" Turn off "
چیز هایی که باعث میشه با خودتون فکر کنین " وات د فاک "
آزلی: قول می دی تا ابد با هم روی ماه زندگی کنیم ؟ لیزا : تا ابد روی ماه تنها ماه زندگی من :)
همه کیم تهیونگ رو میشناختن... پسری که با همه دوست بود ولی کسی زیاد بهش نزدیک نمی شد... پسری که همیشه بدنش پر از کبودی بود... پسری که همیشه استین لباس هاش حتی انگشت هاشم می پوشوند... و مهم تر از همه پسری که از همه بیشتر می خندید... این داستان اونه... داستان اون و پارک جیمینی که همه ی مرز ها رو زیر پا میزاره و به اون نز...
نمی تونست اونها رو با خودش پایین بکشه... اگه میموند، باعث پس رفت بی تی اس میشد... باعث اسیب دیدن جیمین میشد... جیمین همیشه نگرانش میموند... Genre: Angst/ drama /romance /RPF Couple: Minv (Top park jimin) Main Characters: Kim Taehyung / Park Jimin روزهای آپ: یک روز در میون... Rehy Otaku~
𝐿𝑖𝑡𝑡𝑙𝑒 𝑦𝑜𝑜𝑛𝑖 - MINYOON یونی کوچولو از خواب بیدار میشه و باز هم همون اتفاق همیشگی میفته !!! پس اون تمام توجه ددیش رو میخواد !! little ! yoongi caregiver ! jimin genre : little space , comedy ,fluff , smut writer : LUCIFER
اون مهربون بود... جذاب بود... انگاری توی چشمهاش هزارتا ستاره طلوع کرده بود و میتونست تمام شبهامو روشن کنه... حرفهاش شیرین بود و لبخنداش یه دنیای متفاوت... درست مثل تیکه ای از بهشت.... من انتخابی به جز عاشق شدن نداشتم....
-میشنوم -همه چی با یه مسابقه شروع شد و -و - ومن عاشقت شدم کاپل:سپ((یونگی باتم))/نامجین ژانر:کمدی -اسمات-تقریبا ورزشی وضعیت: کامل شده
[🌸 Camboy 🌸] ورژن یونگی تاپ محدوده سنی:+18 هشدار ها: این چندشاتی شدیدا اسماتیه پس با مسئولیت خودتون بخونید
وقتی ک شب شروع شد.. ماه اغاز گر تمام عشق پاک وجودم بود ...با من همدردی میکرد و میگذاشت تا ستاره ها درخشش طولانی ای داشته باشند..هیچکس متوجه اشک های ماه که در پشت ابر های سیاه بارانی میریخت، نمیشد... هیچکس بجز ماه متوجه گریه های من در داخل مخفی گاه گوچکم نمیشد.. ستاره های کوچک و بزرگ چشمک های ریز و درشت میزدند... ماه ت...
هیچوقت فکر نمیکردم چیزی بیشتر از یه پیانو بتونه منو به خودش جذب کنه احساس میکردم که تا اخر عمر نمیتونم عاشق بشم....انگار قلبم از سنگ بود اما همه یه روز عاشق میشن...حتی به غلط داستان منم همینه یه عشق غلط !این فیک فقط برای ارمی ها نیست! کاپل اصلی:تهگی کاپل های فرعی:تهجین /سپ/نامجین/کوکمین ژانر:درام/(اسمات خیلیی ریز)...
وانشات :خلأ 🌾 ژانر:غمگین، عاشقانه 🥀 کاپل:تهگی 🐾 One Shot : vacuo Genre: angst, romance, sad Couple: Taegi
جونگ کوک بیماره و جیمین برای خوب شدن دوستش مجبوره به سرزمین دیگه ای سفر کنه... وانشات کوتاهی که من برای تولد دوستم سمفونی نوشتم...
تا حالا فکر کردین که دنیاتون به اخر رسیده؟ تا حالا حس کردین هیچ امیدی وجود نداره؟ تا حالا حس کردین که تمامه انرژی هایه منفی اطراف جذبه شما شده و شما در باطلاقه عمیقی گیر افتادین که راهه فرار ندارین؟ آهههههههههههه من همه ی این حسارو الان درک میکنم یعنی واقعا هیچ کس نیست نجاتم بده ؟ یعنی واقعا کسی نیست که در تاریکیه ذه...
داستان کوتاه بنیامین که بخاطر دانشگاه از کانادا به ایران برمیگرده و عشق بچگیاش رو میبینه... اما بعد از هرخنده ای تاوان گریه هم هست :)
ماجرای تئو پسر فرانسوی و ارمیا که ی پسر ایرانی هستش و تازه به فرانسه اومده و توی کالج ی شهر کوچیک با تئو آشنا میشه😍 ژانر:عاشقانه،گی زمان آپ:نامشخص #love=1⭐ #lgbt=1⭐
-میدونی دارم به چی فکر میکنم؟ کوتاه به نیمرخش نگاه کردم، صورتش اخم داشت اما نگاهش همچنان خونسرد بود وقتی گفت: - به تو و اون پیرمرد چشم بادومی. سپس با مکثی که زیادی طولانی نشده بود، حرفش را پیش گرفت: - چقدر دوست داشتم الان اینجا بود؛ دیدن اون حالت از صورتش وقتی که ازت حرف میکشم واقعاً دیدنیه! و بعدش با غیظ گفت: - د...
دین یه خون آشام قدرمنده که مدت زیادیه تبدیل شده و از همه فاصله گرفته, تا اینکه یه پسر تنها رو پیدا میکنه تا ازش تغذیه کنه... (براساس خاطرات خون آشام) ✅کامل شده
از هر شیپی که فکرش را بکنید و درخواست بدین براتون اسمات داریم 🙂😈🤘🏼🤞🏼 فقط گناهش ب من مربوط نیس 😐😅😂
دیمن و استفن دو تا برادر خون اشام هستن که دیمن عاشق استفنه از همون نوجوونیش ولی استفن نمیدونه و طی یه اتفاقی نامزد استفن کشته میشه و استفن فکر میکنه کاره دیمنه و بعد اون یه اتفاقاتی برای اونها میوفته که.... ________________________________________ کلاوس و الایژا و کول باهم زندگی میکنن و الایژا و کلاوس باهم رابطه دار...
_سلام برادر +چرا برگشتی _چون دلم برات تنگ شده بود +تو یه عوضی _چون عاشق برادرمم عوضیم؟؟؟ +تو نمیتونی عاشق من باشی من برادرترم _عشق عشقه و دست منم نیست
ليسا منوبان يه دختر معمولى بود كه تازه درسش رو تو بوسان تموم كرده بود ، و وقتى به سئول برميگرده براى دنبال كردن آرزوهاش يه شغل آبرومندانه برا خودش دست و پا ميكنه.قبل ازينكه بوسان رو ترك كنه ، دوستش رزى اونو همراه خودش به يه پارتى شبانه ميبره ، اونا ميخواستن قبل ازينكه اونجارو ترك كنن يكم خوش بگذرونن، و بعد ليسا دخترى...
[Completed] چرا تا حالا سعی نکردم خانوادهام رو بکُشم؟ این سوالیه که نوجوونهایی مثل لیسا هر روز از خودشون میپرسن. Cover by lisarius
در حال غرق شدن بودم ، تاریکی آروم آروم اطرافم رو فرا گرفته بود. عمق دریا منو از سطح زمین پایین و پایین تر می کشید تا جایی که دیگه نتونستم مهتابی رو که از بالا میدرخشید رو ببینم. این بود می دونستم وقت رفتنمه... اما، این موجود زیبا با موهای نقره ای رنگ کی بود که با اون صدای آرامش بخشش به سمتم شنا می کرد؟ چشماش درخشان بو...
|Completed| "من-من دوست دخترتم." "چی؟! چطور ممکنه؟" جنی کیم برای سفر کاری شرکت به پیست اسکی یانگ پیونگ میره. لالیسا مانوبان، همکار و تحسین کننده مخفی جنی هم به این سفر میره. بعد جنی با یه حادثه ناگوار روبرو میشه که باعث فراموشی موقتیش میشه و همه خاطراتشو از دست میده اما این شرایط فقط یه روز ادامه داره... آیا لیسا از...
قسمتی از فیک : مثل یه روشنایی اومدی تو تاریکی زندگی من تو یهویی اومدی و منو از اون تاریکی دنیای خودم کشیدی بیرون، تو تکتک دیوارایی که دورم چیده شده بودن رو خراب کردی و قلبم و روحمو تصرف کردی. ولی الان 6 ماهه که اون لبخندت و چشمهای گربه ایت که منبع انرژی من بودن رو ندیدم.... ********** °اینو فهمیدم که گاهی وقتا افشا...
completed. - هیچ چیز قلبم رو به تپش نمیندازه فکر میکنم این آخرین مرگ منه. پارک چهیونگ. - ژانر: تراژدی، درام، برشی از زندگی، سداند. - کاپل: - 🎖#2 _sadend start: 2021, may 15. end: 2021, august 6. (در حال ویرایش...)
جلوتر اومد +: لعنتی ! لونا، لبات روشن ترین تناژ صورتیه! _: این تعریف بود یا اطلاعیه؟ مدیسون تک خندی زد و لباشونو به هم چسبوند و بوسه عمیقی به اون آبنباتای صورتی زد
احتمالا یه داستان با کاپل های دختر ... قرار بود از دختر های افتر اسکول باشه اما شک دارم دیگه کسی اون ها رو بشناسه... پس شاید برم سراغ گروه های دیگه. طرفدار چه گروه هایی هستید؟