-دروغ ارگانیک-
(ماجرای واقعی)
یک روز،به طور اتفاقی متوجه شدم که رفتار انسانها تغییر کرده است.نه یک تغییر ساده.رفتارشان،به طور همه گیری عجیب و ترسناک شده بود.انگار ربات شده بودند.جمله هایشان را مثل بازیگران آماتور ادا می کردند.واکنش های احساسیشان خیلی ساختگی و بی حس شده بود.و همینطور خنده هایشان.این باعث شد تا بترسم.و کمی فکر کنم.شاید مشکل از من بود که این رفتار ها به نظرم عجیب می آمدند.ولی رفته رفته متوجه شدم که شاید من مریض نشده باشم.شاید چیزی اتصالی کرده.شاید نرم افزاری خراب شده.هنوز هم مطمعن نیستم.ولی احتمال می دهم که شبیه ساز ها از کار افتاده بودند.(دستگاه شبیه ساز،ارتباطی با انسانها برقرار می کرد،و رفتار های روزمره شان را می ساخت.خنده هایشان،ترسیدن هایشان،و از همه مهم تر عصبانی شدن هایشان را شکل می داد و به نظر ما همه چیز طبیعی می آمد.)
ولی آنروز این شبیه سازی که گفتم،به دلیلی که نمی دانم درست کار نمی کرد.به من ربطی ندارد.فقط از این مطمعنم که تا به اینجا،مال من من درست کار می کند.