خب دوستان این پارت دوعه، اگه میخونید وت و نظر یادتون نره عشقید ❣❣❣❣
******
جونگهو pov Ｕｎｋｎｏｗｎ: سلام درست پیام دادم؟ Ｊｏｎｇｈｏ : ببخشید شما؟ من شما رو میشناسم؟ Ｕｎｋｎｏｗｎ: اومممممم...... نمیشناسی؟ولی فک کنم بشناسی Ｊｏｎｇｈｏ: ببخشید من شما رو نمیشناسم حالا میشه مزاحم نشید ｕｎｋｎｏｗｎ :
¡Ay! Esta imagen no sigue nuestras pautas de contenido. Para continuar la publicación, intente quitarla o subir otra.
نمیشناسی؟ Ｊｏｎｇｈｏ : تو...... تو ی کصافت، شماره ی منو از کجا پیدا کردی؟ Ｕｎｋｎｏｗｎ : زیاد سخت نبود ولی حالا وقت حرف زدن در مورد اینا نیست کارای مهم تری داریم مگه نه جونگهو جون ***** اون عوضی از کجا شمارمو پیدا کرده!! لعنت بهش تازه ازش خلاص شده بودم اون پفیوز خیلی میتونه خطرناک باشه.... باید..... باید از یکی کمک بخوام..... ولی از کی هیچ کی نیست..... هیچ دوستی ندارم که بهش تکیه کنم..... میتونم به یونهو بگم اون حداقل بهم نزدیکه آره بهتره بهش زنگ بزنم ..... ~~~~~~~ برنداشت....... میدونستم..... حتما دارن خوش میگذرونن من دیگه تو خونه نمیتونم بمونم ممکنه جامو پیدا کنه باید برم هتل.... بعد از اینکه وسایلمو جمع کردم رفتم بیرون تا هتل پیدا کنم.....
*******
سانگهوا pov + بچه ها به نظرتون گناه نداره جونگهو؟ بیچاره اونم عضوِ گروهه به وویانگ گفتم - راستش منم اول دام براش سوخت ولی خب اون بین ما اضافیه سری تکون دادم شب شده بود و به فرودگاه تایلند رسیده بودیم و شب قرار بود هتل رزرو کنیم بعد از انجام کارا و مستقر شدن تو اتاقامون قرار شد بریم رستوران سان یه میز تو یه رستوران مجلل و شیک رزرو کرده بود رفتیم رو میز نشستیم + خب بچه ها چی میخورید؟ من گفتم : - من که رامن و برنج سرخ شده با کیم چی میخورم بقیه هم غذاشون و سفارش دادن بعد از ده دیقه غذا ها اومد و مشغول خوردن شدیم
¡Ay! Esta imagen no sigue nuestras pautas de contenido. Para continuar la publicación, intente quitarla o subir otra.
