Select All
  • Black Sea
    25.9K 5.2K 103

    زیباترین اتفاقات زندگی‌ام اصلا در لیست «کارهایی که باید انجام بدهم» نبودند. هشدار : این داستان صحنه های قتل ، خشونت ، تجاوز (منظور به تجاوز بین کاپل ها نیست) و ... رو شامل میشه پس اگر علاقه مند نیستید بهتون توصیه نمیشه #1 one direction #1 ziam #1 black #1 sea

    Completed  
  • The Sheriff {The Bedlamite2}
    36.2K 5.3K 29

    | Completed | وقتی سیستم امنیتی کشور رو به جرم فساد مجازات کرد، اسمشو گذاشتن داروغه. ولی توی گوشی لیام، هنوزم اسمش (تیمارستانی) بود. . . . ××××××××××××××××××× +15 جلد دوم فن فیک The Bedlamite |*توجه*| ×فحشای رکیک، تجاوز و روابط جنسی، فضای دارک×

    Completed  
  • fuck boy | per. ✓
    128K 16.6K 60

    fakeliampayne : عکس لختی ؟ niazkilam : راستش برام فرقی نداره می‌دونید لیام بزرگترین فاک بویی‌ـه که تا حالا دیدید. ©𝐅𝐚𝐤𝐞𝐳𝐚𝐢𝐧

    Completed   Mature
  • DADDY COOL /Z.M/
    2.2K 173 15

    این داستان از زبون دختر زین مالیک است دختر تازه همراه پدرش وارد لندن شده ولی داستان های زیادی همراه خود دارد پس با من همراه باشید

    Completed  
  • Deceive [Ziam Mayne Version - Completed]
    4.1K 739 7

    یه پلیس به عنوان جاسوس وارد یه شرکت می‌شه تا بتونه به رئیس مافیا نزدیک شه و سوابق جرمش رو دربیاره و بفرستتش هلفدونی. هر کدوم از اون‌ها اون یکی رو بازی می‌ده و هر دو بازیچه‌ی هم می‌شن. -I don't want to deceive you... مترجم : -Liammalik-

    Completed  
  • Contest[Z.L] Completed
    4.2K 669 9

    لیام:ازت متنفرم فاکینگ مالیک زین:ازت متنفرم فاکینگ پین،ولی منتظر باش ببین کی برندس عشق ممکن هست به تنفر و تنفر به عشق تبدیل بشه،هیچکس نمیدونه که قراره کدوم یک از این حالت ها زندگیشو عوض کنه

    Completed  
  • [•••Two Ghosts•••] [ Z.M][L.S][N.Sh]
    5.8K 1K 40

    [ما بِه تَن دوئیم وَ اَندَر روح یِک.....!] . . . . . .

  • Sinner [Z.T]
    5.8K 1.3K 17

    {Completed} مشتش را بر تیرک ها می‌کوبد و اصرار دارد که روح می‌بیند، و او خندید هنگامی که قلبش را از سینه اش بیرون می کشیدند. #1 in zouis

    Completed  
  • SYNDROME [ZiamFanfiction]
    113K 19.1K 52

    COMPLETED Ranking #1 in Fanfiction -حداقلش من همینی ام که هستم، تو کی هستی پشت نقاب هات ؟! +من همون لعنتیم که قرار بود عذابت بدم، ولی نمیدونستم با عذاب دادنت خودمم نابود میشم !

    Completed   Mature
  • Golden |°•Ziam Mayne•°|
    47.3K 9K 24

    اشتراک بین آدم‌ها میتونه ناچیز باشه...یا عجیب یا بی‌ربط یا مرموز اشتراک اون‌ها ایستگاه اتوبوس و آفتاب سر صبح بود...

    Completed  
  • Sunrise In Hollywood(Z.M)
    118K 17.5K 76

    _اسمشو چي ميذاري؟ بدگماني يا واقعيت؟ +من بهش ميگم توطئه

    Completed  
  • Unfelling |ziam|
    67.8K 8.1K 37

    _زین به نفعته تسلیم شی وگرنه شلیک میکنم ... +تو این کارو نمیکنی لیام.... ما تفنگارو به سمت هم نشونه گرفتيم اره ما قلبامون براي هم ميتپيد ولي تفنگارو به سمت هم نشونه گرفتيم صدای شلیک بلند شد سکوت همه جارو فرا گرفت ... خون ريخت رو زمين... لبخند زدم ...و زیر لب گفتم : "تفنگ من تيري توش نبود من همیشه عاشق تو بودم لیام...

  • light it up and fall in love •|ziam|• COMPLETED
    391K 44.4K 84

    Highest ranking : #1 in fanfiction +بیا نور ها رو روشن کن اینجا خیلی تاریکه -نترس بپر +تاریکه -نترس نورت میشم بپر +بپرم اونجایی تا منو بگیری? -درست همینجام همیشه

    Completed  
  • Insomnia [Z.M]
    39K 7.8K 29

    لیامی که کل زندگیش تو یه خواننده ی معروف و دوست داشتنی به اسم زین مالیک خلاصه شده و حالا قراره یه سفر چند ماهه رو باهاش تجربه کنه... کاور:deborah_me@ [وضعیت:کامل شده!] 1 #ziam 1 #zaynmalik

    Completed  
  • ALEKTO [ziam]
    675K 88.2K 83

    ❌ Warning For Violence And Sexual Abuse ❌ مُعتــاد بـه بـویِ نِفــرَتـِت نـیـازمَـند بـه آتـشِ چِشـمـات 👁 Addicted To Your Hate In Need For Your Fire 🔥 . . . . . . . . [ Under This Body U Can Wish U Were Dead Instead Of Touching And U Can Wish To Be Alive One More Second To Breath His Hate ❗️]

    Completed  
  • NOBODY [Z.M] [L.S] [Completed]
    208K 31.9K 64

    به کثیف ترین مقدس،یعنی عشق...قسم میخورم که دوستش دارم. اندازه ی تمام قطرات اشکی که مسبب رها شدنش بود،دوستش دارم. اندازه ی تمام ترک های روی قلبم دوستش دارم. اندازه ی تمام التماس هایی که برای دوست داشته شدن به خرج دادم؛ دوستش دارم. نه مرد...منو سرزنش نکن،این دست من نیست. تا به خودم اومدم دیدم که تنها کسی که دوستم داره ه...

    Completed  
  • only YOU [Larry & Ziam]
    14.7K 851 23

    لیام: زین، میشه همیشه بخندی؟! زین: چرا؟ لیام: چون وقتی از تمام دنیا دلم گرفته فقط لبخند توعه که میتونه دردامو از یادم ببره :)✨

  • Completed Ziam Books
    25.2K 1.5K 23

    "بوک های کامل شده‌ی زیام" بوک های معرفی شده توی ریدینگ لیست "Completed Ziam Books " اد شده و اگه پیداشون نکردید میتونید از داخل چنل لینکش رو پیدا کنید. با عشق ~ تدی 💕

  • Vraiment (متاسف)
    57.6K 5.5K 49

    من یه عروسکم عروسکی که لبخند به لبش دوختند عروسکی که سوخت همه ی وجودش ولی همچنان لبخند میزد چون دوختنش 🔞🔞

  • cause love is blind [Z.M]
    21.9K 303 11

    برنامه ها چیده می شن تا به هم بریزن قانون ها نوشته می شن تا زیرپا گذاشته بشن قلب ها عاشق می شن تا بشکنن فکر کنم بهش می گن قانون زندگی... [ZIAM], little bit [larry] and [shiall]

    Mature
  • chocolate angel [Z.M]
    30.2K 5.2K 28

    "تو فرشته شکلاتی زندگی منی" "نیاز دارم بغل بشم، بغلم میکنی؟" • شکلات هایی که هنوز خورده نشده بودن •

  • Daddy And Love / Ziam ~ By: Atusa20
    15.4K 2.4K 6

    اسم من زین مالیکه... من با پسرم دیون مالیک که چهار سالشه زندگی میکنم حدود چندماهه که با همسایم لیام پین قرار میذارم پسرم و لیام رابطه ی خیلی خوبی دارن اونقدر که گاهی حس میکنم فراموش شدم و اون دوتا بیشتر اوقات با همن... دیون از رابطه ی من و لیام خبر داره و لیام رو مادر خودش میدونه و لیام اینو خیلی دوست داره a Ziam Ma...

    Completed  
  • Part of he[Z.M]
    29.9K 5.3K 54

    زین نفس عمیقی کشید و دستش رو تو جیب کتش فرو برد. -دیگه نمی‌خوامت؛ خسته کننده شدی! با نیشخند غلیظی گفت و نفهمید لحن سردش باعث یخ بستن قلب اون شد. اون هم نمی‌خواست اما.. مجبور بود! لیام به سمتش دوید و محکم بازوی اون رو بین ناخن‌هاش گرفت. -تو بهم.. تو بهم قول داده بودی زی تند تند پلک می‌زد تا از ریزش اشک‌هاش جلوگیری کنه...

  • My boyfriend (ZIAM)
    6.8K 749 7

    تغییرات زیادی تو زندگی آروم و ساده ی لیام به وجود میاد که باعث میشه مسیر زندگی این پسر به کلی تغییر کنه .....

  • If
    46.6K 8.1K 38

    Wish I was Zayn just only to have you... کاش فقط زین بودم تا میتونستم تو رو داشته باشم.... [completed]

    Completed  
  • ^^LeMOn CAndy^^
    21.9K 5.3K 16

    ^^Ziam Mayne Cute Short Story^^ جایی که لیام یه پاستیل خور حرفه اییه و زین براش پاستیل می خره تا راضی بشه باهاش حرف بزنه... ^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^ #1_fanfiction #1_Ziam

    Completed   Mature
  • OUR HELL *~z.m~*
    33.8K 4.4K 55

    زین: بهشت چیه ؟ هری : بهشت هِشت هِشت زین : فاک یو هزا بهشت واقعا یعنی چی ه : ببین چشاتو میبندی و دیگ نمیتونی به این دنیا برگردی دو تا در جلو خودت میبینی اون دری که قفله و نمیتونی بازش کنی بهشته ولی در دوم از قبل برامون بازه بهشت جای ما نیست این چیزیه که بقیه میگن زی- ز : ... ه : چرت ترین چیزی بود ک توعمرم گفتم اما...

    Completed  
  • Ivy [Z.M]
    12.1K 2.2K 21

    قلب من بهت گره خورده مثل پیچک که به شاخه های انگور:)

  • The Wedding Date [ Persian Translation ]
    55.1K 10.4K 33

    • زین توی فروشگاه والمارت کار میکنه. اون دوست پسر نداره و خیلی وقته که به یه قرار نرفته. مامانش همیشه دنبال یه پارتنر برای اونه و حالا هم که برادرش میخواد ازدواج کنه، فشار از طرف اون بیشتر شده. زین میخواد که یک نفر رو پیدا کنه، ولی با درنظر گرفتن اتفاقاتی که در گذشته براش افتاده یکم سخته. اون مجبور میشه با کسی که ماما...

    Completed  
  • Unbelievers (L.S)
    24.1K 5K 24

    لویی داره اخرین سال از کالج رو میگذرونه و قصد داره امسال رو به بهترین شکل ممکن تموم کنه. ولی اون علاوه بر یه جفت کفش ورزشیش، ذهن پر از تیکه و طعنه ش و دوست صمیمی دلقکش، یه خانواده پیچیده، یه آینده نا معلوم و از همه بدتر یه دشمن فنا ناپذیر داره که زندگیش و جهنم کردن. البته اینکه یه جایی تبدیل به دشمن های 'با منفعت' بش...

    Mature