Fight Or DIE!
بزرگترین دبیرستان خون اشام های جهان! با قوانین سخت که شکوندن هر کدومشون عواقب سختی رو به دنبال داره اما کی گفته همه ی دانش آموزا به قوانین پایبندن؟ Couple: Vkook
بزرگترین دبیرستان خون اشام های جهان! با قوانین سخت که شکوندن هر کدومشون عواقب سختی رو به دنبال داره اما کی گفته همه ی دانش آموزا به قوانین پایبندن؟ Couple: Vkook
دونه برف صورتیم جونگکوک اُمگایی طرد شده از سمت خانوادهاش که طی یه تصمیم برای همیشه شناسنامهاش و به بتا تغییر میده و رایحه و دوران هیتاش و با داروهاش کنترل میکنه؛ ولی چه اتفاقی میافته اگه یه روز داخل بار وقتی نوشیدنی میخوره به دوران هیتش نزدیک بشه و قرص کاهندهاش همراهش نباشه؟ . -اون فورمونهای لعنتیِ شیرینت و کن...
جونگکوک یه امگاس یکی از اون تنهاهاش که از عشق متنفره و زندگی سادشو به همچی ترجیح میده خانوادش مردن و خوب اون باهاش کنار اومده و یاد گرفته تنهایی راحت تره ولی خوب سرنوشت فاکی مگه میزاره؟؟ یه روز که مثل هر روز داشت برای گرگای عاشق توی رستوران غذا سرو میکرد خبر میاد که قراره رئیسشون عوض بشه تا اینجا همچی نرمال بود حتی شم...
جئون جونگکوک بچه ای که از وقتی به دنیا اومد کسی اونو نخواست و تنهایی بزرگ شد، چی میشه اگه تو اوج بدبختی هاش ی آلفا پیدا بشه که جفتش باشه؟! سرنوشت اونا قراره چجوری پیش بره؟! ژانر: امگاورس، امپرگ، رومنس، ملودرام، فلاف، انگست، اسمات، اسلایسآفلایف، میستری، هپی اند. کاپل اصلی: تهکوک. کاپل فرعی: یونمین، چانبک، مینسونگ...
منم یه امگام ولی متفاوت با بقیه امگاها.... از وقتی یادمه برعکس همه امگاها بدن ورزیده و زور خوبی داشتم.... اینا خوبه ولی برای اون...امگاها زنندن... بقیه میگن خانواده کیم از امگاها بدشون میاد و من... من مجبورم ک نشون بدم یه الفام تا بتونم کنارش باشم... ولی من نمیتونم برای اون فقط یه دوست باشم... Genre: Omegaverse, Mpreg...
چی میشه اگه کیم تهیونگ بزرگ ترین فاکر مدرسه باشه و جونگ کوک با هزار زحمت و کار کردن بتونه پولی جور کنه تا به مدرسه ای که دوست داره بره ؟ و فاکر جذاب ما به خاطر بی دفاع بودن جفتش بخواد گردن کسایی که باعث شدن امگاش اینقدر اذیت بشه رو بکنه
_دوست داشتن من عواقب داره! +چه عواقبی؟! _مثلا باید تمام و کمال مال من باشی! "عشق بین یک پسرِ نوجوان و یک رئیسه مافیا؟!" ژانر: اکشن، اسمات، عاشقانه، مافیایی کاپل اصلی: ویکوک کاپل های فرعی: سپ، نامجین نویسنده : black angel ❌ورژن کوکوی هم توی همین پیج آپ میشه..
تهیونگ الفایی که اواخر دهه ی سوم زندگیشه و هنوز جفتشو پیدا نکرده ، اما دقیقا یه روز از روزای عادی زندگیش ، امگاشو میبینه ... یه پسر با موهای بلوند و زیبا ! چی میشه اگه توی لحظه آخر که امگا هم متوجه الفاش میشه سر و کله ی یه بتای احمق وارد زندگیش شه و یه تنه توی همه چی پی پی کنه؟ + هیییی آلفاااا من ازت حاملممممم _ چرا...
▸I'M NOT OK WITH THIS◂ ┈┈┈┈┈┈┈┈┈ خلاصه: جونگکوک پسر نوجوونیه که بعد از فوت پدرش، اعضای خانوادش از لحاظ عاطفی از هم دور شدن و به هم توجه نمیکنن، تنها دوستش هم تصميم داره ترکش کنه... مثل هميشه سعی میکنه احساساتشو زیر ظاهر سرخوش و بیخیالش پنهان کنه اما ایندفعه سرنوشت تو مسیر عجیبی قرارش میده و با آدمایی آشنا میشه که همه...
تهیونگ : خب، چطوری ؟ جونگکوک: من گیام، ممنون که پرسیدی © -𝐬𝐮𝐠𝐚𝐥𝐚𝐱𝐢𝐞𝐬
ژانر:رومنس ، اسمات ،سوپرنچرال،فانتزی کیم تهیونگ از خاندان بزرگ کیم خون آشام چشم سبزیه که بر خلاف تصور بقیه ازش کاملا بی آزاره و ترجیح میده بدور از مسائل و مشکلات بین خودشون و خاندان های دیگه زندگی کنه. تقریبا موفقم هست تا وقتی که اتفاقی جون بچه ای که توی دهکده ی سوخته ای پیدا میکنه و از اون به بعد...دردسر های کیم ته...
+جونگکوک+ پسر ۱۹ ساله ای فکر میکرد کافی نیست. زیاد از حد از خودش کار میکشه تا دیده شه ، متفاوت باشه ، مرکز توجه باشه، به رویاهاش برسه. *تهیونگ* پسری که سرشار از انرژی های قدرتمند تو یه جهان دیگه زندگی میکنه و از طریق یه پورتال زندگی جونگکوک و تماشا میکرده تا وقتی که. *جونگکوک... من و ببوس و نجاتم بده... genre: d...
⛓برده تهیونگ بودن گردن کج میخواد و زبون کوتاه! ⛓چیزی که جونگکوک نداره... ---------------------------- - پس شاه دزد تویی! به کاهدون زدی... من هیچی ندارم! + تمام چیزی که میخوام رو به رومه... شاه دزد؟ گوشای من فقط باید کلمه ددی رو از زبون تند و تیزت بشنوه جونگکوک... --------------------------- + وقتی میخوای به یکی بگی...
اسم رمان : پرستار هات من 🔥my hot nurse کاپل ها : vkook_namjin_Yoonmin ژانر : امگاورس، اسمات، طنز نویسنده : queen👑 زمان اپ :پنجشنبه ها هپی اند
زندگی من سه عنصر داره انسانهایی که تو زندگیم هستن اینطوری تقسیم میشن ! عشق _منطق _انتقام ! الفام ! هر سه ی اینا میشه هر جوری قضاوت کنم به یه چیز میرسم انتقام ! عشق: قلبم که تیکه تیکه کرد ! منطق: الفایی که امگا داره ، حق نگاه کردن به یه امگا ، دست دادن باهاش و چشم تو چشم شدن باهاش رو نداره ! چه بماند بوسیدنش ! انتقام...
کوک یه پری دریاییه که توی تولد هیجده سالگیش از روی کنجکاوی و بدون اینکه به مادر و پدرش بگه شب از دریا بیرون میاد چی میشه همون موقع تهیونگ رئیس مافیای خشنمون کنار ساحل در حال هوا خوری باشه و کوک چشمشو بگیره ولی کوک دیگه نمیتونست خانوادشون بببینه شاید خانواده جدیدی در راه بود؟ ولی تمام راها به تهیونگ ختم میشد..؟ کاپل :...
[فرصت یک ماهه] از روز اولی ک دیدش عاشقش شده بود.. ولی وقتی تصمیم گرفته بود بهش بگه که دوسش داره ب خاطر ترسش فقط ازش درخواست کرد ک با هم دوست باشن چون فکر میکرد جونگ کوک گی نیس و یه هموفوبیکه لعنتیه و الان بعد دو سال شجاعتشو جمع کرده ک بره پیش جونگ کوکی ک تهیونگ رو ب عنوان بهترین دوستش میشناسه و این یک ماهی ک اونجاس...
"جناب.." "آیس!" "خوشبختم کیم تهیونگ هستم!" . . . . . *این کتاب بیشتر یک کتاب عاشقانه است تا کتاب مافیا و امیدوارم لذت ببرید* story by Surfangel Genre : romance , fiction , angst , smut, Drama, Horror couple: TaeKook
شنیدی که میگن قطب های مخالف همو جذب میکنن؟ کاملا درسته وگرنه امکان نداره تهیونگ و جانگکوک،محبوب ترین های مدرسه با هم قرار بزارن! چون روزی که با دعواشون مدرسه رو روی سر همه خراب نکنن شب نمیشه البته کسی چه میدونه...شاید این دعوا ها یه ظاهرسازیه برای پنهان کردن یه راز... کاپل:تهکوک(جونگکوک باتم)،یونمین ژانر:مدرسه ای،رومن...
_هی تو پسره فلج +تو کی هستی؟ _همونی ک قراره باهات داداش بشه . . . و این ازدواج شروعی بود برای جدال سخت دو برادر روز های آپ:نامعلوم ژانر:مدرسه ای..کمدی...اسمات...محارم کاپل:ویکوک نامجین
_من....من...میترسم تهیونگ +جونگکوک..جونگکوک...گوش ت با منه؟ دنیا رو به آتیش میکشم اگه دستش بهت بخوره، قسم میخورم ژانر: درام،رمنس،انگست،اسمات ◁کاپل: ویکوک ،یونمین #تهکوک#ویکوک#یونمین
اینجا فِیکچَت و اِیوهایی کوتاه از تهکوک آپ میشه. یک مشت فیکچت شبیه به داستانهای پرنسسی که همه خیلی زود به همدیگه میرسن و تا ابد به خوبی و خوشی زندگی میکنن! ✔ ساخته شده فقط برای خنداندن شما! ❌ هرگونه کپیبرداری ممنوع! ⚠️ همهی این چت استوریها زادهی ذهن خودم هستن و طبیعتاً هیچ ارتباطی با زندگی واقعی اعضای بیتی...
-"ازت متنفرم کیم وی! " جونگکوک اخمی کرد و با ناراحتی به تهیونگ خیره شد -"هی لیتل بانی.. چرا ناراحت شدی.. " تهیونگ آهی کشید و پیشونیش رو ماساژ داد و ادای ناراحتی دراورد جونگکوک داد بلندی کشید و با اخم غلیظی به تهیونگ خیره شد :" اینو بدون که چون لیتلم فکر نکن نمیتونم با دیکم به فاکت بدم پس اینقدر منو لیتل بانی صدا نکن...
چی میشد اگه یه روز از روزای عادی ، وقتی تهیونگ در حال نقاشی از یه منظره ی آبشار توی جنگل بود ، چشمش به پسر مو شکلاتی، با چشمای توسی بیفته که داره زیر زیری اونو میپاد + تو ، چشمات ، به مقدسات قسم خودم دیدم الان رنگ چشمات عوض شد ... قرمز شد ... خودم دیدم
- عام تهیونگی، به فاک دادن یعنی چی؟ جونگکوک گفت و با چشمای گرد و کنجکاوش به تهیونگ نگاه کرد. + ها؟ چی گفتی؟! اونو از کجا یاد گرفتی؟! 🐰🍧🐰🍧🐰🍧 تهیونگ بعد از سه تا رابطه جدی و ناموفقی که داشت، تصمیم گرفت برای یه مدت بیخیال عشق و عاشقی بشه. ولی همه چیز همیشه طبق خواسته ها و برنا...
*قلب خالی* هفت سال عشق یک طرفه که به طلاق ختم میشه آیا تهیونگ اجازه این اتفاق رو میده؟ کاپل:تهکوک(جونگکوک باتم) ژانر:روزمره،انگست،درام،امگاورس،رومنس،امپرگ،هپی اند روز آپ:این فیکشن نیاز به حال روحی خاصی داره صو...معلوم نیست *توجه:این فیکشن قرار نیست اسمات آنچنانی داشته باشه اگه اسمات دوست دارین نخونین*
[خیانت احساسی] من یه پسر استریتم که تو اوج مستیم سوراخ باکرم رو تقدیم یه مرد غریبه کردم فکر میکردم این قراره اولین و آخرین باری باشه که اون شخص رو میبینم ولی...انگار سرنوشت برام برنامه های دیگه ای داشت حالا که سرنوشت باعث شد توی قلبم یه خیانت احساسی اتفاق بیوفته پس چرا اون خیانت رو با بدنم کامل نکنم؟! {متوقف شده} کاپل...
پسرخالهی مزاحم من کاپل اصلی: تهکوک کاپل فرعی: نامجین ژانر: رومنس ، برشی از زندگی ، اسمات ، کمی اکشن روز آپ: نامشخص
موهیتوی بنفش | 𝖯𝗎𝗋𝗉𝗅𝖾 𝗆𝗈𝗃𝗂𝗍𝗈 تلقین چیزیه که روی ناخودآگاهِ انسان تاثیر میزاره، اگر با یک چیزی مدام مغزت رو به گا بدی و با خودت تکرار و تلقین کنی، قطعا توی ذهنت شکل میگیره. اما نه عاشق بودن! عشق رو نمیشه با تظاهر، پول و مال و زیبایی بدست آورد. تظاهر به دوست داشتن فقط میتونه احساساتِ واقعی که داری و ناخودآگا...
Name: I need you boy Ganer:smut,,romenc,angst Cupels:taekook _شرمنده ام..خیلی شرمنده ام..نمیدونم حق دارم باهات حرف بزنم یا ن اما امیدوارم درک کنی،نمیتونم..نمیتونم،بپذیرم تو نباید به عشقت قول رسیدن به معشوق بدی،!!. سرش را با بهت بالا اورد و چشمان سرخش از تعجب باز تر شد. پس تهیونگ میدانست جانگکوک عاشقش شده است!. _من.. ن...