"چرا اومدیم اینجا ؟" وقتی داشت لباسارو نگاه میکرد ازش پرسیدم
"یه لباس بامزه پشت ویترین دیدم" جلوی یکی از قفسه ها ایستاد ، یکی از لباسارو کشید بیرون و جلوش نگه داشت "چطوره ؟"
"بنظرم تو تنت فوق العاده میشه"
روی صندلی نشسته بودم و منتظر سوجونگ بودم که از اتاق پرو بیاد بیرون . بعد از چند دقیقه در باز شد و با دیدن سوجانگ توی اون لباس احساس کردم قدرت تکلممو از دست دادم . رنگ روشن لباس تضاد قشنگی رو با موهای تیرش ایجاد کرده بود و کاملا فیت تنش بود
توی اینه خودشو نگاه کرد و پرسید "خوشت میاد؟"
از جام بلند شدم و پشت سرش ایستادم "میخوام تو اولین قرارمون اینو بپوشی" گفتم و قبل از اینکه برگرده سمتم از توی اینه خیره شدم توی چشماش
"چی گفتی ؟"
"میتونم فردا ساعت 8 بیام دنبالت ؟" حتی نمیدونستم چقدر امیدوارم که جواب مثبت بده
گونمو بوسید "معلومه"
خندیدم "برو عوضش کن ، میرم حساب کنم"
هوسئوک هنوز از پارتی برنگشته بود پس از کلید یدکی استفاده کردم و وارد خونه شدم . از پله ها رفتم بالا و در اتاق ا/ت رو اروم باز کردم . با دیدنش که اونطوری توی خودش جمع شده بود احساس کردم نفسام سخت تر شد
پتوش افتاده بود پایین تخت و همون لباسی که من بهش داده بودم تنش بود . قبل از اینکه روی تخت بشینم کنارش پتو رو از روی زمین برداشتم و کشیدم روش
موهاشو از جلوی صورتش زدم کنار ، دستمو نوازش وار کشیدم رو سرش و به خودم فحش دادم که چرا وقتی با جین رفت دنبالش نرفتم . با دیدن گونه های خیس از اشکش احساس کردم قلبم بیشتر از قلب مچاله شد
باید اینجا کنارش میبودم
نه ، باید بیخیالش شم
--------------------------
میدونین ؛ شاید الان با خوندن این پارتا خیلی از دست جونگکوک عصبانی باشیم و حقو به ا/ت بدیم
ولی باید در نظر داشته باشیم که جونگکوک سالهاست چندین برابر این دردی که ا/ت کم کم داره متوجهش میشه رو تحمل کرده
چون ا/ت کم کم و به تازگی داره جونگکوک متفاوت تری از "فقط بهترین دوستش" میبینه
جونگکوک سالها با این عشق یه طرفه دست و پنجه نرم کرده و تموم اون مدت ا/ت رو با دوست پسراش میدیده که هر بار توی هرکدومشون دنبال عشق میگرده و پیدا نمیکنه
و بنظرم جونگکوک بعد از اینکه اون حرفارو از زبون خود ا/ت شنید و ترساش که قبلن براش فقط یه احتمال بودن با حرفای ا/ت قطعیت پیدا کردن داره منطقی ترین کارو میکنه
🍁 ممنون که میخونین ، ووت یادتون نره لاولیا 🍁
YOU ARE READING
Be Mine || JJK ( Translation Ver )
Romanceتو و جونگکوک بهترین دوستای دوران کودکی هم بودین فقط یه چیزی این وسط وجود داشت ... هیچوقت متوجه نشده بودی که اون عاشقته ©kimseokjoonie