Select All
  • FOG1 {ziam} -COMPLETED-
    157K 22.4K 64

    -بپرسم؟ اولین جمله و اولین سوالی که اون ازم پرسید... اون یعنی زین مالیک... کسی که منو سرحد مرگ میترسوند... وکسی که تاسرحد مرگ منو روز به روز دیوونه ی خودش میکرد... و کسی که به عجیب ترین شکل ممکن مهربون بود... کسی که من درواقع همین 24 سال سنی هم که دارم با نگاه کردن به صورت طلاییش جوان میشم... اون درست مثل یک آب بهشتیه...

    Completed  
  • unforgettable [Z.M]
    59.1K 5K 35

    - میخوام کاری کنی همه چی و فراموش کنه بشه یه صفحه خالی از اون مرد فقط من و ببینه + این کار ریسکه ممکنه بیدار نشه یکم فک کن مرد تو میتونی همین حالا هم مال خودت کنیش - نه نمیشه هر کاری می کنم ازم می ترسه از وقتی اون آشغال بردش همه چیزش شده اون حتی الان هم که نیست اون و به من ترجیح میده لیام با گفتن این حرف ناخودآگاه د...

  • The King's Dream Hide
    10.6K 2.3K 12

    کودک یتیمی که سرنوشت براش برنامه های زیادی ریخته بود توی قصر سلطنتی و دردونه شاه و ملکه بودن قشنگ بود واسش... ولی چی میشه اگه کودکی از خون و روح شاه و ملکه به دنیا بیاد؟ "این اتاق چرا پر از عکسای منه عالیجناب؟!" "من رویا هامو نقاشی میکنم لیام،گاهی هم مینویسمشون بعد میزارمش تو این اتاق و تو چه حسی داری که رویای پادشاه...

  • Mine for 47 days (Translate)
    17.6K 2.4K 17

    هری استایلز ۱۸ ساله زندگی آرومی داشت جایی که زندگی میکرد خیلی معروف نبود، ولی درعوض آدمای نسبتا معقولی داشت مدرسه همیشه براش خوب پیش میرفت اون بالاترین نمره ها رو نمیگرفت، ولی در حد خودش خیلی خوب پیش میرفت اون رابطه عاشقونه ای با کسی نداشت، چون معمولا کسی ازش برای قرار گذاشتن دعوت نمیکرد و خودشم فکر نمیکرد کسی به اون...

  • ~Same Old~ [ZIAM MAYNE][COMPLETED]
    180K 19.9K 62

    ليام پين ! تو هيچ وقت نميدونستي شخصيتي رو كه توي داستانت شكل دادي، روزي قراره باهاش زندگي كني!

  • FALLEN [z.m]
    12.9K 2.3K 46

    "اما اگه بیافتم، اونوقت میمیرم و دیگه نمیتونم کنارت باشم." _" اگه احساس کردی داری میافتی فقط دستاتو باز کن و چشماتو ببند. باور داشته باش که تو میتونی پرواز کنی."

  • SYNDROME [ZiamFanfiction]
    112K 19.1K 52

    COMPLETED Ranking #1 in Fanfiction -حداقلش من همینی ام که هستم، تو کی هستی پشت نقاب هات ؟! +من همون لعنتیم که قرار بود عذابت بدم، ولی نمیدونستم با عذاب دادنت خودمم نابود میشم !

    Completed   Mature
  • °Little Problem° [Z.M] _ By Sara (Completed)
    318K 55.3K 62

    +آقای پین، یا بچه‌ی بوگندوتو از جلوی در خونه‌ی من دور میکنی یا زنگ میزنم پلیس!! Highest ranks: #1 in fanfiction and #1 in onedirection 💛❤ با احترام به لیام پین و تمام خاطرات قشنگی که بهمون هدیه داد.

    Completed  
  • Stranger Love‌[Ziam Fanfiction]
    119K 16.1K 39

    {completed} -من‌ از همه چیز میترسم، از مردم، از رنگ ها، از دردها، حتی از خودم و هرچیزی که توی گذشته لعنتیم بود! اما چرا از تُ نمی‌ترسم؟! از عشق تُ، از رابطه با تُ، من هر ذره از وجود لعنتیو میخوام؛ پس بیا و منو با روحت ارضا کن! Baby, let me love you Goodbye.

    Completed   Mature
  • کلاغ باغ حسرت [ Z.M , L.S]
    5.6K 1.1K 5

    زین عاشق یه پسر ساده به اسم لیامه و یه دوست صمیمی به اسم لویی داره، اما ماجرا از جایی شروع میشه که زین باید بره خدمت سربازی و چی میشه که ته رفاقت به خون ختم شه؟ فقط چهار پارت!!! 𝐓𝐡𝐢𝐬 𝐢𝐬 𝐚 𝐟𝐚𝐧 𝐟𝐢𝐜𝐭𝐢𝐨𝐧 𝐟𝐨𝐫 𝐚𝐥𝐥 "𝐋𝐢𝐥𝐨, 𝐙𝐨𝐮𝐢𝐬, 𝐙𝐢𝐚𝐦 𝐚𝐧𝐝 𝐋𝐚𝐫𝐫𝐲 𝐒𝐡𝐢𝐩𝐞𝐫𝐬" اخطار ⚠️چاقو قمه خون⚠️...

  • upside down •ziam•
    28.9K 6.5K 35

    °•چی‌ میشه اگه عاشق یه پسر کیوت و اخمو بشی که ازت متنفره؟ خوب، لیام شد. #1 in highschool

  • OVERFLOW
    499 118 10

    یسری چیزها رو نمیشه برگردوند. یسری چیزها رو ، هر چقدر هم که تلاش کنی و در اوج خواستن و ضعف برای داشتن دوبارش تمنا کنی ، نمیتونی تغییر بدی. و این سرنوشت لیام بود.. سرنوشت؟ هه.. اون فقط یه تصمیم احمقانه و بدون فکر بود. با اینکه بهش هشدار داده شده بود ، باز هم مستِ زمزمه های شیطان درونش شد. کاش فقط یه فرصت دیگه داشت..

  • Fall Right Into You
    27.1K 4.2K 23

    این داستان زندگی منه و عشقی که سر راهم پیدا کردم. "بر اساس داستان واقعی زیام" [Highest ranking: #5 - Ziam] [Completed]

    Completed   Mature
  • fools gold (Ziam)(mpreg)
    277K 37.5K 50

    تو میتونی بهم اخم کنی. بهم بی‌محلی کنی. بخاطر ضعیف بودنم مسخرم کنی. میتونی بهم گشنگی بدی. میتونی کاری کنی گریه کنم. کاری کنی که از درد زجه بزنم. تو میتونی خوردم کنی. زیر پات لهم کنی. تو میتونی منو به خاک سیاه بشونی لیام‌ اما با همه‌ی اینا من بازم عاشقتم :))))

    Completed   Mature
  • Zitten [ZIAM MAYNE]
    60.9K 14.8K 41

    سرنوشت یک دانشجوی دامپزشکی با دیدن عجیب ترین گربه ی زندگیش به طور کلی عوض شد هشدار: این یک کتاب تخیلی است، اگر با بیش از حد بامزه بودن بیش از حد تخیلی بودن مشکل دارید کتاب رو مطالعه نکنید- Mpreg

    Completed  
  • Like Peter Pan (Ziam Mayne)
    40.9K 4.9K 22

    [ COMPLETED ] زرد و قرمز باهم گره میخورن، ولی اینجا توی یه جهان دیگه... All deserved rights to the rightful owner of the original fanfiction.

    Completed   Mature
  • Watching You For Ages.// Ziam
    4.4K 827 8

    [Completed♡] "آراستن گلِ‌موعود، در صبح‌گاهِ بدرود." •ولاگ هفتگی! : زین: "خب سلام، اومدم بهتون بگم که...امشب میخوام فقط و فقط پیش 'اون' بخوابم. ستاره‌ها تنها با وجود 'اون' به من چشمک میزنند!" A short-story by;NilooB 'Zayn Malik&LiamPayne'

    Completed  
  • ×I'M TIRED×
    17.5K 2.7K 34

    +چی باعث شد همه چی خراب بشه؟ -سوالت مسخرس! +مسخرس چون جوابش 'خود تویی'؟ High score:#10 in fanfication

    Completed  
  • Aphotic *short story*Z.M
    1K 256 10

    ¦افاتیک¦، aphotic : محروم مانده از نور خورشید، غرق در تاریکی ایده از : چنل تلگرام گی سندروم.

  • My broken heart(Ziam♡)
    174K 28.8K 63

    •Completed• "قلب شکستهِ من" میشه نری؟ میشه برای چند ثانیه تظاهر کنی که دوسم داری؟ میشه حداقل یه بار به دروغ بهم بگی دوستت دارم؟ انقدر تو حسرت این دوتا کلمه دارم میسوزم که برام مهم نیست دروغه برام مهم نیست که تو ازم متنفری میشه حداقل الان که از پیشم میری برای آخرین بار بغلم کنی؟ فقط همین یه بار قول میدم بعدش دیگه من...

    Completed  
  • Mistake [z.m_l.s]
    42.5K 4.5K 23

    داستان زيام و زويي و لرري و تري سام داره لطفا زير ١٧ سال نخونه ممنون لیام- اون خیلی مسته.... فک نکنم بتونه به ما سرویس بده زین از کنار پنجره به پسر نگاهی انداخت و با لبخند شیطانی جواب پارتنرشو داد. زین- اون خوشگله.. و گی گفته ما منتظر میشیم تا اون به ما سرویس بده؟ لیام شروع کرد به بوسیدن صورت پسر اول از چشماش شروع ک...

    Mature
  • "ECHO"
    1.8K 103 4

    خورشید بهانه است٬ سیاره ها دور چشمان ِ تو طواف می کنند! [Z.M]🌈[L.S] حمایت کنید. Vote and comment 🌸

  • chocolate angel [Z.M]
    30.2K 5.2K 28

    "تو فرشته شکلاتی زندگی منی" "نیاز دارم بغل بشم، بغلم میکنی؟" • شکلات هایی که هنوز خورده نشده بودن •

  • ziam
    11.8K 981 23

    فکر کنم یه مشت زیام شیپر ول و بیکاریم که میخوایم بشینیم زیام بخونیم=/♡

  • OUR HELL *~z.m~*
    33.7K 4.3K 55

    زین: بهشت چیه ؟ هری : بهشت هِشت هِشت زین : فاک یو هزا بهشت واقعا یعنی چی ه : ببین چشاتو میبندی و دیگ نمیتونی به این دنیا برگردی دو تا در جلو خودت میبینی اون دری که قفله و نمیتونی بازش کنی بهشته ولی در دوم از قبل برامون بازه بهشت جای ما نیست این چیزیه که بقیه میگن زی- ز : ... ه : چرت ترین چیزی بود ک توعمرم گفتم اما...

    Completed  
  • Here you are [z.m_l.s]
    126K 16.6K 53

    محتواي +١٨ داره و لطفا اگه دوست نداريد نخونيد.. هیچوقت نمیتونست چشماشو، اون لحظه که بهش سرزنش تلخی میزد از یاد ببره.. چشمای افسونگری که تهدید کننده و وعده دهنده اونو به بازی گرفته بود... دوگوی سبز جذاب و پر حرارتی، که همه هستی لويى رو تا اونجایی که از فکر بشر عاجزه به سمتش میکشید..

  • The Wedding Date [ Persian Translation ]
    55K 10.3K 33

    • زین توی فروشگاه والمارت کار میکنه. اون دوست پسر نداره و خیلی وقته که به یه قرار نرفته. مامانش همیشه دنبال یه پارتنر برای اونه و حالا هم که برادرش میخواد ازدواج کنه، فشار از طرف اون بیشتر شده. زین میخواد که یک نفر رو پیدا کنه، ولی با درنظر گرفتن اتفاقاتی که در گذشته براش افتاده یکم سخته. اون مجبور میشه با کسی که ماما...

    Completed  
  • Accomplisher (Z.M)
    78.4K 12.9K 48

    "من میتونم کاملت کنم لیام." "نمیخوام. چون اونم همینو میخواست ولی من نتونستم ازش محافظت کنم، اگر تو روهم از دست بدم..." "من خودم کسیم ک قراره از تو محافظت کنه." [Completed]

  • Entertainer [Z.M] (mpreg)
    192K 26.4K 55

    من عاشق شغلمم. وقتی دور میله می‌چرخم، این تویی که سرگرمم می‌کنی لیام!

    Completed  
  • Behind the mask(ziam AU)
    76.5K 13.7K 35

    وقتی که اون ماسکش رو برداشت اتفاقات زیادی افتاد. اما تنها چیزی که لیام میتونست ببینه چشمای عسلی اون بود و از همون موقع همه چیز عوض می‌شد. لیام مطمئن بود زندگیش قراره عوض بشه.

    Completed   Mature