there!

360 78 12
                                    

*سم پای شکستش رو کمی روی میز جابه‌جا می‌کنه و به گبریل خیره میشه

:عام... بیب؟

*گبریل گازی به شکلاتش میزنه

: هوم؟

*سم نگاهشو بین مهمون و اشپزخونه میچرخونه

گبریل: اوه‌... گرفتم

گبریل:قهوه یا ابجو؟

دین: قهوه‌...

*کستیل میزنه به پاش

*دین با حرص ادامه میده
:لطفا!

*گبریل به اشپزخونه اشاره میکنه
:خب برو بخور اونجاست!

سم:
کستیل:

:)💙

 spn fun!! Tempat cerita menjadi hidup. Temukan sekarang