Select All
  • 𝗥𝗲𝗱𝗿𝘂𝗺 | 𝗞𝗼𝗼𝗸𝗩
    71.1K 8.3K 37

    ( کامل شده ) تئودور فرانکو گنگستر برزیلی که به دستور پدرخوانده مارکو ریاستِ منطقه‌ی خاندان فرانکو رو به عهده داره، اما چه اتفاقی قراره بی‌افته اگه دشمن خونی فرانکوها یعنی خاندان وارلا با استفاده کردن از پسری عیاش و بی‌بندوبار، یعنی جئون جونگ‌کوک سعی بر نفوذ کردن در منطقه فرانکوها رو داشته باشن؟ - از من چی می‌خوای جِی؟...

    Completed  
  • All of my heart is yours
    117K 18.5K 45

    تهیونگ، امگاییه که تو یه خانواده ی متعصب به دنیا اومده یه روز که داره از مدرسه بر میگرده مزاحمتی براش ایجاد میشه و بعد از اون به خاطر حرفایی که پشتش میزنن به انتخاب خانوادش با سوجون آلفایی از یک خانواده ی اصیل ازدواج میکنه ولی بعد از چند سال به خاطر بچه دار نشدنش از سوجون جدا میشه و برای گذران زندگیش توی یک مهدکودک مش...

  • ᴛʜᴇ ᴅᴀʏ ᴛʜᴇ ᴅᴇᴠɪʟ ғᴇʟʟ ɪɴ ʟᴏᴠᴇ s¹
    8.1K 4.8K 77

    بکهیون اگر روزی چشم‌های بنفش مردی به وجد اومده و ترسیده رو ندیده بود، مجبور نمی‌شد تا راز بزرگی که توی کلام خدا مخفی شده بود رو کشف کنه. توی این داستان، برنده اصلی نه اون انسان رستگاری بود که توی کلیسا طلب بخشش می‌کرد و نه گناهکاری بود که با بی‌خیالی منتظر جهنم بود. بکهیون می‌دونست توی چشم‌های اون مرد غمی نهفته است. ب...

    Mature
  • Mr you!☕
    726 173 9

    از اولین قهوه ای که اونجا خوردم شروع شد... یا از اصرار جیمین به نگاه اون‌... یا وقتی ازم خواست تو صداش کنم؟... اه صبر کن ، هنوز خودمو معرفی نکردم! من کیم تهیونگ ام ، بیست و یک سالمه...و خب... من از قهوه متنفرم!!!☕ ________________ _به من نگو شما لی‌لی ، من یک نفرم ، تو صدام کن... +خیلی خب باااشه ، آقای تو! couple: koo...

    Mature
  • 𝐥𝐨𝐯𝐞𝐝 |جڱرڴۉشۂ(𝐯𝐤𝐨𝐨𝐤)
    17.2K 2.3K 23

    _اگه دیدی این‌طور اینجا افتادم چیکار می‌کنی؟ با چهره متمرکزی دوباره آدامسش رو جوید و نگاهش کرد؛ به معنی اینکه یادش نمیاد سرش رو به طرفین تکون داد مرد بزرگتر دو دستش رو که رویِ سینش قرار گرفته بودن به آرومی بوسید _میری پایین به؟ +میرم پایین به جیمینی خبر میدم! دستی به کمر و لگن پسر که روی شکمش قرار داشت کشید _آفرین جگر...

    Completed  
  • 💎dark and pink💎
    9K 1.4K 12

    + مین یونگی تو اونو کشتیش! - اون بهت دست زد صورتی! + اون دوست پسر لعنتیم بود تنها کسی که بهم اهمیت میداد! -به هرحال اون بهت دست زد.. ═════════ کاپل اصلی :یونمین کاپل فرعی/ویکوک / کوکوی(ورس) نامجین/هیونلیکس/هیونین/چانبک ژانر:جنایی/ انگست/ اکشن/ اسمات/ رمنس/مافیای/ پل...

  • love in the night |Vkook🍷
    8.5K 1.4K 13

    love in the night ~▪︎~ عشق در شب عشق کلمه ی عجیبیه ، جوری که تا اگه خودت عاشق نشی نمی تونی درکش کنی، برای منم همینطور بود، عاشقش شدم ، عاشق نفساش،عاشق لبخندش،عاشق اون دوتا مروارید مشکلی داخل چشماش ، عاشقش شدم با تمام وجودم، اما اون موقعه هنوز نمی دونستم اون همونه،کسی که ولش کردم ، ، ، _هی.... بچه...ول...

  • ຯChernobyl | Vkookᵃᵘ
    9.3K 1.4K 37

    ❅Summary: داستان عاشقانه و متفاوتی در سال ۲۰۸۶ میلادی، پروفسور تهیونگ کیم و تیم تحقیقاتیش به سرزمین گمشده‌ای سفر می‌کنن، سفری که باعث تغییرات زیادی در زندگی اونها خواهد شد. ••→ _ تو سال ۲‌۰۸‌۷، تو این نقطه از تاریخ دیگه انسانیت و اخلاق به درد آدمها نمی‌خوره... الان آدمها می‌دون تا از حقیقتا فرار کنن، می‌جنگن تا زنده...

  • 𝐷𝐼𝑁𝐼𝑇𝑅𝐼 [𝑉𝑘𝑜𝑜𝑘]
    1.7K 456 13

    /دینیتری/ " رد خونمو دنبال کرد و به اشتباه به قلبم رسید" دینیتری : داستان زندگی افرادی که سر بازی عشق و قدرت کیش و مات شدن! " یکی زیر دود سیگار اسیر میشه و دیگری درون سایه ی مرگ.. هر دو اسیرن... اهمیتی نداره زندانبانشون کیه... مهم اینه که انسان قبل درک کردن زندگی مرگ رو تجربه میکنه... تجربه ای محاکمه شده توسط اشتباها...

  • my fucking hybrid
    3.5K 422 7

    -:اقا خواهش میکنم نجاتم بدید جونگ کوک همونطور که به هایبریدی که زیر پاش ولو شده بود نگاه میکرد‌..... تخیلی/رومنس (تخیلی به خاطر وجود هایبریدها(دورگه انسان و حیوان):)

  • Superintelligent AI(Vkook)
    99 18 3

    انسانی که میمیره میتونه بعد به عنوان یک ربات زنده بشه؟ ------ *چند تا پارت اولو بخونینو بعد قضاوت کنین:) __________________________ کاپل اصلی : ویکوک کاپل های فرعی: یونمین- نامجین ژانر: علمی تخیلی- رومنس - هپی اند

    Mature
  • IKIGAY
    1.4K 420 14

    آدمی عاشق فرشته ای شد؛همه عالم میدانستند آن فرشته ی بی گناه برای آدم سیب سرخ گناه بود آدم هم میدانست...و سیب را خورد! آنگاه فرشته خندید و آدم جان داد فرشته ناز کرد و آدم شیدا شد فرشته آواز خواند و آدم غرق شد فرشته خواست آدم را به آغوش کشد،اما دیگر معشوقی نبود تا برایش عاشقی کند. عشق ادم را به مرز دیوانگی کشاند... ژانر...

  • Tolerate It [VKOOK]
    101 13 4

    من هیچ‌وقت نخواستم که بری ولی طاقت بی‌قراری‌ت رو هم نداشتم. -Short story

  • 𝔅𝔬𝔬𝔩𝔡𝔶 𝔐𝔞𝔯𝔶 || 𝐕𝐊𝐎𝐎𝐊
    387 58 6

    +چیه میترسی ببازی؟ - به کی،تو؟! +آه بیخیال فقط قبول کن ترسیدی! - هه،اوکی پس خودت و برای یه شب طولانی آماده کن بیب! از تازه کارا خوشم نمیاد! 𝑭𝒊𝒄𝒌 𝑵𝒂𝒎𝒆 : 𝐁𝐥𝐨𝐨𝐝𝐲 𝐦𝐚𝐫𝐲 𝑮𝒆𝒏𝒆𝒓 : 𝑬𝒗𝒆𝒓𝒚𝒅𝒂𝒚 / 𝒇𝒂𝒏 / 𝒔𝒎𝒂𝒕 / 𝒓𝒐𝒎𝒂𝒏𝒄𝒆 𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞 : 𝐕𝐤𝐨𝐨𝐤 / 𝐍𝐚𝐦𝐣𝐢𝐧 / 𝐘𝐨𝐧𝐦𝐢𝐧 ✎𝑾𝒓𝒊𝒕𝒆𝒓...

  • |𝐇𝐀𝐄𝐓𝐇𝐄𝐑|
    9.1K 947 13

    -تو درست ترین اشتباه منی! +به اندازه تمام گل های اماریلیس دلتنگتم! -من از آسمون اومده بودم ، اونجا ستاره ها فقط از تو حرف میزدن. +نورِ من. کیم . تِ . ه . یو . نگ! "نمی‌دانم چگونه است که اینقدر برای من آشنا هستی یا چرا احساس می‌کنم کمتر با تو آشنا می‌شوم و بیشتر انگار به یاد دارم که تو کی هستی. چقدر هر لبخند، هر زم...

  • ᴘɪɴᴋ ʀᴏsᴇ
    5.2K 760 5

    _بزار ببینم اسم اون پسر آمریکایی توی کلاستون الکس بود دیگه درسته ؟ تهیونگ قدمی عقب رفت _گوک داری اشتباه میکنی جونگ کوک به سمت در اتاق رفت ولی قبل اینکه ازش خارج بشه از پشت توی بغل کوچیک و گرم امگاش فرو رفت _داری اشتباه میکنی گوگی من برات توضیح میدم همه چیز رو واست توضیح میدم نرو لطفا نویسنده : Akira کاپل : کوکوی ژ...

    Mature
  • Eugènie
    638 121 14

    " آهنگ داستان عاشقانه یا آخرین رقص ایندیلا... تصاویر قهوه‌ای رنگ و خاک خورده‌ی عکس ها... ساختمان بلند هبیتیت مارسی، خیابان‌های خلوت با خانه‌هایی قلعه مانند و سر به فلک کشیده، کافه‌ای با یک گرامافون قدیمی و بوی قهوه و نسکافه‌ای که همه جای آن پخش شده است... تابلوهای شکسپیر روی جای‌جای دیوارهای شهر، کلاه های کج فرانسوی...