P.6
#هیونگا ما هم میخوایم باهاتون بمونیم تمرین کنیم
تهیونگ از پشت در گفت
یونگی حاظر بود شرط ببنده که الان یه لبخند مستطیلی روی لب هاشه"منم هستم
جین هم میخواست بیشتر تمرین کنه
'منو کوکی هم میمونیم
هوسوک لبخند الکی از روی حرس زد
و در رو برای اون مزاحم ها باز کرد_مگه الان نباید خونه باشید ؟
"تهیونگ پیشنهاد داد حالا که شما هم میخواید تمرین کنید ما هم بیایم
جین هوسوک که شکه شده بود رو از کنار در
عقب زد و وارد اتاق شدتهیونگ داشت وارد میشد که یونگی اون رو سمت خودش کشید
*تو خوابگاه به کونت میزارم
یونگی واقعا عصبانی بود عصبانی از این افرادی که گند زده بودن به شبش
تقریبا هرچی یونگی رویا بافته بود رو تبدیل کردن به پنبه و یونگی میتونست قسم بخوره اگه میتونست این پسرو همینجا بکشه و جنازشو بده به سگ های خیابونیتهیونگ از قیافه یونگی ترسیده بود خیلی ترسیده بود و تصمیم گرفت تا هیونگش اونو نکشته از اون مکان نفرین شده فرار کنه و بره تواتاقش
اما خب اونجا هم امنیت نداشت باید یه جای دیگه میخوابید#می..میگم..بریم خوابگاه ؟ حالا که فکرش رو میکنم خوبیم توی این رقص
تهیونگ از ترس یونگی درست نمی تونست حرف بزنه هر لحظه به این فکر میکرد که اون بهش حمله میکنه و قلبش رو از بدنش میکشه بیرون
"این ایده خودت بود که!بعدشم من نمیام میخوام بهتر از قبل بشم
سوکجین بدون توجه به نگاه های برزخی یونگی و هوسوک و نگاه ملتمسانه تهیونگ شروع کرد به گرم کردن بدنش
هوسوک نفس سنگینی کشید
چرا همه میخواستن گند بزنن بهش ؟
چرا تنهاش نمیزاشتن
مگه اونم زندگی نداشت حق این رو نداشت که با عشقش خلوت کنه
بعد از اون همه حرف دلش میخواست الان داد بزنه بگه من تا اخرین نفس عاشق مین یونگیم
اما این غیره ممکن بود حداقل برای اون توی این موقعیت غیر ممکن بود_نامجون رو هم میاوردن دیگه اونم تمرین میکرد
هوسوک از روی حرس گفت قرار بود امشب رو فقط با یونگی باشه نه مثل همیشه با دوستاشون
^من که اینجام
نامجون هم خودش رو به اتاق رسوند و وارد شد
هوسوک نفس حرص داری رو بیرون فرستاد
بله خودشون کم بودن نامجون رو هم به این جمع اضافه کردیونگی توی دلش و چشماش به تهیونگ نگاه کرد
*کونت پارست فقط صبر کن
YOU ARE READING
freedom
Fanfictionتوی دنیای خاکستری جایی برای یونگی و هوسوک هست ؟ کاپل sope درحال اپ زمان اپ :هروقت شرط ها پر بشه (این داستان زاده افکار نویسنده بوده هیچ کدام از اتفاق های کتاب واقعی نیستند بجز نوشته های که به اسم فکت اخر هر پارت )