4

47 10 0
                                    

آقای هچر پسرا رو دم دفتر مدیر رسوند و گفت، خب پسرا... کار من دیگه تموم شد موفق باشید.
پسرا به نشانه ی تشکر سری تکون دادن و بعد لویی در زد

آقای هوران: بفرمایید داخل.
پسرا وارد شدن و خواستن یکصدا سلام کنن، البته که موفق نشدن چون صدایی ک به گوش رسید تقریبا این بود
س...م..لا...م...سل...س...ام (برگرفته از وقتایی ک میخواستن هماهنگ بگن، های ور وان دایرکشن ولی نمیتونستن 😂)

آقای هوران سرشو از رو برگه هاش بلند کرد و پرسشگرانه بهشون نگاه کرد، اون مطمئن نبود اونا چی گفتن
هری وقتی اون نگاهو دید سریعا گفت: چیزه.. ما سلام کردیم.. آقای.. آقای.. عممم

_هوران. کریس هوران.

_آهان، بله، آقای هوران

آقای هوران لبخندی زد و گفت: خب پسرا، میدونین چرا اینجایین؟
همه سرشونو به علامت نه تکون دادن
_خب این از سلامتون خیلی بهتر بود... خب بگذریم، من این مدرسه رو خریدم و تغییرش دادم و بعد خودم مدیرش شدم، تا جاییکه میدونم این مدرسه خیلی داغون و دره پیت بود، ولی من ساختمش و عذر همه دانش آموزای قدیمیشو خواستم، البته بجز اونایی ک اسمشون تو قرعه کشی درومد

زین:قرعه کشی؟

_بله، قرعه کشی، من اول یه لیست از فقیر ترین و بیچاره ترین دانش آموزای این مدرسه آماده کردم، و بینشون قرعه کشی کردم البته، درواقع این قرعه کشی اینجوری بود، که مثلا اگه چهارتا خواهر از یه خانواده اینجا بودن من می‌نوشتم خواهران مثلا پتینسون میدونین چی میگم؟

پسرا تایید کردن

آقای هوران گفت خوبه و ادامه داد

_و بعد سی تا خانواده ک درواقع میشن شصت و سه تا دانش آموز تو قرعه کشی انتخاب شدن و شماهم جزوشون بودین، ما به همه از قبل خبر داده بودیم ولی شما... خب چجور بگم، میشه گفت شما از همه بدتر بود برای همین تصمیم گرفتم به شما بعد از همه اطلاع بدم حالا می خوام بهتون بگم که شما یه جورایی شانس اینو دارین که زندگیتونو تغییر بدید البته تا وقتی که توی این مدرسه هستید من به شما ماهیانه مقداری پول میدم شاید ندونید ولی خانواده من از خانواده های خیلی خیلی پولدار منچستر هستند و اینکه حتی هزار نفر رو جوری ساپورت کنم که بتونن تا آخر عمرشون بدون هیچ کاری براحتی و مفرح زندگی کنن خیلی برام راحته پس اصلا احساس نکنین که سربارید من می خوام شما رو تا وقتی که توی این مدرسه هستید خوشبخت کنم و اگه بتونید همتون شاگردهای ممتاز بشید برای دانشگاهتون هم ساپورتتون می کنم بچه ها. خب حالا خودتونو معرفی کنید من می دونم که دو تا از شما آقایون اسمیت و دو تا از شما آقایون کندی هستین ولی نمی دونم که دقیقاً کدومتون و این که می خوام اسم کوچیکتون رو هم بدونم این برای من یکم سخته که مردمو با فامیلی صدا کنم پس لطفاً خودتون رو به صورت کامل معرفی کنید تا براتون بقیه توضیحات رو بدم مردان جوان.

Searching for the truthTempat cerita menjadi hidup. Temukan sekarang