_ من یه پدر مجردم _ دوستت دارم _ من یه دختر 3 ساله دارم... _ دوستت دارم _ من فقط باری سنگین روی شونه هاتم.... _ دوستت دارم پتال....و هیچ اهميتي به این ها نمیدم ↴ేخلاصه چیزی درباره اثر پروانه ای می‌دونید؟ میگن حتی بال زدن یک پروانه هم میتونه روند جهان رو تغییر بده. یونگی با تک تک وجودش به این قانون باور داشت. اگه...
"مولت" نویسنده: "پانیکا" ژانر: "جنایی، معمایی، اکشن، رومنس، انگست، اسمات" کاپل: "کوکمین، تهگی" ~•~•~•~•~•~•~•~•~•~•~•~•~•~•~•~•~• تیم آلفا، تیمی با تعداد نفرات محدود از بهترین و نخبه ترین نظامیان هر کشور. هویت اونها درست به اندازه رمز پرتاب بمب های هسته ای محرمانه است؛ اونا روی مهمترین پرونده ها در سطح بین‌المللی کار...
رفتن رنگ ها از زندگی خیلی دردناکه. اگه حالا اون رنگها در یک آدم خلاصه بشه! _____________________________________________________ بعد از رفتن و ناپدید شدن یونگی؛ جونگکوک به زندگیش با تمام ناچاری ادامه داد. اما آیا جونگکوک همون جونگکوکه؟! (حتما اول فصل اول رو بخونین) ____________________________________________________...
🪶 نام داستان: کلاغ سیاه •کاپل: کوکمین •ژانر: جنایی، انگست، رمنس، اسمات، امگاورس، امپرگ. خلاصه: جئون جونگکوک، نابغه و فرمانده‌ی برجسته‌ای که به دلیل اتفاقات گذشته، از همه طرد و پس زده شد. وجود او از بدو تولد در کنار هر فرد، منجر به مرگ و نحسی میشد. و حال اون در کنار جیمینه! پارک جیمین. امگایی که در یک شب سرد و سوزناک...
کشور آلاندا برای رحم به کشور لیانها خواستار امگای محبوب و زیبای قصر ، شاهزاده سوم..پارک جیمین شده ملکه و ولیعهدِ لیانها بشدت با اینکار مخالفت میکنن اما کشور آلاندا از همه نظر پیشرفته و قدرتمنده پادشاه کشور لیانها با تموم مخالفتای زیان بار ملکه آسیب دیده کنار میکشه که باعث خسارتی عظیم از سمت آلاندا میشه.. اینبار شاهز...
: بهش نگفتی که تو معشوق‌ـی منی؟ بهش نگفتی عاشق بوسیدن لب‌های منی؟ نگفتی چطور شب‌ها برام ناله می‌کردی؟ به آغوشی جز آغوش من عادت نداری؟ فقط بین بازوهای من آروم می‌گیری؟ نگفتی دوست پسرم به جای مست شدن با شراب‌های گرون قیمت با عطر تنم مست میشه؟ نگفتی بهش عزیزکم؟ مینهو و کریستوفر یک ماه بعد از کات کردنشون توی مهمونی باهم...
تهیونگ با تمام وجودش از الفا ها متنفره، اون میدونه که هیچوقت قراره نیست به یکی از اونا اجازه بده تا جفتش بشه. از طرفی تهیونگ عاشق بچه هاست و دلش میخواد بچه خودشو داشته باشه. اون از یه اهدا کننده اسپرم استفاده میکنه و بالاخره حامله میشه. ولی فهمیدن اینکه چه کسی پدر بچه اش قراره باشه جزئی از برنامه اش نبود. Couple ~ K...
「 نمی‌خوام باهات وارد رابطه بشم، کجای این جمله رو نمی‌فهمی؟ 」 ꪻ 𝗠𝘂𝗹𝘁𝗶𝗦𝗵𝗼𝘁 𝗚𝗲𝗻𝗿𝗲 : 𝖱𝗈𝗆𝖺𝗇𝖼𝖾 - 𝖣𝗋𝖺𝗆𝖺 - 𝖲𝖺𝖽 𝗖𝗼𝘂𝗽𝗹𝗲 : 𝖬𝗂𝗇𝗌𝗎𝗇𝗀 𝗨𝗽 : 𝖢𝗈𝗆𝗉𝗅𝖾𝗍𝖾𝖽
_ تو سفیدی، من سیاه _ اتفاقا برعکس... تو همیشه سفید بودی جیسونگ. اونی که سیاهه، منم. [] Couples: Minsung, Chanjin [] Genre: Romance, PTSD, Hurt & Comfort, Thriller, Sport, Smut [] Writer: BlueBear
در حالی که با تموم وجودش از آلفا ها متنفر بود ، اما بچه ی یه آلفا تو شکمش بود. علاوه بر این ، پدر بچه تمام تلاشش رو می کرد تا تو زندگی اون جایگاهی کسب کنه ، اگرچه نمی دونست بچه ای در کاره . بنابراین چقدر بیشتر می تونست در برابر مؤدب ترین و با فکر ترین آلفایی که تا حالا تو زندگیش دیده بود مقاومت کنه؟ ~ترجمه~ ژانر: ام...
تو تصورات خودم، این چند شاتی ادامه سریال دویل جاج هس این اولین نوشته من هستش که همون سالی که سریال اومد بیرون نوشتمش سو ممکنه کلی ایرادات داخلش باشه و زیاد سخت نگیرین لطفا❤️ من فقط بعضی وقت ها برای دل خودم مینویسم و دوست دارم با بقیه هم به اشتراک بذارمشون و شاید ممکنه حتی دوباره از این کاپل بنویسم Name: My Weakness A...
خلاصه: وانگ ییبو! اسمی که شیائو جان با شنیدنش مثل اسفند روی آتیش میشد و دلش می‌خواست فَک اون جوجه کارآگاه باهوش رو پایین بیاره. چرا؟ دلیلش واضحه! کی از دوست‌پسر قبلیش دل خوشی داره که شیائو جان داشته باشه؟ اما این وسط یه پرونده قتل به دست جان می‌رسه که کلید حلش دست همون کارآگاه از خود راضیه... حالا افسر شیائو موند و پ...
[کامل شده] «وانگ ییبو! قلب من بازیچه‌ی تو نیست که هر دفعه از راه می‌رسی می‌خوای از هم بشکافیش! توی لعنتی فکر کردی چه حقی داری که بیای بگی من مال توام؟!» اسم: وانْدِروال (کسی که همیشه بهش فکر میکنی و کاملا شیفته‌اش شدی.) ژانر: بی ال، عاشقانه، امگاورس، اسمات کاپل: ییجان نویسنده: 𝑨𝑹𝑴𝒀 ادیتور: ♧Fatemeh
من درون گرداب گناهی افتادم که عشق تو رو برام ممنوع می‌دونست... باید به خودم و قلبم می‌فهموندم که اجازه نداره تو رو بپرسته و به کسی که همسر داره، عشق بورزه. اما اون گرداب که بوی تو رو میداد، من رو داخل تاریکی خودش کشید و تبدیلم کرد به شیطانی که وجود تو رو می‌خواست... به هر قیمتی! ๑๑๑๑๑๑๑๑๑๑๑๑๑๑๑๑๑๑๑๑๑๑๑๑ اسم: گرداب گن...
جیمین اُمگاییه که زیادی به خودش سخت میگیره و میسو، دختر تازه متولدشدهاش هم اصلا کار رو براش راحت نمیکنه. ژانر: AU, OmegaVerse, Slice Of Life, Mpreg, Fluff Ranks: 1# وانشات 1# امگاورس
ᴄᴏᴜᴘʟᴇ: ᴄʜᴀɴʙᴀᴇᴋ⋅ ʜᴜɴʜᴀɴ⋅ ᴋʀɪsʜᴏ⋅ ɢᴇɴʀᴇ: ᴏᴍᴇɢᴀᴠᴇʀsᴇ⋅ sᴍᴜᴛ⋅ ᴀɴɢsᴛ⋅ ʷʳⁱᵗᵉʳ ִֶָ ᴀᴊᴜᴍᴍᴀ ᴡɪɴᰔᩚ _____________ گذشته یه سایه‌ست که تا نور ببینه، همه‌جا دنبالت راه میاد. چانیول برای فرار از اون سایه، سال‌ها خودش رو تو تاریکی پنهان کرد؛ اما چون اون از نور فراری بود، دلیل نمی‌شد نور به دنبالش نره. - ازم بدت میاد هیونگ؟ - بهم ن...
🍋 فیکشن : ترس از دست دادن 🍋 ژانر : امپرگ ، عاشقانه ، فانتزی ، اسمات ، وروولف ، امگاورس 🍋 نویسنده : روشنا 🍋 کاپل : هونلی ، چانبک ، کریسهو 🍋 اولین رقص در کلمه‌ها : [ بیست و ششم بهمنِ ۱۴۰۲]
پارک چانیول یه افسر به شدت مسئولیت پذیر و جدی اداره پلیسه که احساس وسواس گونه مسئولیت پذیریش باعث میشه سرپرستی بکهیونو که یه پسر هیجده ساله مبتلا به اوتیسمه قبول کنه. *** چانیول ناخودآگاه دستشو به طرف کبودی روی پیشونی بکهیون برد. پسر کوچیکتر خودشو عقب کشید و به دیوار چسبوند. ا...
name : #hot_Life cuple : 🍦#krisho🍦🍬 #chanbaek 🍬 ژانر : 🍥فلاف🍥 _🔞 اسمات🔞 _ 🐰🐺انیمالزلایف 🐰🐺_ 🍡فانتزی🍡 خلاصه : 🐰🍥سوهو یه خرگوش ترسو و بی دست و پاس که نمیتونه این حقیقت که مثل دخترا توی رابطه می خواد به فاک بره انکار کنه و فاک اون به شدت توی زندگیش بدشانسه چون با یه نسل درنده هم اتاقی شده و اون تنها خرگو...
- بهم زنگ میزنی؟! با صدای ریز و لپ های باد شده اش پرسید و کریس متعجب ازینکه چطور میخواد جلوی اون حجم از کیوتی تاب بیاره بهش خیره شد . - اگه نزنم که دارم شانس خوشگلمو دو دستی بغل یکی دیگه میندازم ✦✦✦✦✦✦✦✦✦✦ ژانر : رمنس ، اسمات 🔞 مولتی شات💕 وضعیت: تمام شده ✦
اونجا بودی... وقتی که نیاز داشتم کسی پیشم نباشه تو بودی... درست روبهروی من... با نگاه پرنفوذت بهم خیره شده بودی... با اون موهای پلاتینیومی سفید، سخت دور از دسترس و سرد بنظر میومدی... چطوره نگم از لباس کشباف قرمز رنگ بستکبالت که تو رو جذاب تر نشون میداد و من... من... من جلوی همه اینها توان مقاومت نداشتم... نمیتونستم...
(من فقط خسته ام) یه چند شاتی گوگولی(قراره به خاک برید با اشک) با کاپل چانگجین یکمم مینسونگ و چانلیکس قاطیش داره امیدوارم لذت ببرید😁
یه مولتی شات غمگین و شاید کمی زیبا برای چانلیکس قشنگم، کاپلی که برام بوی درد میدن. داستان بخش اسمات داره که اگر نخونیدش کمی از مطالب داستان رو از دست میدید پس اگر علاقه ندارید یا سنتون کمه لطفا این مولتی شات رو بزارید کنار
خلاصه داستان: فلیکس امگای مغروری که از بچگی با هیونجین نامزد بود اما این ازدواج از پیش تعیین شده هیچوقت توسط هیونجین تایید نشد و قلب فلیکس بارها و بارها توسط هیونجین شکست تا اینکه سروکله ی آلفای عجیب و غریبی به اسم کریستوفر تو زندگی فلیکس پیدا میشه .....هیچوقت این شکلی برای فلیکس خندیده بود؟ چشم هاش ! چشم های قشنگش ا...
اولیش یه وانشات کوچولو از چانلیکس تو موقعیت های واقعی خودشون به عنوان آیدله. اسماتش وارنینگ داره میتونید نخونید اگر دوست ندارید 🤗☺️ کلا مجموعه وانشات های چانلیکسه این بوک
⪧ 𝐎𝐧 𝐆𝐨𝐢𝐧𝐠 ˒˒ اون از کریستوفر بنگ متنفر بود چون خیال می‌کرد که آدم مغرور و به درد نخوریه! از اینکه مدام اسمش رو این‌طرف و اون‌طرف می‌شنید، کلافه میشد. ولی مدتی گذشت و فلیکس موفق شد که اون مرد رو در پاریس ببینه؛ جایی که از مهمترین قطب‌های دنیای طراحی و فشن به حساب می‌اومد... و بعد از دیدنش، حتی بیشتر هم ازش مت...
تام که رییس یه شرکت بزرگه کار بزرگی رو هم شروع می کنه و متقابلا به مشکل بزرگی هم برخورد میکنه . یه مشکل بزرگ چشم آبی و جذاب که باعث میشه تام خیلی چیزا رو تو زندگیش تغییر بده ... سلاممم گااایزز . چطورییین؟؟ امیدوارم که خوب باشین . خب این اولین بوک منه و کاپلش هم هیدلسورثه و امیدوارم که ازش لذت ببرین . #tom hiddlesto...
[Completed] کتاب وانشات از تمام شیپ های معروف سریال ، فیلم ، کتاب ، انیمه و.... که به صورت درخواستی و یا ترجمه نوشته میشه. 🚫غیر از برابچ واندی و کیپاپ🚫 اینجا ایده هایی رو نشر میکنیم که خوابمون رو تسخیر کردن. خوشحال میشم درخواستی دارید بهمون بسپارید. نویسنده ی دوم : @hannanee نویسنده ی سوم : @amanda_herah #sterek #de...
