The world without border
[ جهان بیمرز ] 💫این یه توهم نیست! این عوارض جانبی ناشی از مصرف مواد مخدرم نیست. این یه دنیای بدون مرزه.. و لوکی؛ خدای شرارت. کسی بود که این مرز ها رو درهم شکست•🔥 { چی میشه اگر شخصیتها با بازیگراشون روبرو بشن؟!}
[ جهان بیمرز ] 💫این یه توهم نیست! این عوارض جانبی ناشی از مصرف مواد مخدرم نیست. این یه دنیای بدون مرزه.. و لوکی؛ خدای شرارت. کسی بود که این مرز ها رو درهم شکست•🔥 { چی میشه اگر شخصیتها با بازیگراشون روبرو بشن؟!}
نام فیکشین: forgetfulness/فراموشی خلاصه: از کمای طولانی مدت بلند میشه اما چیزی یادش نمیاد تنها چیزی که همراش بود یه تلفن ساده و یه شماره ناشناس تلفن باز کرد متن عجیبی دید "وقتی بیدار شدی باید بفهمی کی هستی بهت قول میدم که انتقامت ازش میگیری شیائوجان" باید بفهمه کی هست و چرا این اتفاق ها افتاده اما کسی نداره به جز...
نام فیکشن: ~I love you baby ~ ژانر: آمپرگ. اسمات، عاشقانه، درام کاپل: ییژان ( yibo top) نویسنده: Patrick روز آپ: نامشخص خلاصه: وانگ ییبو رئیس جذاب ۲۲ ساله شرکت وانگ ها که همه اونو به بی رحمی و سرد بودن میشناسن و شیائو ژان ۲۱ ساله پسر دوست داشتنی، پر انرژی و شیطونی که نامزد وانگ ییبوعه و کسی اینو نمیدونه! حالا بنظرتو...
«فقط برای امشب، فکر کنم، شاید بتونم دوستت داشته باشم...» صدای ییبو تو ذهن جان یخ زد و جان یک لبخند کوچیک از روی ناباوری زد. بدهی مالی ییبو پای اونو به گروه گنگستری ییبو باز میکنه... در ازای بخشیده شدن بدهیش چه تاوانی باید پس بده؟
𝘭𝘰𝘷𝘦 𝘴𝘵𝘰𝘳𝘺 : اینجا دنیای منه... برخلاف تصور خیلیاتون ماها دیگه مثل قبل نیستیم.. جنسیت ثانویهمون انچنان که توی گذشته روی زندگیمون تاثیر داشت، برامون اهمیت نداره.. اما برای من، همه چیز متفاوته من یه امگام! یه امگای مذکر..کسی که حالا جزو گونهی کمیاب به حساب میاد.. درسته..امگاهای مذکر دیگه خیلی نیستن..بخاطر برگ...
صورت وییینگ از درد توی هم رفت. فشار دست لانژان انقدر زیاد بود که حتی نمیتونست راحت نفس بکشه، چه برسه حرف بزنه. قطره اشکی آروم از گوشهی چشمش پایین ریخت و چهرهی قرمزش رو رقتانگیزتر کرد. لانژان به اون چشمهای اشکی خیره شد و دندونهاش رو بههم فشرد. خنده عصبیای از میون لبهای باریکش خارج شد و محکم سر وییینگ رو...
توی داستانی که رابطه هری و دراکو پستی بلندی داره و تلاش میکنن تا جاده مقابلشون رو هموار کنن. Cover credit: Pinterest
"نتونستم جلوش رو بگیرم، اولش مثل یک دانه ی کوچیک توی قلبم نشست و بعد بزرگ شد، با بزرگ شدنش کنترل و پنهان کردنش هم سخت تر شد، بعد مثل یک شاخه ی بزرگ و قوی کل من رو احاطه کرد و من فقط-فقط نتونستم جلوش رو بگیرم." دریکو دستش که هنوز روی شانه هری بود را به سمت صورتش آورد.چانه او را گرفت و بلند کرد.هری را که نگاهش بر روی زم...
هری دیگر مانند قبل نمیخندید . او حتی گریه هم نمیکرد ؛ جسم بیروح او در بغل معشوقه اش تنها دلیل زنده ماندن او؛ بود . " حاضرم هر کاری انجام بدم تا یکبار دیگه بخندی "
ارن با یک غریبه جذاب آشنا میشه و بعد از مدتی که با هم قرار میذارن، متوجه میشه که اون غریبه واقعا کیه... (Persian Translation)
- خواهش میکنم ولم کن ت...تو نمیتونی با برادرت همچین کاری کنی! + برادر؟!! ببین بیب میتونم همین الان تورو جلوی مادرت به فاک بدم بدون اینکه چیزی بگه پس ساکت شو بزار کارمو بکنم ... (Ziall)🔞 #1- ziall #1- zaynmalik
نایل :«زیــــــــــن؟؟» وایستاد ولی برنگشت نایل :«زین خواهش میکنم نرو.. لطفا» خیلی آروم برگشت و با چشماش که به خاطر اشکی که توشون جمع شده بود برق میزدن نگام کرد و گفت زین :«نمیتونم نایل.. متاسفم» و سریع برگشت که بره ولی با صدای دادم متوقف شد نایل :«زین اگه الان بری بدون زخمی بهم زدی که شاید بعد از چند وقت خوب شه ولی...
چی میشه اگه نایل عاشق صمیمی ترین دوستش بشه ؟؟ چه اتفاقی برای احساساتش می افته ؟ آیا زین این عشق رو قبول میکنه ؟! . . . . Persian translation
لامصب پر کردن این یه تیکه از نوشتن خود فنفیک سخت تره.ولی باید یه چیز بنویسم دیگه خب این اولین فنفیکمه که مینویسم.اونم به اصرار دوستان. شیپش نریه. نایل عاشق هریه ولی فکر میکنه هری لویی رو برای دوستی ترجیح میده. پسرا تو همون فضای گروهن و شغل یا شخصیت متفاوتی ندارن. خلاصه امیدوارم خوشتون بیاد.چاکریم فعلا
"عذاب وجدان داشت خفه ش میکرد .. نباید انقد سریع تصمیم میگرفت .. اشتباه بزرگی انجام داده بود که بدجوری داشت میسوزوندش ... اون چه غلطی کرده بود!!! " Story by me : Moby ❌ Boy x Boy ❌ Smut ❌BDSM ❌ Violence mobynarry_1D
+ لوعه یه جوری سرشو گرم کن نیاد این ور * دیگه دیره چون داره میاد | داستان دو پسر عاشق پیشه و لجباز که سرنوشت دوباره بهم میرسونشون .. اما این بار با گذشته خیلی فرق داره ... خیلی چیزا توی زندگیشون تغییر کرده ...| Story by me : Moby ❌ Boy x Boy ❌ Romance ❌Dramatic ❌ Smut mobynarry_1D
چشمهاش پر از اشک بود و نگاهش پر از خشم. نمیخواست مقابل این مرد سر خم کنه. نمیخواست قبول کنه از عرش به فرش رسیده. نمیخواست قبول کنه که تا پنج ساعت پیش همه مقابلش خم میشدند و برای بردن اسبش به اسطبل پیشقدم میشدند و حالا اینطور تحقیرآمیز باهاش رفتار میکردند. مقابل رهبرِ پک دشمن زانو زده بود و دستهاش بسته بودند...
دو نفر که سرنوشت به هم نزدیکشون کرده... «ساسکه... کمکم میکنی قاتل خانواده م رو پیدا کنم؟ » «میدونی که قضیه پیچیده تر از چیزیه که به نظر میاد...» بانوی سنجو که میخواد همه موانعو از سر راهش برداره تا بتونه دوباره خاندانشو احیا کنه... آخر این داستان به کجا میرسه؟ «دیدن تو اشتباه اولم بود...! »
_چرا انقد منو نادیده میگیری؟! منو دست کم نگیر! _بیخیال شو، تو مال این حرفا نیستی. رقابتی که ناگهانی و سخت شکل میگیره، ولی به مرور زمان به چیز دیگه ای تبدیل میشه و همه چیز رو کاملا تغییر میده..
تهیونگ، جین و جیهوپ بخاطر دسته گلی که آب دادند، به بیمارستانی نزدیک مرز شمالی تبعید شدند تا به عنوان تنبیه 6 ماه آینده رو اونجا کار کنند اما توی ناکجاآباد، باید با چه مسائلی سروکله بزنند؟! 🔫🩸💉 Name: Encounter🫂مواجهه Writer: Smokyley ✒️ Main Couple: KookV Side Couples: Yoonmin...
با غرش بلندی که کرد سر هر دو پسر هول زده سمتش چرخیدو جونگکوک با دیدن پسر مو طلایی که با چشمای خمار آبی لرزون، بهش خیره شده بود اونجا بود که حس کرد تیری به قلبش خورده و به آخر خط رسیده.... اون چطور تونسته بود همچین کاریو بکنه؟ با خشم و ناراحتی شدیدی که توی قلبش حس میکرد به چشم های ترسیده امگاش نگاه کرد،امگایی که حا...
تجاوز ⛔️ _ عاشقش شدی؟ _ هیچ کس عاشق کسی که بهش تجاوز کرده نمیشه __________________________________ 𝗥𝗮𝗽𝗲 🩸 ❤️🩹𝘊𝘰𝘶𝘱𝘭𝘦 : 𝘒𝘰𝘰𝘬𝘷 ✒𝘞𝘳𝘪𝘵𝘦𝘳 : @𝘣𝘭𝘶𝘦𝘣𝘶𝘵𝘵𝘦𝘳𝘧𝘭𝘺_𝘴𝘵𝘰𝘳𝘺 🦋 🕙𝘜𝘱 : 𝘊𝘰𝘮𝘱𝘦𝘵𝘦 🗝𝘎𝘦𝘯𝘳𝘦 : 𝘳𝘰𝘮𝘢𝘯𝘤𝘦 • +18 • 𝘤𝘳𝘪𝘮𝘪𝘯𝘢𝘭
مبادا که اشتباهی فصل اول این فیکشن رو اسکیپ کرده باشید📍 خلاصهی قصه این است: ²⁰²⁴ « - آدما فرق دارن! شاید من به قدری برات ارزش نداشتم که اونموقع بمونی به پای حرفی که بیست و چهارساعت هم ازش نگذشته بود... اما من، فکر کردم مال منی... که قلبت، فکرت، تنت، همهشون به من تعلق داره... همه بهم میگفتن بهت اعتماد نکنم... میگ...
[تمام شده] جیمین به جونگکوک تاکید میکنه که روی برادر کوچیکترش حرکتی نزنه ولی آیا جئون جونگکوک قراره از اون بتای خوشگل بگذره؟ اسم داستان: My Exception [ استثنای من ] کاپل اصلی: Kookv کاپل فرعی: Sope ژانر: طنز | فیکچت | عاشقانه | امگاورس [ کار توی چنل TaeKook_Eternity هم آپ شده ]
هفت سال از ازدواج تهیونگ و جونگکوک میگذره.شب تولد 29 سالگی تهیونگ، شبیـه که تصمیم میگیره به زندگیش پایان بده و جونگکوک رو برای همیشه تنها بزاره. ______________________________________ "انگار لحظات ارزشمندش مثل سنجاقکهای بهاری به سرعت از توی هوا میگذشتن و اگه میخواست اونها رو بگیره و مزه مزهشون کنه، باید بلندتر پر...
Completed... 𖤜᭄ Fallow me ♡ کیم تهیونگ پسر هفده ساله ای که مشکلات زندگیش اون رو به سمتی هدایت میکنه که مجبور بشه بین بد و بدتر یکی رو انتخاب کنه... ولی اگه پسرک جوان، بدتر رو انتخاب کنه چه اتفاقی میوفته؟! عشق گره کور زمانه است چه بسا باز شدن اون گره همه چیز رو تغییر بده... -اگه انتخابش تو نباشی چی؟! +تو آکواریوم غرقش...
نماینده ی همه چیز تموم کلاس و شر ترین پسر مدرسه، سایه ی همو با تیر میزنن. اما مشکل اینجاست که نماینده کراش وحشتناکی روی اون عوضی داره! تا اینکه یه شب... یه ناشناس به نماینده پیام میده... ■ کاپل اصلی: KookV ■ کاپل فرعی: NamMin - Hopemin ■ ژانر: هیجانی، معمایی، رمنس، اسمات ■ نویسنده: ELA ■ روز های آپ: یک شنبه، پنج ش...
قطره های پارافین که روی رد شلاق ریخت وجودش و از درد آتیش زد،اما نزاشت ناله ای ازش بلند بشه!!. نمیخواست اون لذت ببره از شنیدن صدای ناله های پر از دردش. دستی که زیر چونش نشست و سرش و بالا اورد ناچارش کرد به اون مردمک های قهوه ای نفرت انگیز زل بزنه. _خیلی زیبایی،در هرحالتی حتی وقتی بدنت اغشته به خونِ با نفرت تمام بهش زل...
I'm afraid he will come As always just in a corner of the dark I hear his voice "Suffer as always" میترسم که بیرون بیاید مثل همیشه در گوشه ای از تاریکی صدایش را میشنوم " مثل همیشه رنج بکش "