first meeting

6.5K 654 41
                                    

شما چه عادتایی دارین وقتی مست میکنین میخوابین؟لخت میشین؟چرتو پرت میگین؟گریه میکنینو میخندین؟یا مثه من میزنین رو حالت بی حیا و میخواید مخ بزنید؟
چون لعنت بهش من همینطوری با همین عادت مستی تونستم مخه رئیس شرکت گوچی رو بزنم^~^
خیلی خرشانسم میدونم.حالا همون موقع هم مخش زده نشد.کلی گندکاری بوجود اومد.مثلا...نه ولشکنید بزارید کلن از اول همون روزی که همو برای اولین بار دیدیم بگم.
روز هالووین بود و همه میتونستن لباس مورد علاقشونو بپوشن اما من بخاطر باختم تو شرطبندی با جین هیونگ مجبور شدم با لباس ببر تو انیمیشن پو بچرخم.و به سمته باره مونلایت مورد علاقم برم....ینی...بریم.من و جین هیونگ.همینکه وارد شدم جیمین منو دید و چنان زد زیره خنده که گفتم کامان
اونقدرام مسخره نیست....
اما وقتی دیدم حتی یونگی هیونگم داره میخنده با گریه مصنوعی پامو کوبوندم رو زمینو گفتم یونگی هیونگگگ تو دیگه چرااا.جین هیونگ اینا همه تقصیره توعه لباس بهتر نبود اخه؟ها؟
جین هیونگ که بدون توجه به من رو صندلی نشسته بود از اون خنده های شیشه پاک کنیش زد و در همون حال سفارش کوکتل های همیشگی رو به
یونگی هیونگ داد.منم که دیدم جین هیونگ منو به یه ورشم نگرفته .اهی کشیدم و منم رو صندلی نشستم.و علاوه بر کوکتل یه اسپریتزر هم سفارش
دادم.میدونم سریع مست میشم ولی خب جین مجبوره جمعم کنه یاه یاه یاه(خنده ی شیطانیه مثلا) صدایه خنده هارو میشنیدم و صدای صحبت هایی که در موردم میشد.میخواستم بگم خب من میشنوم لعنتیاااا.
ولشکن.به من چه.اروم اروم از کوکتلم مینوشیدم و با جین و یونمین در مورد هر چیزی بحث میکردیم.حالا که اسپریتزر رو اورده شده بود شیفته یونمینم
تموم بود پس اونام اومدن و ما به سمته مبلایه گوشه ی بار رفتیم.جین هیونگ گفت از تو کولش لباس بردارم گفت فقط شوخی کرده بوده ولی همین که انجامش دادم هم خوبه. کولشو با حرص برداشتم و بلندشدم که با کلاه ببریم ،رفتم تو سینه های پهن یکی.اوه مای گاد چه سینه های پهن و خفنی.
مغز مزاحمم:بکش بیرون پسر اون فقط داشت رد میشد حالا هم از بغلش بیا
بیرون و برو این لباسه مزخرفتو عوض کن تا فیوز نپروندم عنتر خان.
من؛وا حالا دادو بیداد نداره داشتم فیض میبردما.اروم از بغله یارو اومدم بیرون زیر لب معذرت خواهی ای کردم و به سمته دستشویی ها رفتم.
لباسایی که جین هیونگ گذاشته بود یه پیراهن ساتن گلبهی با فیشنت و شلوار جین تنگ و پاره بود.از اونجایی که خیلیم خوب نبود ولی هر جی باشه بهتر از لباس ببریه بود.پوشیدمش.خب خیلی خفن شدمممممم.
اه خدای من من چند تا کینکه مزخرف دارم .مثله لیتلا رفتار کردن دامن پوشیدن استفاده از سکس توی .میدونم مزخرفه ولی دارم چکار کنم.بوسی
واسه خودم فرستادم .عکس سلفی گرفتم و با کوله بیرون رفتم.چند تا نگاه هیز افتاد روم .که اهمیت ندادم و با چشام دنباله هیونگا گشتم.اها پیداشون
کردم.نشسته بودن رو مبلمان کنج بار.جای همیشگی.رفتم نشستم اونجا و شروع کردیم به خوردن اسپریتزر و تموم کردنش برای انجام بازی جرات یا حقیقت.انقد خوردیم که کم کم بطری خالی شد و شروع کردیم بازی کردن.افتاد به یونمین.که یونگی هیونگ گفت جرات.جیمینم جرات بهش گفت فردا به جاش شیفت وایسه یا از ملی مراقبت کنه.ملی گربه ی جیمین بود که میونه خوبی هم
با یونگی هیونگ نداشت.جیمین همیشه میگفت من فک میکردم چون از خانواده گربه هان با هم کنار بیان اما انگار لامصبا کینه قدیمی دارن :)))))ّ
یونگی هیونگ هم شیفتو انتخاب کرد.افتاد به جین هیونگ و جیمین.جیمین حقیقتو انتخاب کرد که جین پرسید: تا حالا شده به دروغ یونگی رو بپیچونی از
سکس؟
تو قیافه جیمین غحش موج میزد و گفت مجازات که جین هیونک گفت برو لباس ببریه ته رو
بپوش.بیچاره.میگن کارما بیچارت میکنه.البته ای جینما بود ول خب.
رفت پوشیدشو اومد.کلی بازی کردیم که افتاد به من و جیمین هیونگ که نفرین امون و اطرافیانش و نفرین فرعونو مسیح بر اون لحظه ی کوفتی که زر زدم
«جرئت»(نویسنده:زر میزنه داشت قر میداد چون قرار بود از سینگلی دراد و مخ بزنه)جیمین هیونگم دستاشو عینه پشه ها کوبید به هم دیگه و مالیدشون و گفت؛تهیونگی اون پسر جذابه رو میبینی خیلی ددی طور نشسته و خالکوبی دارع؟برو بشین رو پاش سی ثانیه .
چشام داشت در میومد.برگشتم که دیدم اااا این همونه که که خوردم بهش رفتم تو سینش سریعععع اومدم بیرون(پ.ن:بازم میگم زر میزنه داشت خودشو میزد به بیهوشی تا بیشتر بمونه)حالا هر چی.
گفتم نمیشه یه چیز دیگه رو انتخاب کن مستم اما نه اونقدر که برم لپ دنس برم براش.
جیمین:کی گفت لپ دنس بری برو بشین رو پاش.شمارشو بگیر بیا.همین.
-وای خدا همین؟چقدرم راحت قیافمو
کجو کوله کردم تا بفهمع دارم مسخره بازی در میارم.
ج:اگه نری باید یکی از لباسایه گوچیتو به من بدی.
- باشه صبر کن یکم مست شم حداقل بزاره به حساب مستیم.^-^
ی؛باشه پاشو برو.
-یکمی دیگه از اسپریتزر ته لیوانمو خوردم و کامل مست شدم.پس بی هیچ
خجالتی سمتش رفتم که جین هیونگ گوشیشو دراورد و شروع کرد به فیلم گرفتن.

I'm your future boyfriendWhere stories live. Discover now