هااااااای!
در این پارت سه نفر وارد داستان میشن ^_^
یکیش هری فاکینگ استایلز
لویی و........
اون یکی هم کمرون بابااااااا
P5:
داستان از نگاه لیام :
دیشب حدود ساعت سه بود خوابیدم !
امروزم نمیخوام برم سر کار....البته کار که نه بیشتر میرم دستور میدم به بقیه!
از دیشب تا حالا ذهنم در گیره این پسرس .
خودمم نمیدونم چرا نگهش داشتم ، فقط میدونم واسه یه شبم شده میخوامش!
اره!
می خوام یه شب باهاش بخوابم و بعدش به پلیس تحویلش بدم .
شاید اینجوری از چشمم افتاد!
شاید اگه باهاش بخوابم دیگه نخوام نگهش دارم !
شاید دیگه ذهنم درگیرش نشه!
حتما باید بعدش به پلیس تحویلش بدم .
بهش دروغ گفتم منم میگیرن چون نمیگیرن !
اگه میخواستن به همین راحتی بگیرن تا الان مرده بودم!
گوشیمو برداشتم و زنگ زدم به هری .
نیاز دارم باهاش حرف بزنم .
حاضرم حتی سر جونم شرط بزارم که هری بهترین دوست دنیاس .
تماس و برقرار کردم و اون بعد سه بوق جواب داد:
× هاااااا؟
با صدای خوابالوش گفت.
صدارم رو اسپیکر بود چون
صدای لوییو از اونور شنیدم.
÷ کدوم آدم خری ساعت ۱۰ صبح زنگ میزنه اخه!؟
× خری به اسم لیام
÷ آها ....حدس میزدم .....کسی غیر از اون خر نیست که!
- سلام!
÷ سلام و زهرمار .....اه......داشتیم کپمونو میزاشتیم
- باشه بابا! چرا انقد بی اعصابی ! هری دیشب با این چیکار کردی؟
× هیچی ! فقط به فاکش دادم! همین !
بعد این حرفش زد زیر خنده و صدای داد و بیدادای لویی هم بلند شد .
- هری میشه بیایی اینجا میخوایم یکیو نشونت بدم؟
× الان ؟
- آره
× باشه تا یه ساعت دیگه پیشتم
اینو گفتو قطع کرد.
بلند شدم رفتم به اون بچه سر بزنم .
پشت در اتاقش یه خورده صبر کردم و چند تا نفس عمیق کشیدم .
من چرا نمیتونم خودمو کنترل کنم؟
چرا از دیشب که بهش فکر میکنم یه جور عجیبی میشم؟
در و باز کردم . اولین چیزی که به چشمم اومد تیشرتم بود که تنش کرده بود !
بعد از اون چشم خورد به پای باد کرده و کبودش !
- کیتی!
کیتی با دو اومد سمتم.
* بله آقا؟
- بگو دکتر کمرون بیاد. ^_^
* چشم آقا،الان
و باز هم با دو از پیشم رفت .
هیچوقت نفهمیدم چرا وقتی منو می بینه انقدر استرس میگیره !؟
YOU ARE READING
Get out
Action_ برو بیرون! باورش نمیشد که لیامش داره سرش داد میزنه + تو اینکارو نمیکنی! تو منو نمیندازی بیرون! این لیام من نیست! _ لیام تو دیگه مرد! گمشو بیرون! +لیام........ -میگم نمیخوام قیافه نحضتو ببینم! + من میرم......ولی......فقط میخوام بدونی که همیشه دوستت...
