Select All
  • NEXUS | VKook
    734 234 14

    "پیوند" شاید من فقط یک فصل از کتاب زندگیت باشم اما تو همیشه اسم کتاب من خواهی بود؛ پایانش رو چطوری تموم میکنی؟ -کتابم رو میگی؟ +زندگیمون رو میگم.. اخطار: این داستان شامل تغییر زمانی است!! روز آپلود: سه‌شنبه

  • My you
    202K 33.4K 47

    _شانس آوردی آلفا، امگای قوی داری؛ با وجود شدت بالای ضربه، اما آسیب شدیدی بهش وارد نشده و مهم‌تر از همه اگه در حالت انسانی چنین آسیبی می‌دید درجا بچه‌اش رو از دست می داد؛ اما چون در حالت گرگینه... تهیونگ که تا اون لحظه با دقت به حرف‌های ساحره گوش می‌داد با شنیدن قسمت دوم جمله، ابروهاش جمع شد و حرف‌های ساحره رو قطع کرد...

  • Be Mine || Jungkook ff
    11.2M 348K 72

    You and Jungkook were childhood best friends. Theres just one thing...You hadn't realized he was in love with you.

    Completed  
  • LUCIFER | Kim Taehyung (COMPLETED)
    5.5M 320K 65

    'The devil has a name and it is Kim Taehyung' Every girl wants a bad boy who would be good just for her. But what happens when you get the ultimate bad boy, Satan himself?

    Completed  
  • 𝖱𝖤𝖯𝖱𝖨𝖲𝖠𝖫 𝖲𝖯𝖨𝖱𝖠𝖫🍷
    139K 17.7K 25

    تهیونگ ووکالیست گروه معروف راک‌، بی تی اس با میلیون ها طرفداره. اما هیچ‌کس نمی‌دونه پشت این گروه معروف یک گنگ بزرگ مافیایی پنهان شده. گنگی که کاملا تحت حمایت دولت کره‌ی جنوبیه و متحدین قدرت مندی در همه‌جای جهان داره. داستان از یه گفت و گوی ساده توی بار بین تهیونگ و جی‌پارک، دوتا از قدرتمند‌‌ترین رئسای مافیای آسیا شروع...

    Completed  
  • Sunday[L.S] [Completed]
    12.8K 3.8K 20

    "بهاران ز شوق زمزمه ی ارغوان عشق برایت، تمام شب دیده بر هم نخواهم گذاشت. تو ای سپیدار سرخ، تو ای معنای "بودن" میان شیون های آسمان، چه بگویم ز تو؟ ز این برهان خاموش، که چه وسعتی دارد این حجم از نبودن! و تو ای خورشید طلوع نکرده ی من، کجا مانده‌ای؟"

  • selenophil
    1.4K 296 7

    کاپل: لری ژانر: دبیرستانی. داستان راجع به زندگی روزمره، یک دانش آموز سال اولی به اسم هری استایلزعه‌. که توی ارتباط برقرار کردن با دیگران و خودش مشکل داره. و خبری از اون پسرای بد و لباس های تیرشون نیست، فقط هریه، کسی که توی دبیرستان عاشق اولین دوستی میشه که پیداش میکنه.

  • Take Me To Church [L.S](Persian Translation)
    22.5K 4.3K 10

    [Completed] شيطان واقعيه و اون يه مرد كوچك قرمز با شاخ و دم نيست. Larry Stylinson Short Story. Written by: @Louish Translated by: @Vampire_sh17

    Completed   Mature
  • Dilemma [h.s]
    59.7K 7.2K 48

    از خودت بیرون بیا. برگرد. بهش نگاه کن. ترسناکه، نیست؟

    Completed   Mature
  • 𝙠𝙞𝙡𝙡 𝙛𝙤𝙧 𝙮𝙤𝙪
    2.3K 696 8

    𝘭𝘢𝘳𝘳𝘺 𝘴𝘵𝘺𝘭𝘪𝘯𝘴𝘰𝘯 {کامل شده} خلاصه ی کتاب: هری توی تاریکیه و درد و استرس بخش جدا ناشدنی وجودشه. به خاطر گذشته‌اش مرتب دچار حمله عصبی میشه. این باطنشه. و هری یک بازرسِ پلیس وفادار به قانونه. لویی راهش خلاف جهت هریه. و این باطن و ظاهرشه، درست مثل آرامش و نوری که به تاریکیِ هری میده. برشی از کتاب: " ... و ای...

    Completed  
  • Make You Mad [Persian Translation]
    43.2K 7.7K 52

    "‌عصبانیش کن! " ‌All Right Reserve To @louissmolbean

  • cruel»Zarry (persian translation)
    1.9K 203 4

    زین ، موهای قهوه ای فرشو تو مشتش میگیره سرشو به عقب هل میده و موهاشو با اسلحه مشکی عقب میده "نقشه یکی اینجا نتیجه برعکس نداد؟"اروم میخنده "فک کنم داد عزیزم" "زین میتونم توضیح بدم لطفا بهم گوش کن" "توضیح؟"زین اسلحرو تو دهن هری برد "مامان بابات بهت یاد ندادن بادهن پر حرف نزنی؟البته که نه،اونا مشغول یاد دادن چیزای دیگه ب...

  • ⋅⊱𝐁𝐈𝐎𝐎𝐃𝐘 𝐀𝐗𝐄⊰⋅( L.S)
    2.5K 607 12

    "You have to fight for what you want"

  • where is this love? [L.S]
    31.3K 5.1K 38

    +I love you -where? +What? +Show me! where is this love? I can't see it. I can't touch it. I can't feel it...

  • Blue Ice.
    45.9K 6.4K 25

    هری خیره توی چشم‌هاش غرید: -‌ هرگز به من دست نزن. نمی‌خوام ببینمت! لویی با صدای خفه‌ای گفت: -‌ من..من نمی‌فهمم... به دیوار تکیه زد تا سقوط نکنه و خودش رو در آغوش گرفت. تنش یخ بسته بود. -‌ چی رو نمی‌فهمی؟ نمی‌خوامت! . . . *Persian Translation *Original Story By: @purpledandeli0n

    Completed  
  • °°°LOUIMON°°°
    6.4K 1K 14

    عه وری متفاوت استوری ،عه پیور لجندری لاو بیت وین عن عیگل ‌(ای کی ای سایمون) و عه کبوتر (ای کی ای لویی) . 🕊️💛💙🦅 Warnings ⚠️: chendesh content. Don't fall in love with simon, he's taken .

    Mature
  • LOTUS •GL•
    1.3K 305 16

    رقصیدن دو دختر با یکدیگر اتفاقی عجیب بود که باعث میشد اطرافیانشان گاه به گاه به آنها نگاه کنند. اما آن دو دختر در جایی دیگر سیر می‌کردند و حال و هوایی دیگر داشتند. انگار که پاییز شکوفه میداد و بهار آغاز میشد. همانقدر غییر ممکن. چشمن‌ها جوانه می‌زدند و قدم‌هایشان غنچه میشد. و این همان لحظه بود که انوار ماه بر چهره‌ی...

  • Our Destiny (L.S)
    1.1M 127K 134

    "من اسمش رو گذاشتم.... . . . سرنوشتِ ما..."

    Completed  
  • Lacuna[L.S]
    2.6K 830 21

    اندوه برطرف میشه اشک چشم خشک میشه زمستون جاش رو به بهار میده اما.. جای خالی تو هیچوقت پر نمیشه... کلمه‌ی (Lacuna): به معنی یه فضای خالی یا یه تیکه گمشده از داستان زندگیت. درست مثل کسی که بی خداحافظی رفته، مثل کسی که جای خالیش به وضوح احساس میشه، مثل یه تیکه از مهم‌ترین خاطراتت. ⛔️Violence Warning ⛔️

  • young and beautiful ( Larry Stylinson )
    8.1K 1.5K 14

    میدونی هری ، همه ما اخرش میمیریم ، کارمون یه سره میشه ،تموم میشیم میریم پی کارمون ، استخونامون تجزیه میشه و احتمالن روحمون هم به ارامش نمیرسه ، نمیخام دروغ بگم حتی توام همیشه جوان و زیبا نمیمونی ، ولی باورم کن ، من حتی اون موقع هم دوستت خواهم داشت " خوشحال میشیم اگه داستان رو بخونید و در این صورت که خوشتون اومده او...

  • To hell and back [L.S]
    11.2K 2K 36

    _ من و تو به همدیگه گره خوردیم عزیزم. با هم از بالاترین جای بهشت رد شدیم و از اعماق جهنم گذشتیم! هیچ راهی وجود نداره که بتونیم بدون هم روی زمین خاکی زندگی کنیم...

  • Spy | Larry Stylinson
    5.1K 1.2K 20

    *یه مدت آپ نمیشه* [on going...] وقتی اعتماد از بین بره دیگه برات اهمیت نداره حتی اگه عاشقش باشی! 20211118

  • Gray World(L.S)
    148K 18K 52

    (completed) يه دنياي جديد با قانون هاي جديد...

    Completed  
  • wattpad memes
    164K 31.9K 102

    😂توییت ها و ميم های فان و خنده دار😂 💃🏻در طرح ها و رنگ های مختلف💃🏻 😎صرفا جهت باز کردن نیش شما😎

  • 𝑜𝑐𝑒𝑎𝑛 L.s
    19.6K 4.1K 34

    بطری توی دستش رو سر کشید، چشم‌هاش پر از اشک بود و به سرخی میزد. با پشت دستش دور لب‌های خیسش رو پاک کرد. " چی آرزو کردی؟" هری کمی فکر کرد، مثل اون چشم‌هاش پر از اشک شد و اشک، رنگ سبز چشم‌هاش رو تشدید کرد. میدونست اگر بهش بگه ارزوش بر اورده نمیشه، اما اون دیگه هیچی برای از دست دادن نداشت. " بتونم توی اقیانوس چشم‌های تو...

  • little rose
    27.9K 4.4K 22

    از جایی مینویسم که هری میتونه لگد های کوچیکی رو توی شکمش احساس کنه و دست های مهربونی که موهاش رو نوازش میکنن یا چشم هاش رو میبوسن و لبهای سرخی صداش میکنن: "هَزا..."

  • But I'm a boy {Mpreg} [ Persian Translation ]
    116K 13.2K 28

    "تبریک میگم اقای استایلز، شما حامله این!" "اما من پسرم!" "خب درسته... نه، نه از نظر تکنیکی" Written by @throughthedark97

    Completed  
  • Hallucination [L.S]
    22.2K 3.7K 29

    " من رو دوست داری؟" "به نفعته تا ازین خواب مسخره بیدار شی هری. دنیایی که ساختی برای من و تو هیچ جایی نداره."

  • Philophobia •[L.S]•[completed]
    3.6K 500 11

    •کامل شده• •روح من دنبال راه فراری از منه . مغز من به حرفام گوش نمیده میخواد حرفش با فکر کردن به تو تموم شه . قلبم نمیخواد برای چیزی بتپه اما میخواد برای تویی زندگی کنه که مردی و رفتی .

    Completed  
  • I've waited so long...
    512K 61.3K 67

    زیباترین آدم هایی که تا کنون شناخته ام، آنهایی بودند که شکست خورده بودند، رنج میکشیدند، دچار فقدان شده بودند و با این حال راه خود را از اعماق درد و رنج گشودند و بیرون آمدند این افراد، یک حسی از قدردانی، حساسیت و فهم زندگی داشتند که آنها را پر از شفقت، ملایمت و توجه عمیق و عاشقانه میکرد زیبایی این افراد، اتفاقی و بی س...

    Completed