Tout sélectionner
  • Crystal Snow [KookV]
    83.7K 13.9K 28

    یکدفعه صدای جیغ باد پیچید. برف با شدت روی سقف ریخت و کل کابین تاریک شد. -خیلی خب. تهیونگ گفت، نفسش رو رها کرد و با قاطعیت سری تکون داد. -خیلی خب. مشکلی نیست. از پسش برمیای. چیزی روی در پشتی کشیده شد. تهیونگ داد زد، سرجاش تکونی خورد و یه جورایی روی انبوهی از هیزم‌ها کوبید. اره، کاملا از پسش برمی‌اومد. - - تهیونگ ا...

    Terminée   Mature
  • •° Black Tattoo °• [ KookV, Namjin] Completed
    257K 40.6K 55

    "نگاهم دوباره به دست های پر از تتوی جونگ کوک افتاد و بی معطلی چیزی که از ذهنم می گذشت رو به زبون اوردم: تو چند سالته؟ گوشه ی لبش رو کج کرد که باعث شد لپ سمت چپش بیرون بزنه و شبیه یه بچه خرگوش بشه. از دیدن چهره کیوتش لبخندی ناخودآگاه رو لبم نشست و با شنیدن صداش که گفت: بیست و دو... سعی کردم جلوی بزرگ شدن لبخندم رو بگیر...

    Terminée   Mature
  • 𝐂𝐚𝐫𝐚𝐦𝐞𝐥 𝐌𝐚𝐜𝐜𝐡𝐢𝐚𝐭𝐨
    170K 35.5K 31

    [𝐂𝐨𝐦𝐩𝐥𝐞𝐭𝐞𝐝] "برادران کیم بجز تهیونگ؟!" این صدای زمزمه ی زیر لبیِ تهیونگ بود که خیره به تابلوی رستوران زنجیره ایِ پدرش، که حالا به برادرانش به ارث رسیده بود، نگاه میکرد و با حرص دستهاش رو مشت کرده بود! ثانیه ای بعد پوزخندی زد و به این فکر کرد که مگه چی از اونا کمتر داره که نمیتونه رستوران خودش رو راه بندازه و...

    Terminée  
  • KISS║KOOKV
    444K 68K 30

    «کیم‌تهیونگ به دلایلی مجبور به ازدواج با آلفایی سلطنتی شده که همه از اون به عنوان یه فرد خشن و استبدادگر یاد می‌کردن اما...» ❈نام‌اثر: |بــوســه| ❈کاپل: کوکویـ ❈ژانر: امگاورس / ازدواج‌اجباری / انگست‌عاشقانه / پایان‌خوش ❈وضعیت: [پایان یافته]✓ •تمام حقوق این کتاب متعلق به نویسنده می‌باشید لطفا از انتشار آن در سایر پلتف...

    Terminée   Mature
  • Jade Halo [vkook]
    249K 48.7K 74

    - این‌ها همه‌اش تقصیر خودته. من فقط می‌خوام مال تو باشم، درست مثل لباس‌هایی که تن گرمت رو هرروز توی آغوش خودشون می‌گیرند. ولی تو این اجازه رو بهم نمیدی و من هرروز، به محض باز کردن چشم‌هام از خودم می‌پرسم که اگه مال تو نباشم، پس مال کی باید باشم؟ ژانر: امگاورس، رمنس، درام، اسمات، امپرگ( فصل چهارم و پنجم)

    Mature
  • Blind [ KookV ]
    39.6K 7K 10

    "من همسرتم، من با تو ازدواج کردم. من عروسک لعنت شده‌ات نیستم." تهیونگ حالا با صدایی که از خشم می‌لرزید گفت و جونگ‌کوک چهره ناراحتی به خودش گرفت و گفت:"تحت تاثیرم قرار دادی که، حالا چی‌کار کنیم؟ بگم هرچی تو بگی؟" اُمگا محکم لب پایینش رو از حرص گزید و جونگ‌کوک با حرص گفت:"آره اُمگا، تو عروسک من نبودی. تو عشق من بودی، تن...

    Mature
  • Hidden Badge 2
    116K 18.9K 33

    ⋆ ─ بــــــــخــــــــشی از فیــــــــــــــــک: - می‌شه... لمست کنم؟ - می‌خوای؟ - فاک... آره... چشم‌هاش با بدجنسی درخشیدند و رعشه‌ای به تنم انداختند که همزمان با فاصله گرفتن لب‌هاش، بی‌اختیار ناله‌ای کردم و به لحن مرموزانه‌اش گوش سپردم: - چقدر می‌خوایش؟ - خـ... خیلی. - اونقدری هست که با نگام برام بیای؟ ‌⋆ ─ خـــــــ...

    Terminée   Mature
  • 🌺Blooms Melody🌺
    301K 71K 91

    کیم تهیونگ توی دنیای سیاه و سفیدی زندگی می‌کنه که فقط افرادی که نیمه‌ی گمشده‌شون رو پیدا کردن، قادر به دیدن رنگ‌ها هستن! دو نیمه فقط با لمس همدیگه و جریان الکتریسیته‌ی خوشایندی که بهشون موهبت رنگی دیدن می‌بخشه، از وجود هم خبردار می‌شن و جمعیت به قدری زیاده که پیدا کردن نیمه‌ی گمشده مدت‌ها طول می‌کشه. تهیونگ بعد از سا...

    Terminée   Mature
  • K.F.24 "KOOKV"
    5.2K 872 8

    "من رو ببخش عمر تهیونگ. من فقط می‌خواستم برای تو یک تولد متفاوت رقم بزنم." Genere: Romance, Smut, Dram, Harsh, Dark. _KOOKV Written by 'Namira'.

  • 𝐓𝐡𝐞 𝐁𝐫𝐨𝐤𝐞𝐫 | KOOKV
    1M 124K 49

    [Completed] "خیره به چشمای تخس تهیونگ که با اون خط چشم گربه ای انگار داشتند براش چاقوکشی می کردند عصبی لب زد: - این ازدواج اندازه مدارک مالکیتی که ازت دارم واقعیه کوچولو... اینچ به اینچت مال منه! سرشو نزدیک تر برد و درحالی که لب هاش موقع حرف زدن تقریبا لب های تهیونگ رو لمس می کردند غرید: - و این یعنی دست از پا خطا کن...

    Terminée  
  • 𝗥𝘂𝗻𝗮𝘄𝗮𝘆 𝗕𝗿𝗶𝗱𝗲 | KOOKV
    737K 99.7K 31

    [Completed] جونگ کوک تمام عمرش دنبال جفتش می گشت ولی هیچ وقت انتظارشو نداشت وقتی پشت چراغ قرمز داخل ولووی قرمزش نشسته اون امگای لعنتی با کت و شلوار سفید عروسیش توی ماشین بپره و داد بزنه "گاز بده!" ______________ -[با فکی قفل شده به چشم های معذب پسر کوچیک تر خیره شد. - گذاشتی... مارکت کنه...؟ شمرده شمرده و با صدای سردی...

    Terminée  
  • 𝗦𝘁𝗼𝗰𝗸𝗵𝗼𝗹𝗺 | KOOKV
    575K 81.6K 32

    [Completed] "- این موضوع به تو مربوط نیست جئون. بکش کنار. ارباب کیم با سردی گفت و قلب تهیونگ با وحشت توی سینه اش کوبید‌. اسلحه مشکی توی دست پدرش پر بود و تنها چیزی که بین اون و مرگ ایستاده بود جئون جونگ کوک بود. - اسلحه رو بزار کنار کیم. جونگ کوک با خونسردی گفت و این بار ارباب کیم با عصبانیت فریاد کشید: - بکش کنار عوض...

    Terminée   Mature
  • 𝐕'𝐬 𝐂𝐚𝐦𝐩 𝐟𝐨𝐫 𝐏𝐞𝐜𝐮𝐥𝐢𝐚𝐫 𝐀𝐬𝐚𝐬𝐬𝐢𝐧𝐬 | VKOOK
    165K 30.2K 32

    - تو بوسه اول منو دزدیدی .فکر نمی کنی باید مسئولیتشو قبول کنی؟ + جداً؟ تو بیشتر از دو هزار سالته و انتظار داری باور کنم من بوسه اولتو دزدیدم؟ - چی می تونم بگم؟ من آدم سنتی ام. منتظر پرنسس سوار بر اسب سفیدم بودم... ولی یه شاهزاده از آب در اومد. نه که مشکلی داشته باشم... 𝑪𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆: 𝑽𝒌𝒐𝒐𝒌, 𝑵𝒂𝒎𝒋𝒊𝒏, 𝒀𝒐𝒐𝒏�...

    Terminée   Mature
  • 𝐖𝐢𝐧𝐭𝐞𝐫 | 𝗞𝗢𝗢𝗞𝗩
    53.2K 9.8K 16

    - نمی تونی بری. این پایان بحثه. تهیونگ حس عجیبی داشت، انگشتاش مور مور می شدند و شکمش یه حالی بود. ولی خودشو جمع کرد و خیره به اون چشم ها با لحن محکمی گفت: - این کارو نکن. نمی دونی چقدر می تونم دیوونه باشم. زندگیتو جهنم می کنم. جونگ کوک لبخندی زد، ولی فاقد شوخ طبعی بود. - اگر تو دیوونه ای، من از تو دیوونه ترم. صداش تیز...

    Mature
  • 𝗠𝗿 𝗦𝘁𝗮𝗹𝗸𝗲𝗿 | 𝐊𝐎𝐎𝐊𝐕
    171K 27.7K 22

    [Completed] کیم تهیونگ سه مشکل اصلی توی زندگیش داشت. اول این که دو تا قاتل سریالی داشت که باید گیر می انداخت. دوم، یه استاکر لعنتی داشت. سومین مشکل این بود که شک می کرد رئیس جئون جونگ کوک دلیل هر دو مشکل باشه. ------------ [- نظرت راجب یه قهوه چیه؟ مرد رو به روش با خوش اخلاقی پرسید و تهیونگ لب هاشو محکم به هم فشرد. ...

    Terminée   Mature
  • Peanut butter🥜[taekook]
    136K 24.6K 22

    پینات باتر، لقب تهیونگِ آلفایی بود که همیشه‌ی خدا توسط یه عده گرگ خوشمزه، اینطور صدا زده می‌شد و به محض شنیدن این لقب، دندون‌هاش برای پاره کردن خرخره‌ی موجودات نمک‌ریز دورش تیز می‌شد. هیچ‌کس نمی‌دونست چی می‌تونست باعث بشه که آلفا با شنیدن لقب به اون بامزگی اینطور خشمگین بشه، به جز خودش که می‌دونست جفت حقیقیش، جئون جون...

    Terminée   Mature
  • STAR ( Season 2) | Vkook
    161K 22.5K 35

    When A Star Disappears وقتی ستاره ای ناپدید میشود (فصل دوم) -تمام شده- قسمتی از فیک: - میدونی اولین بوسه ی دنیا چطوری شکل گرفت؟ جونگکوک نگاه خمارش رو به تهیونگ دوخت و حلقه ی دست هاش رو دور گردن تهیونگ محکم تر کرد: - نه... چطور‌‌... تهیونگ نگاهی به لب های جونگکوک انداخت و بعد زمزمه کرد: - تو زمان های قدیم یک زن و م...

    Terminée  
  • STAR (season 1) | VKOOK
    227K 34.7K 41

    When The Stars Appear وقتی ستاره ها ظاهر شدند (فصل اول) -تمام شده- - این گستاخیه اگه بگم دوست دارم با ولیعهد یک رابطه ی عجیب رو شروع کنم؟ + چه رابطه ی عجیبی...؟ - رابطه ای توش نه دوستیم نه رقیب... این گستاخیه سرورم...؟ اگه گستاخیه فقط بهم بگید... فراموشش میکنم... Wr: @Moonlike_Rmy Main Couple: Vkook Genre: Angst. R...

    Terminée  
  • Drifted apart
    503K 65.5K 48

    - قرارمون این بود که با کمک هم ذره ذره این مانع رو از سر راه برداریم.قدم به قدم. من ازت خسته نمیشم. ولی اگه یه روزی شدم، تو منو برگردون به اون جایی که بهش تعلق دارم...توی آغوش خودت. ته! میدونی چی منو اذیت میکنه؟ اینکه هرباری که بهت نزدیک میشم، میترسم باعث آزارت بشم.ولی اگه تو احساسات اون لحظه ات رو باهام درمیون بذاری...

    Terminée   Mature
  • Lovely annoying [kookv]
    85K 17.5K 10

    + من نمی‌تونم ‌شکار کنم پس سعی می‌کنم از یه راه مسالمت‌آمیز شکمم رو سیر کنم. - شاید باورت نشه ولی خیلی وقته که آدم‌ها مواد غذاییشون رو از فروشگاه‌ها تهیه می‌کنن! و رستوران‌ها. + من آدم نیستم.

    Terminée   Mature
  • The Real Me [kookv]
    950K 141K 85

    - نمی‌تونم مثل قبل بغلت کنم. - نبایدم بتونی. من ماسکم رو جلوت زمین انداختم. ~~~ - بودنت اعتیادیه که دلم نمی‌خواد هیچ‌وقت ترکش کنم؛ مثل اعتیاد تو به لیمو. ~~~ ژانر: رمنس، درام، اسمات، روزمره

    Terminée   Mature
  • Jasmines are back [Taekook scenario]
    3.2K 447 1

    - عاشقت بودم، عاشقم نبودی. عاشقم شدی، احساسی نداشتم تا باهاش بتونم عاشقت باشم، دیگه خبری از یاس‌ها نبود. رزها شکوفه دادند و حالا...

    Terminée  
  • Endowment [kookv]
    253K 29.7K 17

    - واقعا که یه امگای احمقی! - و تو از امگاهای باهوش و قوی خوشت میاد. مگه نه؟! - آره، همینطوره. چیزی که تو اصلا نیستی! - قسم می‌خورم یه روزی می‌فهمی هوش و قدرت واقعی اون چیزی نبوده که فکر می‌کردی. - منتظر اون روز می‌مونم. کاپل: کوکوی ژانر: امگاورس، فانتزی، اسمات، رمنس، امپرگ

    Terminée   Mature
  • Coral
    94.8K 25.9K 40

    - پری دریایی‌مون نمی‌تونه طبیعت خودش رو بپذیره؟ - نه، همونطور که آدم‌ها نتونستن. تل‌های سگ و گربه‌ای، لباس دم پری دریایی، نیش خون‌آشام مصنوعی و ... - این‌ها فقط واسه تفریحه. - مطمئنی؟! کورال، برشیه از داستان همزیستی موجودات هوا، دریا و خشکی و روایت دوستی‌ها و اختلافات اون‌ها 🦞 ژانر: فانتزی، فلاف، روزمره، رمنس کاپل:...

    Terminée   Mature
  • Cheater [kookv]
    10.8K 1.3K 1

    - خرس مهربون داره میره خونه‌اش؟ - آره آقا گرگه. دارم میرم تا از شرت خلاص شم. - اینجوری حرف زدن به نفعت تموم نمیشه بیبی. - سعی نکن منو بترسونی. - تو همینجوریشم ازم می‌ترسی فندق کوچولو. - آره می‌ترسم. خب که چی؟! - واقعا از من می‌ترسی؟! - آره. - برای چی؟! - چون یه گرگی. genre: fluff, fantasy, romance, Smut, daddykink

    Terminée   Mature
  • Wild [KookV]
    322K 48.9K 38

    چشم‌هاش پر از اشک بود و نگاهش پر از خشم. نمی‌خواست مقابل این مرد سر خم کنه. نمی‌خواست قبول کنه از عرش به فرش رسیده. نمی‌خواست قبول کنه که تا پنج ساعت پیش همه مقابلش خم می‌شدند و برای بردن اسبش به اسطبل پیش‌قدم می‌شدند و حالا اینطور تحقیر‌آمیز باهاش رفتار می‌کردند. مقابل رهبرِ پک دشمن زانو زده بود و دست‌هاش بسته بودند...

    Terminée   Mature
  • 𝗧𝗮𝗻𝗴𝗲𝗿𝗶𝗻𝗲 𝗿𝗲𝘀𝗰𝘂𝗲 𝗼𝗽𝗲𝗿𝗮𝘁𝗶𝗼𝗻
    227K 43K 54

    [𝐂𝐨𝐦𝐩𝐥𝐞𝐭𝐞𝐝] وقتی که امگای نارنگی مثل همیشه به کتابهاش پناه آورده بود تا شکستی که اخیراً خورده بود رو فراموش کنه، کتابی با اسم و طرحی جالب توجهش رو جلب کرد. زمانی که اون رو خوند متوجه‌ی چیز عجیبی شد؛ اتفاقات و شخصیت های اون کتاب واقعی بودن و حتی خودش هم توی ‌داستان بود! این یه‌جور پیشگویی بود؟ ولی چرا اون بای...

    Terminée  
  • Bella Ciao || KookV
    50.6K 7.8K 24

    [ خداحافظ زیبا! ] ژانر : رمنس/ مافیایی / اکشن / معمایی / حاوی اسمات کاپل : اصلی ؛ کوکوی - فرعی ؛ ... روز آپ : یکشنبه‌ها - برای من برقص زیبای وحشی. اون غریبه‌ی عجیب با چشم های کشیده و اژدها‌ مانندش همراه بادیگارد هاش عادت داشت هر هفته ساعت هفت به آمفی تئاتر لا فنیچه در ونیز بره و نگاهش رو به بالرین روی صحنه بده. رفتا...

    Mature
  • Blue Side [KookV]
    164K 27.9K 28

    "آلفا در رو برام باز کن، خیلی درد دارم. چرا لباس‌هام رو درآوردی؟" "چون توی تمام سوراخ‌های لباست مواد پنهان کرده بودی، حسابی هم حرفه‌ای شده بودی نه؟" جونگ‌کوک با طعنه گفت و تهیونگ با بغض لب زد:"من و مسخره نکن." "به‌خاطر خریتت نازت رو بکشم؟ بگم عزیزم عیبی نداره که اول گند زدی به زندگی خودت و بعد تمام احساسات لعنتی من و...

    Mature
  • Mon Chéri || KookV
    172K 29.7K 24

    [ عسل ] پایان یافته ژانر : رمنس / امگاورس / فانتزی / روزمره / ... کاپل : اصلی ؛ کوکوی - فرعی ؛ ... - من رو سرزنش نکن، عشق باعث شد دیوونه بشم. جئون جونگکوک یک آلفای غالبه که عادت داره به کافه‌ی mon chéri بره و اونجا درس بخونه. چی میشه اگه ناخواسته خودش رو درگیر فکر کردن به صاحب کافه پیدا کنه و بعد نتونه از اون امگای ز...

    Terminée   Mature