سلامی دوباره به هم وطننان گرامی!
باورم نمیشه می خوام آپ کنم -_-
شخصیت جدید داریم ^_^
* از این همه جذابیت از هوش میرود ×○× *
این آقای خوردنی Cameron porras هستن .
دوست زین میشه .
همسایه لیامه و الان که دارم فکر میکنم خیلی به نایل میاد......ولی حیف که تو پارت اول گفتم تیلور قراره با نایل باشه ):خوب اینم از پارت 4 :
- تو تا زنده ای باید اینجا بمونی! چون مجبوری!
زین با تمام خونسردی جواب لیام و داد:
+ نه ! نمی مونم ! تو نمیتونی من و مجبور کنی!- میتونم !
لیام از این همه جسارت پسر کوچیک تر تعجب کرد !
انگار جاشون عوض شده و لیام اومده خونه زین دزدی!یه قدم به سمت پسر برداشت . الان تقریبا ۲۰ سانت باهاش فاصله داشت .
زین از نزدیکی و حواس پرتی لیام سوء استفاده کرد و با زانو رفت تو دیک لیام !
لیام از درد خم شد و پشت سر هم نفس عمیق کشید !
زین با خم شدن لیام تونست کلید توی جیب کت لیام و ببینه و در عرض یه چشم به هم زدن اونو برداره و درو باز کنه!
لیام با باز شدن در سعی کرد بلند شه و صاف واسته .
تونست ولی نمی تونست درست راه بره !
چه برسه به اینکه بخواد پشت سر اون بچه بدوه!- اون درای لعنتیو ببندید!
الان تازه فهمید چه اشتباهی کرده بادیگاردا فرستاد رفتن!
تا کیتی بخواد درو ببنده زین از در بیرون رفت .
زین خوشحال از اینکه تونست از دستشون فرار کنه برگشت و با دو سمت آسانسور رفت .دکمه آسانسور و زد و تازه متوجه شد آسانسور طبقه پنجاه و سه !
راه دیگه نداشت باید از پله ها میرفت !
YOU ARE READING
Get out
Action_ برو بیرون! باورش نمیشد که لیامش داره سرش داد میزنه + تو اینکارو نمیکنی! تو منو نمیندازی بیرون! این لیام من نیست! _ لیام تو دیگه مرد! گمشو بیرون! +لیام........ -میگم نمیخوام قیافه نحضتو ببینم! + من میرم......ولی......فقط میخوام بدونی که همیشه دوستت...