The Lost master | ارباب گمشده
+ از منم بدت میاد؟! = نه... ازت متنفرم... تو از بابامم بدتری... حداقل اون نمیخواست اون کار رو باهام کنه!! خودش دلیلی برای گریهام نمیشد نفس عمیقی کشید و گفت: + و میدونی که اون بک دیگه نیست که بیاد نجاتت بده؟! سوهو نگاه پر بغضشو بالا برد... پس بازم فایدهای نداشت... = کاش بود... اونوقت بهش میگفتم تو رو بکشه... بکشه...