Nemo (ziam)
"-از من چی میخوای؟ +بادیگارد پسرم باش!" ژانر: امگاورس/ فلاف/ اسمات. کاپل: زیام. (زین تاپ) -تمام شده-
"-از من چی میخوای؟ +بادیگارد پسرم باش!" ژانر: امگاورس/ فلاف/ اسمات. کاپل: زیام. (زین تاپ) -تمام شده-
•●♤زین یه امگای تنهاست که خونه و پکی نداره و آوارست. هرچند وقت یه بار توی پکی میره و پنهانی مدتی اونجا میمونه همه چیز از وقتی شروع میشه که پاش به یه شهر بزرگ، محل زندگی یه پک متفاوت و خیلی قدرتمند، میرسه... اون به هیچ وجه خبر نداره که سرنوشتش قراره توی این شهر رقم بخوره!♤●• ♤روزنهای به بوک: ○~•{تو یه نیمه شب سه ناش...
"اوه اشتباه نکن من یه قاتل نیستم... یه دزد حرفه ای هم نیستم. یه معلمم که اژدهایی رو تربیت کرد که کل دنیای شما رو زیر سلطه ی خودش بگیره"
لیام از طبقه ی پایین داشت صداش میکرد، اما زین نمیتونست نگاهش رو از ستاره های بالای سرش ، توی آسمون تیره جدا کنه .برای ساعتها بهشون خیره شده بود تا شاید بفهمه ستاره راهنماش چرا داره اشتباه میکنه؟ زین خیره شده بود تا بفهمه چرا عاشق برادرش شده! -این داستان محارم نیست- ❌-Warning: you may think it's an Incest love story bu...
تریشا دیگه از پس نگهداری از پسر معلولش برنمیاد پس اون رو به بهزیستی منتقل میکنه، سرنوشت زین بعد از جدایی از مادرش کاملا متفاوت رقم میخوره... [ ZIAM ] •Liam top -آپ هفته ای یک الی دو بار✔️-
اولین بار که دیدمش، از نگاهش نور چکه میکرد! و ماه در قهوهی چشم هایش شناور بود... و من یقین یافتم که «او» گونهی انسانیِ ماه است.
Wake up, your chains are porcelain بیدار شو، زنجیرهات سُفالی هستن. Like a phoenix from the ashes we will rise again باز هم مثل یک ققنوس دوباره از خاکستر بر می خیزیم. This is what the requiem loves to hear you sing این چیزیه که این ترانهی غم انگیز دوست داره ازت بشنوه که میخونیش. To the beat of your fool hеart hammeri...
خاندان سلطنتی همیشه مقدس بود، حتی اگر هزاران خون ریخته میشد. سیطره پادشاهی بریتانیا جهانیان را وادار به تعظیم میکرد، همانطور که شاهزاده ی هند در مقابل ولیعهد بریتانیا زانو زده بود. ⚠️ WARNING FOR SEXUAL CONTENT AND HIGH VIOLENCE.
زین : زندگی من عالی بود ، خیلی بهتر از عالی ! اما وقتی که تو شروع به تعقیب کردنم کردی زین : همه چی بهم ریخت زین : همه چی ... زین : اصلا ، تو کی هستی ؟ ناشناس : صدام کن پین Persian translate Cover by @callme_afsoon Translated by : Sun @sunset00q Asra
-چرا بخاطر من جایگاهتو پایین میکشی؟! +چون هر بار خورشید چشمات قلبمو ذوب میکنه و سرخی لبات خونو توی رگام به جریان میندازه! -ولی من یه بردم! +منم شاهم. چه ربطی داره؟!
"لیام هیچوقت تصور نمیکرد به کسی بگه دوستت دارم که روزی تیغه چاقو رو روی زبونش کشیده بود." استکهلم سندرم/ پارتهای کوتاه/ اسمات. کاپل: زیام. (زین تاپ) [تمام شده.]
- گفتی اهل کجایی ؟ + پاکستان - و تحصیلاتت چی بود ؟ + طراحی داخلی - بهم بگو یه دانشجوی پاکستانی طراحی داخلی توی اشپزخونه الن دوکاس پلازا اتنه چه غلطی میکنه ؟!؟!؟ 🏅#1 In Ziam 🥢Couples : Ziam (Liam Top) | Joerick (Joel Top) 🥢Parts : 40 🥢Genre : Romance . Angst . Smut . HappyEnd 🥢Update : Saturdays 🥢Completed on...
زین نفس عمیقی کشید و دستش رو تو جیب کتش فرو برد. -دیگه نمیخوامت؛ خسته کننده شدی! با نیشخند غلیظی گفت و نفهمید لحن سردش باعث یخ بستن قلب اون شد. اون هم نمیخواست اما.. مجبور بود! لیام به سمتش دوید و محکم بازوی اون رو بین ناخنهاش گرفت. -تو بهم.. تو بهم قول داده بودی زی تند تند پلک میزد تا از ریزش اشکهاش جلوگیری کنه...
"عروسک مسحور کننده ای مثل تو باید مرگی به زیبایی خودش داشته باشه شکلات و مطمئن باش براش بهترین برنامه رو دارم!" فانتزی (ومپایر، گرگینه)، اسمات. زیام/لری. زویی تاپ. تموم شده.
زمانی که اسمان رو به تاریکی میرود و خورشید را با بی رحمی درون خود میبلعد زیر سایه خروشان ماه یاد اور چشم هایی میشوم که بعد از هر اشتباه ،دستان من را سفت تر گرفت ، همراه من شد ، و به وقت لذت من را تیکه ای از بهشت دانست. اما حالا در این لحظه خانه ما خاکستری شده... . خاکستری که از جنس نگاه شعله ور زین مالیک. زین...
در تاریکترین نقطهی جهان هستی، جایی که پژواک پلیدی و خندههای کریهانهی دیوان و شروران هراس بر دل هر موجود زندهای میانداخت، درست همانجایی که شیطان ایستاده بود، گل بابونه ای سر از خاک در آورد.
COMPLETED Ranking #1 in Fanfiction -حداقلش من همینی ام که هستم، تو کی هستی پشت نقاب هات ؟! +من همون لعنتیم که قرار بود عذابت بدم، ولی نمیدونستم با عذاب دادنت خودمم نابود میشم !
سرنوشت یک دانشجوی دامپزشکی با دیدن عجیب ترین گربه ی زندگیش به طور کلی عوض شد هشدار: این یک کتاب تخیلی است، اگر با بیش از حد بامزه بودن بیش از حد تخیلی بودن مشکل دارید کتاب رو مطالعه نکنید- Mpreg
زین: بهشت چیه ؟ هری : بهشت هِشت هِشت زین : فاک یو هزا بهشت واقعا یعنی چی ه : ببین چشاتو میبندی و دیگ نمیتونی به این دنیا برگردی دو تا در جلو خودت میبینی اون دری که قفله و نمیتونی بازش کنی بهشته ولی در دوم از قبل برامون بازه بهشت جای ما نیست این چیزیه که بقیه میگن زی- ز : ... ه : چرت ترین چیزی بود ک توعمرم گفتم اما...
[COMPLETED] همه سیگارهایی که مرهم حقیقتهای سمی بودن و سکسهای خاموشی که خاطرات رو، غده کردن. زیام. ۲۶ ژانویه ۲۰۱۹ تا ۳۰ می.
Highest ranking : #1 in fanfiction +بیا نور ها رو روشن کن اینجا خیلی تاریکه -نترس بپر +تاریکه -نترس نورت میشم بپر +بپرم اونجایی تا منو بگیری? -درست همینجام همیشه
[ کامل شده] هشدار : این بوک ممکنه شامل صحنه های دلخراش باشه . اما هپی اندینگه. مواظب روحیتون باشید. __________________________________________ _ من چی؟ _ تو؟ تو تماماً سایه ای ... میخوام ببینم پشت این سایه ها چی پنهون کردی ... __________________________________________ [زیام] تاپ: لیام ژانر: معمایی _ هیجان انگیز _ ان...
+آقای پین، یا بچهی بوگندوتو از جلوی در خونهی من دور میکنی یا زنگ میزنم پلیس!! Highest ranks: #1 in fanfiction and #1 in onedirection 💛❤ با احترام به لیام پین و تمام خاطرات قشنگی که بهمون هدیه داد.
اشتراک بین آدمها میتونه ناچیز باشه...یا عجیب یا بیربط یا مرموز اشتراک اونها ایستگاه اتوبوس و آفتاب سر صبح بود...
. لیام تو واقعا اینجایی؟ لیام دیگه نمیری؟ لیام کمی مکث کرد سرش رو به طرفین تکون داد ل-نه دیگه ازت جدا نمیشم . A short ziam story .
برگشت پشت سرش رو نگاه کرد اون تابلوی بزرگ از پنجتاییشون که داشت میدرخشید با اسم [ One Direction ] این آخرش بود... برای یک لحظه تمام خاطرات اون سالها از جلوی چشماش گذشت و نگاه آخرش رو به چشمای یکی از اون پسرا روی تابلو داد؛ خوب میدونست برای همیشه دلش پیشش میمونه... ~•°•°•☆☆☆•°•°•~ ▪️ا...
معشوقه های اون پسر ماشین ها بودن اما از کجا میدونست میل به دست آوردن اون ال وی ان تک ساخت قراره به کجاها بکشونش؟ #1 - fanfiction #1 - ziammayne