Doktor Kim Taehyung sadist bir insandı. Kliniğinde özel bir oda hazırlamıştı ve kliniğine gelen Jungkook'u kaçırarak oraya hapsetmişti. Ama Jungkook sandığı gibi masum bir çocuk değildi. Onun mazoşist yanı Taehyung'u şaşkına çevirmiş ve kendi hazırladığı tuzağa düşmesini sağlamıştı... Şiddet! Kan! Cinsellik! Sadist-Ma...
Son sınıf öğrencisi Jungkook part time olarak girdiği kafede patronu Kim Taehyung'u çıldırtmayı seviyordu. Omega Jungkook Alfa Taehyung Hayrankurgu#1 tae#1 alfataehyung#1 jeongguk#1 taehyung#1 Text-düz
-tamamlandı- Gelişen teknoloji insana benzeyen robotların artmasına ve nerdeyse her evde bir insan robot bulunmasına sebep oldu. Bu robotlar ev işleri görür ve özelliklerine göre farklı ihtiyaçları karşılarlardı. Bu robotlar insana çok benzeyen yapay zekaya sahip ama duyguları olmayan, hissetmeyen birer makineden ibar...
-tamamlandı- Jungkook eşcinsel olduğu için zorbalığa uğradığı yetimhaneden abisi gibi olan Jiminle kaçtıklarında o gece başına geleceklerden habersizdiler. Yeraltı mafyası olan Kim Taehyung sağ kolu Min Yoongi için canlı donör arıyordu ve o gece karşılarına çıkan iki çocuğu arkadaşının ameliyatı için kaçırmıştı. *Seme...
-tamamlandı- Genç Prens Jeon'un herkesten gizlediği bir sırrı vardı. O bir vampirdi...Ve yeni avı hiç şüphesiz Kim hanedanlığının yeni Kral'ı Kim Taehyung'du.. Ölmek için güzel bir yol biliyorum "Aşık olmak"...
-Tamamlandı- Jungkook üvey babasından gördüğü şiddet yüzünden evinden kaçtığın da, başına geleceklerden habersizdi. Kim Taehyung'un gay barlarından birinde striptizci olarak çalışmaya başlaması hayatını hiç olmadığı kadar değiştirmişti. Aşık oldu... İlk kez tattığı bu duygu ona acıyı ve korkuyu da beraberinde getirmiş...
➳ Zumba And Boxing درحال آپ... ✍🏻 آخه کدوم آدم کم‌شعوری کنار سالن بوکس، کلاس رقص زومبا تشکیل می‌ده؟ این قطعاً از ابهت و اعتبار باشگاه بوکس جونگکوک کم می‌کرد و پسر مطمئن بود که قراره با کیم تهیونگ، اون مربی زومبای لعنتی و احمق یه دعوای حسابی داشته باشه! کاپل: کوکوی ژانر: فلاف، عاشقانه، اس.مات، ورزشی
«جئون‌جونگکوک برای نجات پدرش دست به انجام هر کاری زد ، حتی امضاء کردن قرارداد بردگی خودش...» ❈نام‌اثر: |پــاکـــ| ❈کاپل: ویکوک ❈ژانر: روانشناسی / دارای صحنه‌های ناقض حقوق انسانی +18 / انگست / پایان‌خوش ❈وضعیت: [دوشنبه‌ها]✓ •رفتار تمام شخصیت‌ها ریشه‌ی روانشناسی دارد. درصوتی که قادر نیستید با این ژانر ارتباط برقرار کنی...
✣𝖼𝗈𝗎𝗉𝗅𝖾:𝗄𝗈𝗈𝗄𝗏 ✣𝗀𝖾𝗇𝗋𝖾:𝗋𝗈𝗆𝖺𝗇𝖼𝖾, 𝗌𝗂𝗅𝖼𝖾 𝗈𝖿 𝗅𝗂𝖿𝖾, 𝗌𝗆𝗎𝗍, 𝖺𝖼𝗍𝗂𝗈𝗇, 𝖺𝗇𝗀𝗌𝗍 ✣𝗍𝗋𝖺𝗇𝗌𝗅𝖺𝗍𝗈𝗋: 𝗅𝗂𝗍𝖺𝗇𝖺 خلاصه: جونگکوک، یکی از بهترین بادیگارد های بزرگترین شرکت امنیتی کره‌‌است که درگیر شغل مرموزی میشه. با این حال اون هیچ وقت تو رویاهاش هم تصور نمیکرد که بادیگارد شخصیِ دو...
خلاصه: دهه ی نود میلادی. بوی قهوه ی تلخ و کلاه های کج فرانسوی. پوستر تئاتر های شکسپیر در همه جای شهر. و پسری که توی اتاق واحدش در ساختمان هبیتیت مارسی نشسته و به عاشق بودن فکر میکنه... عشق به شوهر خواهرش که نوزده سال از خودش بزرگتره... آیا تهیونگ هم میتونست دل به عشق برادر زنش بده؟ کسی که از مارسی تا سئول رو طی کرد...
🔞 چی میشه اگه یک هیولای آدم خوار یک روزی عاشقه شکار دلبرش بشه؟ کاپل اصلی: kookv/vkook کاپل فرعی: سکرت ژانر: عاشقانه، اسمات، دارک، جنایی و... وضعیت فیک: کامل شده.
[کامل شده] 🤎هر دو عاشق بودند اما دور از هم، هر دو برای هم زندگی میکردند، اما بی هم. قلب‌هایشان به هم گره خورده بود و گویا هیچ چیز توان باز کردن این گره را نداشت اما توان دور کردنشان از هم را چرا. بعد از رفتنش تنها کسی که برایش مانده فرزند کوچکش بود اما حتی فرزندش هم آینه‌ای بود از او. به بودن بی هم عادت کرده بودند،...
فیکشن آقای من🥀 ▪︎جونگکوک: "زیاده روی کن آجوشی من عاشق زیاده روی هاتم!"🐰 ▪︎تهیونگ: "تو یه سازی اسمتو میذارم کُ... از پایین مینوازمت از این بالا ملودیت رو استخراج کن!"🐯 •ممنوعه ای در دل #عشق و #خیانت 🤍↯ #MyAjjussi 🥀 - -Couple: TaeKOok 🌙 -Author: -Smutic🥀
[ کامل شده] + اسمت چیه؟ _ لوسیفر + مثل شیطان؟ پسر کوچولو در حالی که با چشم های گرد براقش به مرد خیره بود زمزمه کرد... _ دقیقا مرد نیشخندی زد و مثل پسر کوچولو آروم زمزمه کرد... + اسم من جونگ کوکه ولی من کوکی رو ترجیح میدم _ چه مخفف احمقانه ای! + احمقانه یعنی چی؟ پسر کوچولو با چشم هایی که کنجکاوی رو منعکس میکردند پرسید...
°°گاددِس°° تو درد منی دردناک ترین درد من با نبودت درد میکشم با بودنت درد میکشم حرفات درد منه صدات درد منه چشمات درد منه عشقت درد منه روحت مرهم درد منه مرهم دردناک من ° ° او یک قربانی بود یک تاوان آزادی او به این هستی تعلق نداشت او متعلق به ا...
خب میریم که داشته باشیم: کیم تهیونگ پسر به شدت لوس و سلیطه که فوبیا داره به سربازی ولی خب باید یه جایی با فوبیات رو به رو بشی. جئون جانگ کوک ژنرال مغروری که همه سربازا ازش مثل سگ میترسن چی میشه این دوتا جلوی هم قرار بگیرن؟ ____________________________ کاپل: کوکوی ژانر: فیک چت(در حد دو سه تا)،فلاف،اسمات،رمانتیک، مافیا،...
اسمات ویکوک هر وقت یاد یه اسمات قشنگ بیافتم در خدمت هستم This is Persian book(farsi) Top taheyung Bottom jungkook تاپ ته باتم کوک Cover by @beyzablnt
خلاصه: زیاد شنیدیم که میگند " تو دلیل زندگیمی" و ما میدونیم که این جمله حتی اگر هم از اعماق قلب باشه، باز یه اغراقه، نهایتش بعد اون، فقط یه چند ماهی مثل جهنم بگذره... نه؟! ولی این در مورد ققنوس ها متفاوته! جونگکوک واقعا و بی مبالغه میمیره، اگر تهیونگ نباشه... چون اون یه ققنوس فضاییه! "نمیدونم چند سال گذشت... ولی بالا...
♥️deliverance♥️ 🖤 رهایی 🖤 "نوشته ای برگرفته از زندگی واقعی" یه آدم یه عشق یه حقیقت یه پسر! "نویسنده : VIDLES QUEEN"
🆂🅿🅸🅳🅴🆁 🅼🅰🅽🕷️ کاپل←کوکوی_یونمین_نامجین_هوسوک&پسر(بچم سینگل نیس) COUPLE→kookv-yoonmin-namjin-jhope×boy ژانر←رمنس_اکشن_اسمات_ماجراجویی_فانتزی و... GENRE→romance_smut_fantasy... ************************************** _ من نمیتونم کنارت باشم تهیونگ¡ _ولی من میتونم کنارت باشم3> ***********************************...
اگه هیچ وقت ملاقاتت نکرده بودم یعنی الان داشتم چیکار میکردم؟ بدون اینکه بدونم این حس چه معنی ای داره.. کجا اواره و سرگردون بودم؟؟؟ به لبخندت ایمان دارم چون قبل از اینکه متوجه بشم خودم رو کنارت پیدا کردم.... چه اتفاقی قراره برای جانگ کوک بیچاره بیفته که از خونه رانده شده و دنبال کار میگرده وقتی با یه چهره از تاریکی و ن...
[سافت اسنو🌨] تهیونگ : تو خیلی گوگولی ای جونگکوک : چی؟ تهیونگ : مثله برف ، گوگولی ، سافت و سفید... . . . چی میشه اگر کوک وقتی لایوه تهیونگ رو که مثله خودش بلاگره اینستاست ببینه؟ ژانر : کریسمسی - اینستگرام - رومنس - اسمات - انتخابی - کمدی - چت پایان داستان بر اساس انتخاب های خودتونه ^~^هردو پایان هپی انده کاپل اصلی :...
(Season 1) ⌲ Aυтнor ┋⌜ Elmirabv ⌟ ⌲ Geɴre ┋⌜ Drama ≣ Fluff ≣ Smut ⌟ ⌲ Coυple ┋⌜ KookV ≣Yoonmin ⌟ ⌲ Coɴdιтιoɴ ┋⌜ ONGOING ⌟ ⌲ тco ┋ ⌜ +18 ⌟ بعضیا میگن"تنفر" بعدا تبدیل به "عشق" میشه. این حرف، از نظر تهیونگ هیچ معنی ای نداشت ! کیم تهیونگ، پسری بود که توی راهنمایی بخاطر قد بلند بودنش کلی تحسین میشد ... اما چی میشه اگه تو...
𝙁𝙖𝙣𝙩𝙖𝙨𝙮 - 𝙎𝙘𝙝𝙤𝙤𝙡 𝙇𝙞𝙛𝙚 - 𝘼𝙣𝙜𝙨𝙩 𝗞𝗢𝗢𝗞𝗩 زیباترین مخلوق خدا درخواست انسان شدن کرد و برای تبدیل شدن به یک انسان باید نود و نه روز هویت اصلیش رو مخفی نگه می‌داشت. نباید بیشتر از سه نفر از ماهیتش با خبر می‌شدن اما درست در روز اولی که بین انسان بود، یک نفر رازش رو فهمید و مجبور شد باهاش یک پیوند ببن...
وانشات گمشده تهیونگ نویسنده ای که با نوشتن داستان زندگی پیرمردی وارد ماجرای زندگی گمشده ی او میشود... ژانر: رمنس ،انگست کاپل:کوکوی کاری از چنل تلگرام: kookvmoment نویسنده: مائده
جدید یا برای بعضیا خاطره اینجا قراره بهترین (فیکشن/وانشات/چند شاتی) های (ویکوک/کوکوی) ای که خوندم رو با"جزئیات"باهاتون ب اشتراک بذارم در مورد فیکشنای واتپدی، یوزرنیم نویسنده/مترجم اون کارو ذکر کردم و در مورد فیکای تلگرامی لطفا کاور همون پارتو چک کنین آدرس چنل همونجا هستش با این حال اگ مشکلی بود یا نتونستین فیک رو پیدا...
عشق تو برای من یه سوال بود. یهو یه روز از یه جا پیدات شد و من رو عشق خودت صدا کردی. راه میرفتی و جار میزدی که من عشق توام با اینکه قبلا اصلا همدیگر رو ندیده بودیم. و تو نمیتونستی صدای اعتراض من رو بشنوی. نه اینکه مشکلی نداشته باشم، نه! حقیقت این بود که من نمیتونستم حرف بزنم. شرارت رو توی چشمات میدیدم. تو اون چشمای مشک...
• 𝗙𝗶𝗰: 𝗗𝗮𝗻𝗴𝗲𝗿 • • 𝗖𝗼𝘂𝗽𝗹𝗲: 𝗞𝗼𝗼𝗸𝘃, 𝗡𝗮𝗺𝗺𝗶𝗻 • • 𝗚𝗲𝗻𝗿𝗲:𝗥𝗼𝗺𝗮𝗻𝗰, 𝗙𝗮𝗻𝘁𝘀𝘆, 𝗥𝗼𝘆𝗮𝗹• • 𝗪𝗿𝗶𝘁𝗲𝗿: 𝗡𝗶𝗸𝗮 • •𝗧𝗶𝗺𝗲 𝘂𝗽: جمعه • . . . . . •کیم تهیونگ دانشجو حقوق که به طور اتفاقی با جئون جونگکوک مایه دار تصادف میکنه و این شروع اتفاقات بین این دو نفره •جونگکوک مردی که توی...
