تو متعلق به منی
نامجون یه آلفای خون خالصه که بعد از کشته شدن پدرش جانشینش میشه هنوزجفتشو پیدا نکرده و گرگش اجازه نزدیک شدن به کسی رو بهش نمیده کاپل: نامجین ژانر: امگاورس، اسمات، مافیایی #امگاورس #امگا #آلفا #اسمات #مافیایی
نامجون یه آلفای خون خالصه که بعد از کشته شدن پدرش جانشینش میشه هنوزجفتشو پیدا نکرده و گرگش اجازه نزدیک شدن به کسی رو بهش نمیده کاپل: نامجین ژانر: امگاورس، اسمات، مافیایی #امگاورس #امگا #آلفا #اسمات #مافیایی
𝑛𝑎𝑚𝑒: 𝑠𝑢𝑔𝑒𝑟 𝑏𝑎𝑏𝑦 𝑇𝑟𝑎𝑛𝑠𝑙𝑎𝑡𝑜𝑟: 𝐷𝑖𝑏_𝐷𝑖𝑏𝟕 ┈┈┈┈┈┈┈ نامجون یه فاکبویه پولداره که یه شوگر بیبیه کیوت به اسمه جین داره. بعد از چند سال نامجون دلش زده میشه ازش و سعی میکنه که همه چیزو بینه خودشون تموم کنه ولی این درحالی هست که جین واقعا عاشقه شوگر ددیش شده. جین قلبش میشکنه درحالی که نامج...
تو جامعه ای که رنگ خون تعیین کننده ی طبقه ی اجتماعیه نمیشه دنبال عدالت گشت. شعار مدرسه ی ما این بود... درد زیباست. - پارک جیمین
ستوان دوم، کیم نامجون توی پادگان شرقی لطف ویژهای از سمت فرماندهاش دریافت میکنه و این باعث میشه شایعاتی در موردشون شکل بگیره. شایعاتی که ستوان جوان خودش هم ازشون بیخبره. __________________ Main couple: Namjin Side couple: - Writer:Tired-boo Multishot
یه پسرِ دبیرستانیِ ساده چه جور زندگی ای میتونه داشته باشه؟ -Namjin story (Ongoing) Started: 2021, 21 Apr.
آخه کی فکرشو میکنه نامجونی که خدای رپِ کره ست وقتای استراحتش بشینه سَلین بخونه؟! اما من این شانسو داشتم که نه فقط موقع کتاب خوندن کنارش باشم ، بهش تکیه بدم ، سرمو رو سینه یا پاش بزارم ؛ بلکه حرفا و فکراشو بشنوم ، ببوسمش ، حسش کنم ، عطرشو ببلعم و.... قرار گذاشتن با نامجون همین طوریش یکی از آرزوها و رویاهای غیر ممکن ه...
NamJin ver. نقشه نامجون آسون بود، یواشکی بره تو، گردنبد جادویی رو بدزده و برگرده، ولی داستان اونجایی پیچیده شد که پسر پادشاه، جین، با گریه فریاد زد "اگه ببریش من میمیرم، و اگه منو بکشی گردنبند هم میشکنه." "کامل شده"
[کامل شده، فصل اول] کاپل: نامجین، ویکوک ژانر: درام، رمنس، فلاف، اسمات نویسنده: SHin خلاصه: کیم سوکجین، پسر یکی از بزرگترین سرمایهداران کره است. که البته با پدرش هم مشکل داره. البته اون نه! بلکه این پدر جین هست که از اون خوشش نمیاد و دلیلش هم رازیه که تنها سه نفر در دنیا ازش خبر دارن! این راز چیه؟ نمیدونه! تنها چیز...
تو یه حرکت سریع بلند شد و صورتش رو تو فاصله یه اینچی پسرک زیبا نگه داشت... چهرش بانمک بود توام با غرور و سرزندگی خاموشی که منتظر تلنگر بود... چشمای درشت و لبای قلوه ای... دقیقا استایل نامجون بود! سوالی که براش پیش اومده بود و مغزش رو مث خورده داشت میخورد... *چطور تا الان سالم مونده و مث یه الماس داره مقابلم میدرخش...
نام: قسمت من تویی کاپل: نامجین، سپ ، کوکمین ، ویمین ژانر: عاشقانه ، رومانس ، کمی اسمات ، امگاورس ، جنجالی خلاصه: چی میشود که جین بعد از دوسال ازدواج حالا ضد کنه با خانواده نامجون اشنا بشه ایا نامجون آلفا بزرگترین خاندان کیم میتونه جفت که دوسال از دنیا پنهان کرده رو به اینآسونی به دنیا معرفی کنه؟ . . هوسوک چهار ساله که...
پسری که عشقشو به خاطر مسائلی فراموش کرده اما زمان عشق گذشته رو به یادش میاره ولی مجبوره دوباره فراموشش کنه!
**کامل شده** تا حالا حس کردید کاش خیلی درگیر کسی یا چیزی که عاشقش هستید نمی شدید؟ کاش به دوست داشتنش از دور بسنده می کردید؟ تا حالا پیش اومده از تصمیمتون عمیقا پشیمون بشید؟ این ها دقیقا احساسات این روزهای جینه. جین از تصمیمی که سه سال پیش برای ازدواج گرفته، پشیمونه! خیلی پشیمون! ولی دقیقا زمانی که حس میکنه وقتشه که ای...
~"اسمت چیه؟" از روی حرکت لبهات متوجه میشم منظورت چیه. دست هام رو از دستهی صندلیم جدا میکنم و سعی میکنم بهت بفهمونم باید چی صدام بزنی. با تعجب به حرکت دستام نگاه میکنی، و من برای اینکه بفهمی اونها رو خسته میکنم. ولی فایده ای نداره. مجبورت میکنم نگاهم کنی، و اسمم رو لب میزنم. چشمهات لبخند میزنن و دستت به سمتم دراز می...
Memories of buried dreams of two psychical 📿 🔻 +عشق ما...به جایی نمیرسید...تو یه خلافکاری...یه قاتلی...چطور میتونستم عاشقت باشمو باهات زندگی کنم؟عشق ما پایان خوشی نداره... نامجون با خشم اسلحه و از پشته کمرش در اورد و سمته جین گرفت و با صدای دورگه ای گفت: - پایانو نشونت میدم...همین جا...همین الان... بنگ! صداي گلوله ه...
■ کاپل اصلی: NamJin ■ کاپل فرعی: VKook ■ ژانر: اجتماعی، انگست، رمنس، جنایی ■ نویسنده: ELA ■ خلاصه: زمانی که یک قدم تا سقوط فاصله داری,برای کمک فریاد میزنی,یا سقوط رو میپذیری و به مرگ لبخند میزنی؟ 🏆Best Rank : #1 in #Namjin #1 in #Sad #3 in #Thriller
چی میشه وقتی جین ۱۷ ساله در ازای بدهی پدر الکلیش به کیم نامجون فروخته میشه؟ . #bdsm . Fanfic start: 98.11.22 Ranks: #1 in slave
{𝘊𝘰𝘮𝘱𝘭𝘦𝘵𝘦𝘥} +نود دقیقه! شنیدن همین صدا کافی بود تا بفهمه چه اشتباهی کرده. با تردید سرشو چرخوند و به بالا نگاه کرد . پسرِ مو بلوند که کنار میز دست به سینه وایساده بود دوباره اون پوزخند لعنتیشو به نمایش گذاشت. +نود دقیقه بیشتر با زنده موندت این جهان رو آلوده کردی. اشتباهی که باعث مرگش میشد... -تروخدا ولم کن...
سکوت، چیزی نبود که آزارش بده. بهش عادت کرده بود و اون رو جزئی از خودش میدونست. -Namjin story✔ Started: October 2019 Finished: Agust 2020
_آخه کدوم آدم عاقلی به اونجا پیرسینگ میزنه ؟ +به این خوبی چشه مگه ؟ &&&&&&&&&&& _جین صدبار گفتم از این عکسا نفرست تو گروه +تو بگی ..من واسه تو که دوست دختر داری نمیفرستم واسه سینگلا میفرستم .. &&&&&&&&&&&&& _هیونگ...؟ میگم ..چیزه... می...
شاید قرار نبود این داستان به خوبی و خوشی تموم شه. یا شایدم هنوز تموم نشده بود... _______________________________________________ نامجون به خاطر دفاع از کشورش، میره به جنگ. اما این به نفعشه؟ به نفع جونگکوک چی؟ یا تهیونگ و جیمین و هوسوک؟ تنها چیزی که واضح بود، نابودی ای بود که به همراه جنگ، از راه می رسید. کاپل اصلی :...
[ کامل شده ] [ فصل اول ] « - پسر زیبایی دارید قربان،خیلی مراقبش باشید » • « - Sei proprio carina (تو خیلی زیبایی) کیم! » • « - Baciami(باچامی)! » • « - پس این زیباترین گناه من بود،" تو " زیباترین گناه منی... » • عشق؟ خب...وابستهات میکنه,ضعیفت میکنه و در آخر میشکنتت. ولی ارزششو داره،نه؟ برای کیم نامجون , لیدر کرها...
نگاهش روی جسم درخشانی که از پشت صخرهی سنگی کمی بیرون زده بود ثابت شد. سعی کرد کنجکاو نباشه و به سمت ماشینش برگرده تا خودش رو به پسر شیرینش برسونه اما در نهایت کنجکاوی ذاتیش پیروز شد و اون رو به سمت صخره کشوند. بعد از دور زدن صخره با گیجی به جسم ظریف و بی جون رو به روش نگاهی انداخت. این نمیتونست واقعی باشه! _______...
کاپل اصلی : نامجین کاپل فرعی : سپ ( یونگی و جیهوپ)، ویکوک ژانر : جنایی، اکشن، ماورالطبیعی، اسمات خلاصه: کیم نامجون یه افسر ارشد در سازمان اف بی آی هست که به دلیل اینکه در یکی از عملیات هاش در برابر کیم تهیونگ شکست خورده از مقامش کناره گیری میکنه کیم تهیونگ رئیس یه شرکت مد لباس LV اما اینها تازه بخشی از ماجراس در واق...
+"نمیدونم چی شد.... دیدمت، متنفر شدم.شناختمت، عاشق شدم. مگه بین دیدن و شناختنت چقدر فاصله بود؟چقدر فاصله بود که اینطور آشوبم کرد..؟" -"چرا پا گذاشتی تو زندگیم؟چرا یهو پیدات شد و زیر و روم کردی؟ من فقط فرشته ی عذابت بودم؛ چرا اومدی و فرشته ی نجاتم شدی..؟" <><><><><><> قلب یک هیولا، حکا...
زنبورهای عسل و پروانه ها(کتاب شماره 1) (Complete) فیک کاپلی:نامجین(اصلی) فرعی:سوپ،ویکوک،مارکیونگ نویسنده: Shay_fiction مترجم:Tania kh ژانر:فلاف🍭،عاشقانه❤،کمدی،دراما🎭 و 🔞 کیم نامجون یه پدر مجرد 23 ساله اس که دختر 5 ساله اش آلینا رو بزرگ میکنه. توی اولین روز مهد کودک بچه اش اون متوجه میشه عاشق معلم پیش دبستانی دخت...
■ کاپل: نامجین ■ ژانر: سای.فای - سیاسی - رمنس - فول اسمات ■ نویسنده: ELA □ خلاصه: کیم سوکجین، مرد خوش چهره ای که هر کسی آرزوی داشتنش برای یک شب رو داره، مطرح ترین استریپر سیاره ی GWL شناخته میشه. اون محکومه که تا ابد بدنش رو به دیگران عرضه کنه و حتی به یاد نمیاره که به چه سیاره ای تعلق داشته... اما یک شب شبیه هزاران...
خیلی از آدمهایی که هر روز میبینیم، احتیاج به کمک دارن. همونهایی که بیتفاوت از کنارشون میگذریم. جین از همون آدمهاست. سالهای عمرش رو اینجوری گذرونده و بهش عادت کرده. هیچکس حتی فکرش رو نمیکنه پسری که اوضاع مالی خوب و صورت خندونی داره چه چیزهایی رو میتونه پشت سر گذاشته باشه تا زمانی که نامجون یک حدسهایی میزنه و همه...
+18 هشدار کیم سئوک جین، وارث سر زمین چوسان؛ در کشتی در حال مسافرت به پیونگیانگ (بخش شمالی کره) بود که کشتی اش توسط کیم نامجون، بدنام ترین دزد دریایی شیلا معروف به شاهزاده ی هفت دریا مورد حمله قرار گرفت. ورژن نامجین همین داستان خودم که تو پروفایل اصلیم نسخه لری و لویی استریتش رو گذاشتم! نمیخواستم اونطرف زیادی شلوغ بشه...
• Genre: Social.Drama.Fluff.Romance.Slice of life • Main Couple: Namjin • Summary: هیچ ویژگی به خصوصی در اون شخص نبود که منجر به این احساس منحصر به فرد بشه؛ جز اینکه بعدها این جمله به چشمم خورد: "ما هیچ کس را به طور تصادفی انتخاب نمیکنیم، بلکه ما فقط به آنهایی نزدیک میشویم که از قبل در ناخودآگاهمان حضور داشتهاند...
اسمِ فیک: شمشیرت رو غلاف کن 🍃 کیم نامجون، شاهزاده گوگوریو، بعد از ده سال به کشورش برگشته و متوجه میشه که برادرش توسط شاه چوسان به قتل رسیده و میخواد انتقام بگیره... کیم سوکجین، شاهزاده چوسان، متوجه میشه پدرش یه قاتل و متجاوزِ و سعی میکنه همه چیو خوب کنه... چی میشه وقتی این دو باهم ملاقات کنن؟ پسری که دنبال انتقامِ...