Same Ocean Eyes [L.S]
_نایل؟حالت خوبه؟من صدای داد شنی... هری سرشو بالا اورد و پسر با دیدنش انگار کلماتش رو از یاد برد _تو... اون با شوک زمزمه کرد +لو..لویی...!؟ ~roji tommo 2 in fanfiction🖇 1 in larrystylinson🖇 1 in harrytop🖇 1 in harrystyles🖇
_نایل؟حالت خوبه؟من صدای داد شنی... هری سرشو بالا اورد و پسر با دیدنش انگار کلماتش رو از یاد برد _تو... اون با شوک زمزمه کرد +لو..لویی...!؟ ~roji tommo 2 in fanfiction🖇 1 in larrystylinson🖇 1 in harrytop🖇 1 in harrystyles🖇
هری...هرررری...خواهش میکنم نجاتم بده...نذار من رو ببرن...هرررری... قطرات اشک گونه های پسر چشم سبز رو تر میکنن...صدا توی ذهنش تکرار میشه....حتی جرات نکن به التماس هاش گوش بدی استایلز...حتی جرات نکن برگردی سمتش... صدای فریادهای وحشت زده ی لویی تنش رو میلرزونن...روحش رو از هم میدرن...قلبش رو از کار میندازن اما این اجبار...
عشق؛یک اتحاد دونفرهای است،علیه جهان. در سال [۱۹۴۰] و در پی شروع جنگ جهانی دوم، خانواده لوییِ نوزدَه ساله جلوی چشمانش به دست سربازان نازی به قتل میرسند. تلاشهای لویی برای انتقام بیفایدهست! سرانجام، دستگیر شدنش سرنوشت او را با سرنوشت ژنرال هری استایلز گره میزند. Genre// War, Romance
[Complete] هری انتظار نداشت که دبیرستان آسون باشه. خواهرش براش یهعالمه داستان تعریف کرده بود و هری میدونست که قراره توی یه جهنمِ چهارساله باشه. ولی جدا از همهچیز، اون دقیقا انتظار نداشت که فرشتهها هم توی جهنم بیان. Supernatural!AU °Persian Translation°
مهم نیست چه اتفاقی برات میوفته حتی اگه سخت بود حتی اگه هرچی تلاش کردی کافی نبود حتی اگه به عمق تاریکی رسیدی نذار بکشتت نذار قلبتو بشکنه 💙💚 ___________________________ Hey guys خب من دارم این فن فیک رو در حالی شروع میکنم که اکانت شخصی خودمو توی واتپد ساختم و نه تنها بلد نیستم درست باهاش کار کنم بلکه هیچیم فالوور ن...
Omega Louis Alpha Edward, Harry & Marcel styles Best rank: #1 in هری #1 in استایلز
I love him But this is a sin.. ~Rojii_tommo & doniimr 1 in larrystylinson🖇 1 in shortstory🖇
زندگی کردن تو دنیا یعنی سختی کشیدن... یعنی واسه به دست آوردن چیزی که بهش علاقه داری باید تموم تلاشت و بکنی... باید واسش بجنگی؛ چون دنیا بهشت نیست!! عشق، یعنی علاقه ی شدید! و من برای به دست آوردن کسی که عاشقشم، در برابر دنیا می ایستم... . . . بالاترین رتبه(فن فیکشن های فارسی) : #1
[Persian Translation] [complete✔] لویی تاملینسون، بدترین امگایی هست که هر کس به چشم دیده. اون امگایی هست که خودش رو موظف به تسلیم شدن و اطلاعت کردن از بقیه نمیبینه، و به نوعی اون توانایی مقاومت در برابر دستوراتِ تقریبا هر فردی رو داره. هری استایلز پسری که از زمان تولدش یه آلفای واقعی بوده، اون به زودی میتونه جایگاه...
لویی تازه به سن 24 سالگی رسیده و خیلی یهویی به امگا تبدیل شده. ظاهرش کاملا تغییر کرده، حتی اخلاقش هم کمی تفاوت پیدا کرده. هری یه آلفاعه و دیدن لویی به عنوان یه امگا از همون اول گیجش میکنه. اون بوی فوقالعادهای میده، خیلی خوشگله، اما هری استریته. همچنین لویی هم استریته، خب... حداقل این چیزیه که اون فکر میکنه. اوضاع...
[COMPLETED] هر 'ای کاش' و 'اگرِ' ما نتیجهٔ حرفهایی هستن که روزی باید به زبون میآوردیم؛ اما یا خجالت کشیدیم، یا غرورمون اجازه نداد، یا نادیده گرفتیم تا شاید با گذشت زمان به فراموشی سپرده بشه. این مینی فف با عشق آتشین یا نفرتی که به عشق تبدیل میشه شروع نمیشه. هری و لویی ما الان در چندمین سال رابطهشون هستن، زمانی که...
اولين فن فيك من!! وقتي در زندگي لويي و هري يك اتفاق غير منتظره ميوفته!
Completed هري استايلز منزويه. هيچ دوستي نداره و اكثر اوقات براش قلدر بازي در ميارن. ولي لويي تاملينسون يه داستان جدا داره. اون محبوبه، بيشتر به خاطر اينكه ازش ميترسن، سه تا دوست صميمي داره و يه عالمه دختر كه به دست و پاش ميوفتن. تنها مشكل اينه كه هري يه كراش قوي رو لويي داره و هي از خوش ميپرسه "چرا من هميشه از پسراي ب...
بعد از سالها لویی و هری دوباره بهم وصل شدن اما اینبار توسط یک دختر! آیا لویی پدر اون دختره؟! لویی چطوری قرار بفهمه؟ Larry Stylinson Fanfiction By: 96_nargesmd cover: Tiresise
•| Completed |• [Persian Translation] نایل و هری بهترین دوستای همدیگه هستن و هری یک ساله که روی برادر ناتنی نایل، یعنی لویی، کراش داره و در طرف دیگه لویی از هری خوشش میاد اما اون از کام اوت کردن و حرف های مردم می ترسه. اما آیا لویی میتونه با ترسش مقابله کنه؟ Writer: @mychemicooll
||complete|| اون یک رقصنده بود رقصنده ای که در قلبه من با روحه من میرقصید..♡
خلاصه داستان: داستای توی زمان قدیم اتفاق میفته زمانی که شاهزاده لویی ازدواج میکنه اما همسرش پاسخگوی نیازهای جنسی اون نیست...پس تصمیم میگیره که نیازهاش رو با برده های جنسی دختر یا پسری که میگیره برطرف کنه و در این بین با پسر چشم سبزی به نام هری آشنا میشه...
***تو کل زندگیش پوچ بوده،بی معنی بوده،یه عوضی بوده! اگه بخواد حساب کنه با چند تا دختر خوابیده و بدبختشون کرده،حساب از دستش در میره! حالش از رابطه با دخترا بهم میخوره ولی دیگه عادت کرده هرشب با یکی بخوابه! پدرش یه سرمایه دار خیلی بزرگه که میخواد پسر 20 سالشو یه کم عاقل کنه!چجوری؟به عنوان نماینده ی خودش تو یه بیمارستان...
[Completed] هری با دوس پسرش زندگی میکرد، هیچ کدوم از رویاهاشو زندگی نکرده بود تا وقتی لویی همسایشون شد. . . [LarryStylinson] . ترجمه شده
Larry+a little bit of ziam 👬 Strong language ⛔ Drug using🚫 Smut🔞 #1 in, onedirection لویی از زندگی بیزاره و هری عاشق زندگیه.... یا، داستان نویسنده ای که شیفته یه استریپر میشه و استریپری که عاشق یه نویسنده میشه.
اگر دروغ گفتنِ من ، به داشتنِ تو ختم ميشد ، من حاضر بودم زود تر از اينا اين دروغ رو فاش كنم !
هرچقدر هم كه باهوش باشي... هرچقدر هم كه قدرتمند باشي... هر طور كه باشي ..... آنچه كه قرار است رخ دهد ، رخ خواهد داد ! -------------------------------------------------- راه افتادم به سمت خونه. برف شروع کرده بود به باریدن .ذهنم خالی شده.. حتی نمیدونم به چی فکر کنم . چیکار کنم . هری جفت منه ...و قاتل من ؟
به سفیدی نور در میان تاریکی ها.... ............................................ّ...................................... هری با لویی دوست میشه همون گرگینه ای که هری رو از دست اون متجاوز نجات داد. . .C.O.M.P.E.L.E.T
+وقتی فرود اومدین، تو فرودگاه یه راننده منتظرته... اسمش هری استایلزه. موهاش فره و رنگ چشماشم سبزه. میشناستت از چهره، اینارو گفتم که راحت پیداش کنی. میبرتت هتل -هری؟ چه اسم مسخره ای! [ L.S ]
[Completed] "انقدر همه رو احمق فرض نکن. اون مال من نیست!" جایی که لویی، کسی که توی ارتش مشغول به کاره، به مدت یکسال و نیم مجبور میشه برای خدمت به کشور دیگه بره. و وقتی برمیگرده با یه سورپرایز بزرگ از طرف دوست پسر سابقش هری مواجه میشه. چیزی که به هیچ وجه نمیتونه قبولش کنه... Written by: @realtrishawrites Translated by...
[Completed] وقتی که هری اشتباهی وارد یه چت با چهار تا پسر دبیرستانیای میشه، که هم مدرسهای هستن. یا جایی که لویی از هری با گلهایی در میان گیسوانش، خوشش میاد . Written by: @CarolAnnGladstone Translated by: @LoutheGolden & @P_mayne
صحبت نویسنده با خودش _میدونی چیه ؟ به نظرم اونا در هر صورت با هم رو به رو میشدن . +اما کلی "اگه" وجود داشت که باعث میشد هیچ وقت همو نبینن _اما همو دیدن ! پس به نظرم اگه چندین جهان موازی وجود داشته باشه ... ما داریم با داستان هامون اونو به این جهان نشون میدیم . شاید هر کدوم از ما یکی از اون جهان های موازی رو دیدیم و...
عشق فقط برای آدمهای شجاعه. شاید زمانی به عشق نزدیک باشی و بهش اهمیت ندی، ولی زمان درستش که باشه، همه چیز سر جای خودش قرار میگیره.
ه...هری ...تو مطمئنی ؟_ _اره توماس ...مطمئن باش خونه لویی قراره برامون بهترین جای دنیا باشه ... _ ولی ...صلا می دونه که داریم میریم اونجا ؟ هری نخودی خندید و گفت : _ نه ... این یه سورپرایزه . _ قبولمون میکنه هری ؟ _ البته که قبولمون میکنه ...اون عاشق منه ...ما عاشق همیم ... _ولی ما الان هیچ پولی نداریم...
❌COMPLETE❌ LOUIS TOP👑 ژانر : مافیایی_رومنس (جنسی) هری یه جوون عادی بود قبل اینکه سر از یه گروه مافیا دربیاره لرری استایلینسون