Sweet mistake
نام فیکشن : sweet mistake یا اشتباه شیرین کاپل : دخترپسری ( تهیونگ ، سوهی) ژانر: اجتماعی ، عاشقانه ، 🔞 نویسنده : termeh 1996 خلاصه : کانگ سوهی کارگر پاوره وقتیه که تو فروشگاه کار میکنه یه روز یه سفارش از بیگ هیت میگیره و ...
نام فیکشن : sweet mistake یا اشتباه شیرین کاپل : دخترپسری ( تهیونگ ، سوهی) ژانر: اجتماعی ، عاشقانه ، 🔞 نویسنده : termeh 1996 خلاصه : کانگ سوهی کارگر پاوره وقتیه که تو فروشگاه کار میکنه یه روز یه سفارش از بیگ هیت میگیره و ...
[𝐂𝐨𝐦𝐩𝐥𝐞𝐭𝐞] 《همون موقع گرمای دستانی رو دور کمرم احساس کردم.... نفسم بند اومده بود! اون ادکلن! اون آدم بوی یونگی رو میداد:) سرشو آروم روی شونم گذاشت و زیر لب گفت: یومین... من بخشیدمت! چشمام گرد شدن و اشک توشون جمع شد! اون یونگی بود... اون بالاخره منو بخشید! دستمو آروم روی دستش گذاشتم و بهش گفتم: ازت خیلی ممن...
• توضیحات داستان: ❞ من برات خطرناکم. میتونم تو رو با این عشق خفه کنم. میتونم تمام وجودت رو به اسارت خودم دربیارم و یا حتی بدتر... میتونم کاری کنم که نتونی حتی یک لحظه بدون من زندگی کنی...❝ سریر مقدس. داستانی دربارهی انتقامهای خونین، قلبهای آتشین و بوسههای زهرآگین. شاهزاده نامجون به خاطر ماهیت بی ارزشش به عنوان...
حمایت و معرفی بوکهای شما *بدون توجه به ژانر بوکتون* با من همراه باشید💗 ~نویسنده: هیومین
#multishot #boyxgirl #KTH الکساندر، شاهدخت لجبازیه که هیچ جبهه ی اشرافی نداره. اما زندگیش با دیدن شاهزاده کیم از کره عوض میشه. شاهزاده ای که اول با هویتی دروغی به قلبش پا بزاره. وضعیت تکمیل یافته ✓
[کامل شده] برو... برو و به اندازه تمام رنجهایی که کشیدی زندگی کن، به اندازه همه اشکهایی که توی خلوتت ریختی شادی کن، برو و طوری بخند که همهی این خاطرههای بد از یادت بروند. . . لنا آیدول تازهکاریه که یه راز بزرگ و خطرناک داره؛ تمینم سونبهییه که از دروغ و دورویی متنفره، چی میشه اگه این دو نفر بهم علاقه پیدا کنن،...
همه چیز از جایی شروع شد که امپراطور، کسی که باید پدر صداش میزدم، تصمیم گرفت صیغهی پسرعموی اولم بشم! من جنی، شاهدخت هفتم گوریو، مادرم یه گیسانگ از سرزمین هانه! اون صیغهی مورد علاقهی امپراطوره و منو برادر تنیم مجبور بودیم واژهی نامشروع رو تموم عمر با خودمون بکشیم! برای فرار از ازدواج اجباری به سرزمین هان پناه بردم ت...
سرزمین آیوتایا، شاهزاده اش رو برای ازدواج با ولیعهد کشور همسایه انتخاب کرده غافل از اینکه اون دختر، مدتیه مهر عشق فرمانده ی جدید به دلش نشسته.... نام : سرنوشت سلطنت کاپل ها : لیزکوک، جیرز ژانر : عاشقانه، تاریخی، سلطنتی وضعیت : در حال آپ
[کامل شده] تو دوباره اینجایی، توی بغل من... بازم به هیچی نه نمیگی و مردی که دخترتو ازت گرفتهرو میبوسی، باید اقرار کنم خیلی خیلی از اون چیزی که فکر میکردم سنگدلتری. چطوره منم یکم مثل خودت باشم ها؟ خلاصه؛ سانا بدون هیچ گناهی سه سال جهنمیو پشت سر گذاشته؛ هنوز با جونگینی که ادعا میکنه عاشقشه درگیره و از یه طرفم سرو...
،، وضعیت: پایان یافته 𓏲 • فصل دوم فنفیکشن جسارت • ⤎ بعد از برملا شدن رازهای نهان شده و جسارتی که جئون جونگکوک برای فریب دادن خانواده لی و خیانتی که در حق رونا و عشقشون کرد، حالا همه چیز خیلی نفرتانگیز پیش میرفت. البته نه برای جونگکوک! در یک جایی گوشهای از خوابهای بد شبانهاش، میدونست که یک روزی کابوسش زنده م...
همه چی از یه ترس بیجا شروع شد...اما از این ترس مسخره ممنونم که مارو به هم رسوند...اگه بازم به عقب برمیگشتم این ترس رو بیخیال نمیشدم و بازم تورو انتخاب میکردم...
"دوستش داشتم،نه بخاطر اینکه اون با فرشته های وجودم میرقصید,بخاطر اینکه آوردن اسمش شیطان های درونمو آروم میکرد" - Christopher Poindexter **** original Story Written By : @weyhey_harry *** این داستان ، بازگردانی شده !! ترجمه از #بث
◉ نام فن فیک: #زندگی_ادامه_دارد ◉ ژانر: مدرسه ای_معمایی_عاشقانه_درام • ◉ خلاصه: وقتی چیزی اذیتمون میکنه دو نوع واکنش داریم،کسایی که میجنگن...کسایی که فرار میکنن... توی زندگی کدومو باید انتخاب کنیم تا کمتر صدمه ببینیم؟شخصیت های این فیک همچین داستانی دارن... هر کدومو انتخاب کنن،به هر حال زندگی ادامه داره... • | #Life_G...
سلام سلام خب به خاطر درخواستایی که ازم میشد تصمیم گرفتم یه بوک هم برای معرفی بوک های دختر پسری بزارم شما هم اگه بوکی برای معرفی که ارزش خوندن داشته باشن سراغ دارین بهم معرفی کنین
من میدونم تو جایی خارج از اونجایی یه جای دور تو این اطراف میخوام که برگردی میخوام که برگردی فکر و خیال من من دیوونم اونا نمیدونن تو همه چیز منی تو همه چیز منی تو شب وقتی که ستاره ها اتاق منو روشن میکنن من با خودم میشینم با ماه حرف میزنم تلاش میکنم برای رسیدن به تو در رویاها تو در جای دیگه ای هستی حرف زدن با خودم،ایا...
هنوزم....هنوزم میترسی... و این منم که خودمو پشت یه نقاب مخفی کردم تا بقیه منو ضعیف نبینن... زیاد وقت نداریم جیمین....برای باهم بودن اصلا وقت نداریم...
ریــنگ🥊⬳ -به مبارزه خوش اومدیʚ وسط هیاهو سرو صدا های ادمای کلاش وقتی وسط رینگ وایساد بود داشت باهاش بازی میکرد ᜊ ➥taehyung x jennie Lisa x jk Rose x jimin Jin x jiso Namjon Suga Jhoop بـه قـلـم آونـدیـنا𖠗
این آخرین راه برای درمانته ... بهت اجازه نمیدم این کار رو بخاطر آدم بی مصرفی مثل من بکنی .... هیچوقت بهت اجازه نمیدم حتی برای اینکه سدراهت بشم ، یا اون عوضی رو میکشم یا خودم رو ....
وقتی دیدمش همه چی عوض شد... بوی شکوفه های هلو میداد... پر ستاره... اون متفاوت بود... از همون روز ملکم رو پیدا کردم... ***آپ: تمام شده- نویسنده ها: گروه *author forever* طراح کاور:@Tarakohzady
❗️در حال ویرایش❗️ 《+عشق تو هیچوقت امن نبود ... مثل رقصیدن روی پرتگاه که من هربار سقوط کردم. _میترسم نتونم بزارم بری ... +پس نزار برم +نمیتونی تظاهر کنی که دلت برام تنگ نشده _ مطمئن باش هرکیو بیشتر از من دوست داشته باشی ازت میگیرم .》 𝙂𝙚𝙣𝙧𝙚: 𝘿𝙧𝙖𝙢𝙖, 𝙍𝙤𝙢𝙖𝙣𝙘𝙚, 𝙈𝙖𝙛𝙞𝙖 𝙟𝙪𝙣𝙜𝙠𝙤𝙤𝙠 & 𝙜𝙞𝙧𝙡
ژانر : وان شات ، عاشقانه ، طنز ، درام، برشی از زندگی ، کمی ورزشی همه ی ما تنها اون چیزی رو می بینیم که روی صحنه اتفاق میفته. به ندرت پیش میاد کسی از پشت صحنه خبر داشته باشه. جئون جونگ کوک برای همه یه افسانه است ، در حالی که برای اون دختر... "وضعیت : تکمیل شده "
او نمی خواست کسی از او متنفر باشد اما آنها متنفر بودند از دختری که زیر ثروت خانواده اش عدالت را زیر پا میگذاشت. اما فویو تقصیری نداشت کسی به او قدرت انتخاب نداده بود. شاید تنها انتخابی که متعلق به خودش بود علاقمند شدن به استاد عزیزش بود . هرچند که آن هم از دخترک بیزار بود. ________________________ •𝙘𝙤𝙪𝙥𝙡𝙚 ➫ 𝑗...
[romance] [school life] [comedy] °'𝑀𝑢𝑙𝑡𝑖𝑠ℎ𝑜𝑡'° کلمات، کافی نیست. این، عشق است، که در هوا جریان دارد... [کامل شده]
__completed__ _aurora... _این یعنی چی؟ _یه الهه ی یونانیه ، به معنی خدای سپیده دم _خب این چه ربطی به من داره؟ _تو روشنایی روزی، تو سپیده ی صبحی، همون صحنه ای از آسمونی که آدم با وجود تمام خستگی و خوابالودگیش از دیدنش لذت میبره! _نمیدونستم این رو هم توی وجودت هست! _من برای تو هر چیزی میتونم بشم... یه شاعر، یه عاشق، یه...
Multishot~ تو یک شب سرد، زیر شکوفه های تازه رسیده ی بهاری، همراه یه زن ناشناخته، و توطئه ای که ازش بی خبر بود، اون دل باخت... Romabce~ Historical~ Open end~ " تو شیطانی..."
multishot {دختر هان} کیم سوکجین، نقاش معروفی که با سن کمش دنیای هنرو دگرگون کرده، خودکشی میکنه. هیچکس دلیلشو نمیدونه. اما اون نمیمیره. زنده میمونه چون یه دختر اونو از اب بیرون میکشه و ولش میکنه. حالا اون فقط صورت یکی رو روی بوم میکشه. اون دختر! [تمام شده]
قراره بخندیم.. قراره گم شیم و ازش لذت ببریم.. قراره جوره دیگه ای به دنیا نگاه کنیم.. دنیای درون آیینه...! دنیایی که درونشی ولی ازش دوری.. دنیایی که مقابل تو اتفاق میافتد.. دنیایی که توش زندگی کردی و آیندتو ساختی ولی خودت ازش خبر نداری! دنیای گمشده! به درون آیینه نگاهی بنداز.. شاید کسی غیر خودتو توش دیدی! یادت باشه آین...