اخرین حرکت رقصو انجام دادیم و چراغا خاموش شد..سریع خودمو به بیرون استیج رسوندم تا از سر و صدای فنا سر درد نگیرم..نفس نفس میزدم ولی یوگیوم خیلی آروم بود..خوب طبیعتا این حرکات برای اون که یه دنسر حرفه ایه خیلی آسونه تا من..
به نظرم یونیت ما بهترین یونیت میتونه باشه. ما خیلی خوب همو پوشش میدیدم و مکمل همدیگه ایم. یوگیوم یه دنسر حرفه ای که میتونه خطا های رقص منو بپوشونه و منم میتونم با حنجره ورزیده و ووکال قویم خطاهای اونو بپوشونم.
خیلی خیلی بابت این یونیت دونفره خوشحالم چون یوگیومو همیشه یجور دیگه دوست داشتم و حمایتش میکردم..اون کوچیکترین عضو گروه بود و من بدونه اینکه ازم کمک بخواد دوست داشتم هواشو داشته باشم. از کارای بچگونه و کیوت بازیاش که اصلا به قد بلندش نمیخوره لذت میبرم و اون لپای برجسته اش که نشده وقتی میخنده و بیشتر از هر زمان برجسته تر میشه نیشگونش نگیرم. حالا که به پیشنهاد کمپانی این یونیتو تشکیل دادیم من خیلی خوشحالم که میتونم زمان بیشتری رو باهم بگذرونیم. درسته تو فعالیت های گروهیمون باهم بودیم ولی اینکه دونفره باشیم و یه دوماهی فعالیت های مشترک انجام بدیم خیلی بهتره.
همونطور که سر و صورتشو با حوله خشک میکرد بهم نگاه کرد. لبخند برادرانه امو تحویلش دادم.
_یونگجه یا وقتی عرق میکنی و نفس نفس میزنی سکسی تر از هرموقعی میشی..عجیبه اونم الان که آرایش خاصی نداری..اگه آرایش داشتی میگفتم معجزه آرایشه..اوممم میخوام بخورمت...!
همونطور که طرفم میومد گوشه لبشو به دندون گرفت..این حرکاتش برام ناآشنا و عجیب بود و بجای اینکه از شوخیش یا تعریفش بخندم یه حسی بهم دست داد..ولی سریع گارد گرفتم و از رو صندلی بلند شدم:
+یااا تو نبودی که میگفتی من کیوت ترین تو گاتسونم؟!! بعدم بزار ببینم از کی انقد مکنه بی ادبی شدی؟برو تا یه گوشمالی حسابی بهت ندادم..
با خشم ساختگی بهش خیره شدم و به سمتش حمله ور شدم که خیلی سریع با اون پاهای بلندش صحنه رو ترک کرد..ولی ذهنم درگیر این حرکتش بود. این بچه ای که همین الان داشتم می گفتم کیوته و بچه بازی درمیاره حالا دیگه خیلی بزرگ شده و دیگه اصلا کیوت نیست!!!
...
با ویبره گوشیم بیدار شدم..
یوگیوم"خوابی؟چرا نمیای بیرون؟؟امروز اجرا داریم" مثل برق گرفته ها از جام پریدم..وای خواب موندم..دیگه وقت نکردم حتی یه شونه به موهام بزنم واسه همین سریع یه ماسک بزرگ که کل صورتمو بپوشونه ورداشتم و با یه کلاه..از ساختمون که بیرون اومدم یوگیوم منتظرم بود..خندید:
_چرا خودتو بسته بندی کردی؟
+قیافه ام داغونه تازه از خواب بیدار شدم
_حالا بیا بریم اونجا درستت میکنن
تو ماشین نشسته بودیم که یهو یوگیوم از خنده منفجر شد. با تعجب رد نگاهشو گرفتم و به کفشای لنگ لنگم رسیدم..یا خدا این چه وضعشه؟؟ یونگجه همونطور که دلشو گرفته بود بین خنده هاش گفت:
_یونگجه یا...تو خیلی...کیوتی
کفشای نو و شیکی که تو یه بسته رو صندلی بودو درآوردو گفت بیا اینارو بپوش..واسه اجرا امروز بهمون دادن..این کتونی های شیک با این تیپ ساده و شلوار گشادم فوق العاده مزخرف میشد ولی چاره ای نبود. تو راه موزیک شو که بودیم یه عالمه عکاس بودن که فقط از دوتا چشای پف کرده ام عکس میگرفتن و منو کفری میکردن..یعنی دیگه هیچوقت وقتی اجرا داریم نمیخوابم..خون خونمو میخورد و پوست لبمو میکندم و پاهامو تند تند رو زمین میزدم. یوگیوم:_حالا نمیخواد انقد عصبی باشی. فک میکنی بار اولته؟ یادت نیست یه بار سر سینه ات از کنار تاپت پیدا بود چقد سوژه شدی؟؟ 😂
زد زیر خنده. من کفری شدم و با تمام قدرتم به بازوش زدم..
_حتی وقتی حرص میخوری کیوتی...!
اینو گفت و تو یه حرکت سریع یه گاز از لپم گرفت و سریع از در بیرون رفت..تو شوک حرکتش بودم..حس خاصی بهش نداشتم ولی نمیدونم چرا یه حسی بهم دست میداد و این یوگیومو اصلا نمیشناختم..
گریمور که سرگرم کار خودش بود صدام زد"بیا نوبت توعه"...
سرمو که بالا آوردم و به آینه نگاه کردم باورم نمیشد این منم. شبیه یه مدل سکسی شدم..جوری چشمامو سیاه کرده بود که شبیه به یه خون آشام شده بودم..و موهای مشکیمو بالا داده بود و براق کننده هم بهشون زده بود..با اینکه همیشه سادگی رو دوست دارم ولی این تیپ واقعا به دلم نشسته بود و میخوام چندبار دیگه هم امتحانش کنم..لباسو که پوشیدم همون خانوم گریمور اومد و همزمان که سه تا دکمه بالایی لباسمو باز میکرد گفت "این یقه بسته آرایشتو مسخره نشون میده" و یه گردنبند هم برام انداخت..تشکر کردم و از اتاق بیرون اومدم. یوگیوم هم آماده بود.. با دیدن من دهنش باز موند..اونم مثل من آرایش کرده بود ولی اون اغلب اوقات چشماشو سیاه میکرد و به این قیافه اش عادت داشتم..این من بودم که این آرایش برام جدید بود..با دهن باز گفت
"حرفمو پس میگیرم!""کدوم حرفت؟"
"که کیوتی"
خنده پیروزمندانه ای زدم و از کنارش رد شدم...
YOU ARE READING
𝐂𝐮𝐭𝐞 𝐨𝐫 𝐒𝐞𝐱𝐲?! ࿐ᴼⁿᵉ ˢʰᵒᵗ
Short Story✦وانشات "کیوت یا سکسی؟!" ✦ژانر: اسمات ✦یوگیوم حتی نمیتونه وسط برنامه زنده هم خودشو کنترل کنه و به گردن هم گروهیش زل نزنه💜😏 ✦تاپ: یوگیوم ~ باتم: یونگجه ... *کامل شده* ۱۴ اردیبهشت ۹۹