Chọn Tất Cả
  • OFFSIDE {lilo} {Completed}
    8.9K 1.8K 22

    -پین؟ آره خب اون درست یه درد تو‌ کون نروعه عوضیه! بوک لایلو/لیلو میباشد. اگه وارد این جا میشین فقط باید بلیور باشید! ما هیچ لری و زیامی نمیشناسیم😔🔪 لیلو ریله :) ❤💙

    Đã Hoàn Thành  
  • Yellow&red {Z.M}{completed}
    116K 13.7K 73

    Ziam Good story 🙂💛❤ زود قضاوت نکنید داستانو چون ماجرا داره! یه زندگی آروم از زیام که خب مشکلاتی هم سد راهشون میشه و اونجاست که باید برای موندن و جنگیدن یا جا زدن تصمیم بگیرن!

    Đã Hoàn Thành  
  • Always There For You - Ziam Mayne
    28.3K 3.3K 29

    [ COMPLETED ] "بمون" زین ناامیدانه زمزمه کرد و لب هاشو به شقیقه ی لیام فشرد انگار میتونست دردی که داشت توی وجودش بیشتر و بیشتر میشد رو کم کنه. ولی اون نمیتونست و مهم نبود چقدر سخت تلاش میکرد، اون نمیتونست کاری کنه که لیام بمونه... • اخطار: این فنفیک ممکن است قلب زیام شیپر شما را به درد بیاورد :)) Original Larry fanfic...

    Đã Hoàn Thành   Trưởng thành
  • Golden |°•Ziam Mayne•°|
    47K 9K 24

    اشتراک بین آدم‌ها میتونه ناچیز باشه...یا عجیب یا بی‌ربط یا مرموز اشتراک اون‌ها ایستگاه اتوبوس و آفتاب سر صبح بود...

    Đã Hoàn Thành  
  • London-LA [Z.M] [short story]
    22.5K 5.5K 24

    مسافرتهای هواییِ اولِ صبح بد ترینن؛ مخصوصا وقتی بغل دستیت یه پر حرفه لعنتی باشه،که لبخند از صورتش پاک نمیشه! آخه محض رضای فاک! اون ساعت شش صبح چه دلیلی برای لبخند زدن داره؟ . . ایده ی اصلی: پیج @vaghti__liampayne

    Đã Hoàn Thành  
  • If
    45.7K 8K 38

    Wish I was Zayn just only to have you... کاش فقط زین بودم تا میتونستم تو رو داشته باشم.... [completed]

    Đã Hoàn Thành  
  • Before Our Spring - [Completed]
    75.8K 14.8K 48

    تهیونگ به جیمین قول می‌ده. شب‌ها می‌گذرن، روز‌ها از راه می‌رسن. باد می‌وزه، قول‌ها شکسته‌ می‌شن و فصل‌ها عوض می‌شن؛ تابستون، پاییز، زمستون، زمستون، زمستون. و برف همیشه موندگاره. تهیونگِ من، تو می‌تونی قولی بدی که شکسته نشه، آفتابی که خاموش نشه، شبی که از راه نرسه؟ می‌تونی برف‌ها رو آب کنی؟ می‌تونی بهار رو صدا کنی؟ ...

    Đã Hoàn Thành  
  • Y.G
    224K 47.4K 56

    متاسفم یونگی تو نمی تونی خودتو از شر پارک جیمین خلاص کنی . خوش بگذره! *** نگاه یونگی به لبای جیمین و خورده بیسکوئیتای روش افتاد و بی اختیار با تحسین گفت:(( خوشمزه به نظر میاد .)) جیمین لباشو تو دهنش کشید و به رد شکلات روی لب بالایی یونگی نگاه کرد. _ مال توام . دوتا پسر با نگاه مب...

    Đã Hoàn Thành  
  • Only you. | MinV
    14K 1.5K 8

    نمی تونست اونها رو با خودش پایین بکشه... اگه میموند، باعث پس رفت بی تی اس میشد... باعث اسیب دیدن جیمین میشد... جیمین همیشه نگرانش میموند... Genre: Angst/ drama /romance /RPF Couple: Minv (Top park jimin) Main Characters: Kim Taehyung / Park Jimin روزهای آپ: یک روز در میون... Rehy Otaku~

    Đã Hoàn Thành   Trưởng thành
  • 💍⃤ REPLᴀCE💍⃤
    784K 97.6K 50

    ( Completed ) «جایگزین» _ من مجبور بودم ...مجبور بودم اون خودکار لعنتی رو بین انگشتهام بگیرم و اون سند ازدواج رو امضا کنم ... من مجبور بودم که برای تک تک لحظه هایی که کنارت بودم بترسم ... حتی همین الان هم مجبورم ... مجبورم روبروت بشینم و تو چشمهات که عاشقانه به من نگاه میکنه و لبخندت که رو لبهای خطی و ارومت میشینه و...

    Đã Hoàn Thành  
  • Black Hole🕳️
    178K 21.3K 62

    بلک هول 🪐 سرگذشت مرگ بی صدای یک ستاره، تبدیل شدن به سیاهچاله ست. برای سرپرست موفق ترین نشریه ستاره شناسی که سال ها پشت نقاب استیگما زندگی کرد، یک لمس کوتاه از نگاه بی ستاره‌ی سردبیر جدید و جوانش که با اسم جئون جانگکوک وارد زندگیش شد کافی بود تا برای نشون دادن کیم تهیونگِ وجودش به کل دنیا تلاش کنه! قسمتی از متن: "امید...

    Đã Hoàn Thành  
  • Snowy Wish
    4.4K 667 59

    Snowy wish آرزوی برفی کاپل: هونهان، چانبک، چانلو ژانر:رمنس.درام.اسمات نویسنده:@m_a_h_i_0_1 چنل: @hunhanerafanfic سایت آپلود:www.exohunhanfanfiction.blogfa.com اینستاگرام: @hunhanfanfiction

    Đã Hoàn Thành   Trưởng thành
  • ˓ 𝗉𝗎𝗓𝗓𝗅𝖾 𝗉𝗂𝖾𝖼𝖾 ⋆ ᳝ ࣪◞
    9.9K 2K 44

    "I carry childhood with me everywhere I go" ˓ 𝖼𝗁𝖺𝗇𝖨‌𝗂𝗑 , 𝗆𝗂𝗇𝗌𝗎𝗇𝗀ᄿ ֶָ֢֪ 𝗈𝗆𝖾𝗀𝖺𝗏𝖾𝗋𝗌𝖾 ؛ 𝖿𝖺𝗇𝗍𝖺𝗌𝗒 ؛ 𝗋𝗈𝗆𝖺𝗇𝖼𝖾 - previously known as 'Last curse' [اگه میخواید باعث نشید خودم رو توی رودخونه غرق کنم لطفا چپتر های اول رو نخونید تا ادیت‌شون کنم]

  • DADDY IS MY UNICORN
    220K 40.3K 46

    🌈🦄- ددی؟ می‌دونستی تو یونیکورن منی؟ جانگکوک با چشمایی بیرون زده به پسر روبه‌روش نگاه می‌کنه. - ها؟ من؟ دقیقا منظورت منم تهیونگ؟ احیاناً حرفت و برعکس نگفتی کیتن؟ تهیونگ روی خزای گربه‌اش دست کشید و نچی کرد. - منظورم دقیقا خود خودت بودی ددی کوک. جانگکوک با کنجکاوی پشت میزش نشست و دست به سینه شد. - خب حالا چرا من یونیکو...

    Đã Hoàn Thành  
  • POLYMERIC
    467K 58.6K 40

    تهیونگ گرگینه ی چند رگه ایه که تمام زندگیش رو به امید پیدا کردن جفتش گذرونده. چی میشه اگه جفتش اونو نخواد... ژانر: امگاورس، هیجان انگیز، رمنس، اسمات

    Đã Hoàn Thành   Trưởng thành
  • On The Road || Yoonmin
    24K 5.3K 36

    +گیریم تمام خیال های جهان رو هم بافتی، بعدش چی؟ -می‌پوشیمشون و گرم می‌شیم و آسوده. ___________________________ زمانی که یونگی داشت توکیو رو به مقصد شهر میتو ترک می‌کرد، هيچوقت فکرش رو هم نمی‌کرد که اون اتفاق عجیب توی ایستگاه اتوبوس زندگیش رو برای همیشه تغییر بده! an Adventurous, Touristic, Fluff, Romantic, Comedy and...

  • 🐾 • Catnip •🐾
    347K 121K 52

    🏺✨ بکهیون یه هایبرد پاپیه که درست از وقتی که به بلوغ هایبردی رسید و فهمید وقتی زیادی هیجان‌زده میشه دم و گوشاش بی اجازه میان بیرون چشم‌هاش روی گربه همسایه زوم شده بود. درست شنیدید گربه همسایه! ولی خب اقا گربه ما پارک چانیول حوصله پاپی‌ها رو اصلا نداره و فقط ترجیح میده گوشه اتاقش چرت بزنه و هیچکس هم مزاحمش نشه. بکهیو...

    Đã Hoàn Thành  
  • THE MIRACLE OF LOVE | KOOKV
    264K 36.5K 41

    (کامل شده) "-یه آشپز اوتیسم؟!!!..... شوخیت گرفته؟؟.... نه نه نه به هیچ وجه اجازه نمیدم تو تیمم باشه!!" داستان تهیونگ آشپز با اختلال اوتیسم و جونگکوک سرآشپزِ سختگیر. شیپ‌ها:کوکوی،یونمین (این فف شامل شیپ‌های استریت اعضای بنگتن با عضو عزیز توایس،داهیون "جین و داهیون" و عضو عزیز بلک‌پینک،جیسو "نامجون و جیسو" هستش. کسایی ک...

    Đã Hoàn Thành  
  • Heaven Garden 🏡
    39.7K 10.7K 40

    اگر از پارک چانیول ، نویسنده جوان و مشهور کره ای بپرسین -به نظرت بهشت چه جور جاییه ؟ اون قطعا بهتون جواب میده : -جایی که کلبه های چوبی و کوچیک داره ، دور تا دورش رو درخت پوشونده ، به دریا نزدیکه و میشه تو ساحلش روی نیمکت های چوبی نشست و غذاهای خوشمزه خورد ، و صاحبش یه پسر ریز جثه است که همیشه با لبخند و روی خوش با بق...

    Đã Hoàn Thành  
  • Oxalis |ᴷⱽ| اکـسالـیس
    8.8K 1.2K 20

    اکسالیس، نیمه‌خدای شبدرهای ارغوانی و ایزد آفرینش، به‌شکل عجیبی وارد زندگی جونگ‌کوک می‌شه و قول برآورده‌کردن ۱۳ آرزو رو به‌عنوان هدیه‌ی تولد، بهش می‌ده. چی می‌شه اگر آخرین آرزوی جونگ‌کوک، به بوسیدن اون نیمه‌خدا و فتح تن مقدسش ختم بشه؟ ᤴ 𝖭𝖺𝗆𝖾: #Oxalis ᤴ 𝖢𝗈𝗎𝗉𝗅𝖾: Kookv ᤴ 𝖦𝖾𝗇𝗋𝖾: Fantasy, Fluff, Romance, S...

    Đã Hoàn Thành   Trưởng thành
  • 🪐🔮𝚂𝚊𝚟𝚒𝚘𝚛🔮🪐ناجـی
    30.9K 9.9K 54

    🪐🔮𝚂𝚊𝚟𝚒𝚘𝚛🔮🪐 •~تمام شده~• 𝐆𝐞𝐧𝐫𝐞:𝑊𝑒𝑟𝑒𝑤𝑜𝑙𝑓,𝑂𝑚𝑒𝑔𝑎𝑣𝑒𝑟𝑠𝑒,𝑅𝑜𝑚𝑎𝑛𝑐𝑒,+17,𝐒𝐦𝐮𝐭,𝐻𝑎𝑝𝑝𝑦 𝑒𝑛𝑑~🌸 Release days: Wednesdays💕✨ 𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞:𝐶ℎ𝑎𝑛𝑏𝑎𝑒𝑘~(𝑠𝑢𝑟𝑝𝑟𝑖𝑠𝑒) 𝐖𝐫𝐢𝐭𝐞𝐫:𝑆𝑒𝑏𝑜𝑜𝑚_𝐿 𝐒𝐲𝐧𝐨𝐩𝐬𝐢𝐬: _:ایـن رو متوجـه میشـی که مـن یه آلـفای لعنتیم؟🐺🪐 موهای کوتاهش...

    Đã Hoàn Thành  
  • Heart of fire | ChanBaek
    4.2K 1.3K 13

    کل دنیا رو گشته باشند یا هیچی ازش ندیده باشند، فرقی نمی‌کرد؛ چون کسی رو پیدا کرده بودند که به‌هرحال از دنیا خواستنی‌تر بود.

    Đã Hoàn Thành  
  • Who are you?
    241K 33.4K 58

    Couple:kookv Other Couples: chanbaek Gnre:action-romance-dram-fluf -school تهیونگی که برای گرفتن انتقام برادر دوقلوی مظلومش از موقعیت خوبه درس خوندن توی امریکا میگذره و وارد مدرسه سه جونگ میشه...! ☆ "جونگکوک: این سرگرمی جدید جذابه.. ازش خوشم میاد یونگی:بنظرم اصلا به عنوان سرگرمی بهش نگاه نکن اینی که من میبینم کم کم...

    Đã Hoàn Thành  
  • Caramel Hair Doctor | KOOKV
    24.4K 4K 21

    اون پزشک تازه وارد با موهای کاراملیش باعث ایجاد تغییراتی در قلب دکتر جئون شده...! در این بوک یادداشت‌های دکتر جئون راجع به دکترِ مو کاراملی رو می‌خونیم. [خوندن این داستان حداکثر ۱۵ دقیقه زمان می‌بره.] ژانر: فلاف، عاشقانه، قسمتی از زندگی، ای‌یو نویسنده: ویت/VIT - آپ: تکمیل شده - - ردهٔ سنی: ۱۳ و بالاتر - - در حال ویرای...

    Đã Hoàn Thành  
  • ᥫ᭡Tag You're It
    76.9K 18.5K 40

    [تمام شده] بکهیون مدیر یه مهدکودکه که همیشه از پشت پنجره‌ی اتاقش به بیرون زل میزنه تا بتونه پارک چانیولی که اومده دنبال پسرش و دید بزنه و مدام این سوال توی سرشه که چجوری میتونه یه روز جزو اون خانواده‌ی دو نفره باشه؟ آیا قراره براش آسون باشه؟ نویسنده ❥៚ کروعلا کاپل ❥៚چانبک ژانر ❥៚رومنس، روزمره، فلاف، درام، اسمات

    Đã Hoàn Thành   Trưởng thành
  • Firstborn [KookV]
    36.2K 6.6K 18

    [کامل شده] جونگکوک مجبور شده بود که با یه جادوگر معامله کنه و در ازای خواسته‌ش، اولین بچه‌‌ش رو به اون بده. ظاهرا جونگکوک معامله رو زیاد جدی نمی‌گرفت، اما توی کارِ اون جادوگر لجباز که پا پس کشیدن نبود! - هی، جونگکوک! بچه کجاست پس؟ نمی‌بینم هیچ تکونی به خودت بدی. - کدوم بچه، تهیونگ؟ من‌ که هنوز امگا هم ندارم! 「Firstbor...

    Đã Hoàn Thành