سی/
همهی رنگهای جهانِ نقاشیهات خاموش شدن ولی تو هنوز لبخند زدن رو فراموش نکردی.
تو از حس خنکی نسیم روی صورتت لبخند میزنی و من از دور بغض میکنم.
هیچ وقت من رو دیده بودی؟
VOCÊ ESTÁ LENDO
la lumière|complete
ContoSunflower, my eyes want you more than a melody la lumière: /ly.mjɛʁ/ در زبان فرانسوی به معنای: نور.
XXX
سی/
همهی رنگهای جهانِ نقاشیهات خاموش شدن ولی تو هنوز لبخند زدن رو فراموش نکردی.
تو از حس خنکی نسیم روی صورتت لبخند میزنی و من از دور بغض میکنم.
هیچ وقت من رو دیده بودی؟