعد از مدتی زئوس درد شدیدی رو توی پیشونیش احساس کرد
و از هفائستوس الاهه صنعت خواست که کمکش کنه و هفائستوس پیشانی زئوس را با تبری بزرگ شکافت و آتنا در حالی که با لباس جنگ و غرق اسلحه بود از پیشانی زئوس بیرون اومد.

آتنا از نظر عقل و خرد با زئوس برابر بود، اما هیچ وقت ازش برتر نشد و به همین دلیل فرزند مورد علاقه زئوس شد به طوری که تنها او اجازه بازی با آذرخش پدر رو داشت و همین موجب حسادت دیگر فرزندان زئوس شد.

آتنا دختری شد که از همهٔ فرزندان پدرش برتری پیدا کرد و زئوس اون رو بیش از دیگر فرزندانش دوست داشت.

آرکیتایپ روانکاوی عمقیWhere stories live. Discover now