Stupor
"بُهت" هنوز بوی دود میداد. بوی سوختگی. بوی مشمئزکنندهی گوشتِ سوخته. گوشت سوختهی کسی که عاشقش بود. کاپل: سکای، سکرت(فرعی) ژانر: رومنس، درام، انگست، معمایی، اسمات. [پارت معرفی چک بشه] stupor [noun] حالتی که در آن نمی توانید به وضوح فکر کنید، صحبت کنید، ببینید یا بشنوید.