Select All
  • Abandoned Omega | Kookv
    298K 37.1K 38

    Couple: Kookv Genre: Omegaverse-Mpreg-Smut-Angst -خودت گفتی من در حدی نیستم که تو آلفام باشی! اذیتم کردی..بدون اینکه کاری کرده باشم هزاربار تحقیرم کردی..من حتی اسم تورو هم نمیدونستم اما جوری باهام رفتار کردی که انگار دلیل تموم بدبختیات منم.. +تو هیچوقت نمیتونی اون روزا رو فراموش کنی، نه؟ تهیونگ امگا 18 ساله که برای...

    Mature
  • ✻Ferita🥀❊
    8.5K 1.1K 12

    [کامل‌شده] «می‌گم... اگه دکتر باهاش حرف بزنه، شاید قبول کنـ...» با صدای برخورد محکم بشقاب و تکون خوردن شدید میز، توی جاش پرید و با شنیدن فریاد مرد چشم‌هاشو بست. «ساکت شو جونگ‌کوک، گفتم نمی‌خوام! دهنتو ببند!» هول محکمی به میز داد و با قدم‌های بلندش سمت اتاق رفت و در رو بهم کوبید. جونگ‌کوک با ناباوری، شوک زده نگاهش ر...

    Completed   Mature
  • ❊Emerald❊
    14.3K 1.8K 12

    [کامل‌شده] تهیونگ پسری کنجکاو که نفهمید چطور سر از جنگلی مخوف و ترسناک درآورد و سرنوشتِ زندگی‌اش رو تغییر داد... پا داخل کلبه‌ای متروکه گذاشت و از همون نقطه، اسارتِ عشق رو به نام خودش زد. . . _ نمی‌خوام صدای قشنگت که با لرزوترس، ازم خواهش می‌کنه تا آزادش کنم رو، بشنوم تهیونگ. تو آزاد نمی‌شی؛ بلکه آزادانه داخل قصر...

    Completed  
  • Vesta | taekook |
    38.1K 5.7K 48

    تهیونگ تو خودش بیشتر جمع شد و با تعجب پرسید: منو میبری به قبیلتون؟ قبیله اژدهاها؟ جونگ کوک همونطور که سعی میکرد آتیش رو کمی بزرگ تر کنه جواب داد: آره، نکنه میترسی؟ تهیونگ تقریبا جیغ کشید: نههه! وقتی نگاه متعجب جونگ کوک رو دید خجالت زده سرش رو پایین انداخت و با مظلومیت گفت: فقط فکر نمیکردم حالا حالاها بهم اعتماد کنی. ...

    Completed   Mature
  • King Of Emotions (VKook)
    773K 100K 65

    کاپل اصلی: ویکوک. کاپل فرعی: سپ«یونگی تاپ» و ناممین. خلاصه: تهیونگ پادشاه کره جنوبیه و ده سالی هست که دنبال جفت حقیقیشه... چی میشه که وقتی با یونگی، دوست و محافظش، قایمکی رفته بیرون، پسر امگایی رو کنار دوست پسر هیونگش ببینه که شدیدا از پادشاهی که خودش باشه متنفره و دست بر قضا... همون لحظه بفهمه که اون امگای تخس... جفت...

    Completed   Mature
  • DADDY IS MY UNICORN
    222K 40.5K 46

    🌈🦄- ددی؟ می‌دونستی تو یونیکورن منی؟ جانگکوک با چشمایی بیرون زده به پسر روبه‌روش نگاه می‌کنه. - ها؟ من؟ دقیقا منظورت منم تهیونگ؟ احیاناً حرفت و برعکس نگفتی کیتن؟ تهیونگ روی خزای گربه‌اش دست کشید و نچی کرد. - منظورم دقیقا خود خودت بودی ددی کوک. جانگکوک با کنجکاوی پشت میزش نشست و دست به سینه شد. - خب حالا چرا من یونیکو...

    Completed  
  • ❄️Snowball❄️
    8.8K 1.7K 8

    «کوکی ، اون پری آرزوهای بچه های خوش قلبو برآورده میکنه پس اگه یه بچه خوش قلب و مهربون باشی اون حتما میاد پیشت» _تو اشتباه میکردی مامان ، اون پری هرگز نیومد...و حالا من دیگه یه بچه خوش قلب نیستم! ___________________________ ❄️یه چند شاتی کوچولو از کوکوی که همینجوری یهویی دلم خواستو نوشتم. اگه دوست دارین یه نگاهی بهش بن...

    Completed   Mature
  • the game is on
    29.5K 5.2K 20

    فیک بازی شروع شد کاپل اصلی: kookv/vkook کاپل فرعی: sope ژانر: عاشقانه، فلاف، تخیلی، فانتزی.

    Completed  
  • Curse of the Wolf
    155K 28.7K 20

    تهیونگ گرگ طلسم شده ای که تو جنگل ممنوعه زندانی و زندگی می کنه. چی میشه اگه یک روز یک بچه بی نام و نشون رو نزدیک خونه اش پیدا کنه؟ کاپل اصلی: kookv/vkook کاپل فرعی: chanbeak ژانر: عاشقانه، فلاف، فانتزی، امگاورس و... وضعیت فیک: کامل شده.

    Completed  
  • The monster has fallen in love
    360K 57.9K 50

    🔞 چی می‌شه اگه یک هیولای آدم خوار یک روزی عاشقه شکار دلبرش بشه؟ کاپل اصلی: kookv/vkook کاپل فرعی: سکرت ژانر: عاشقانه، اسمات، دارک، جنایی و... وضعیت فیک: کامل شده.

  • Before we met (Taekook AU)
    229K 29.1K 48

    فن فیکشن کوک‌وی/ویکوک . . . _قبل از اینکه منو ببینی کی بودی ؟ تهیونگ سرش رو بالا اورد و به جانگکوک نگاه ناباوری انداخت ، اون حق نداشت از قبلا حرف بزنه . _تو نمیتونی... نمیتونی همینجوری بیای و بری و بخوای من همون ادم قبلی باشم عوضی . تهیونگ ضربه ی محکمی به شونه ی جانگکوک زد، توقع داشت مثل همیشه پسر کوچیک بخنده و بگه ش...

    Completed   Mature
  • After we fell (Taekook AU)
    86.8K 13.2K 26

    من به یاد نمیاوردم قبل از دیدنت دقیقا کی بودم ، سرگرمی هام چی بود و چه چیزهایی قلبم رو به تپش مینداختن ولی بعد از اینکه عاشقت شدم فهمیدم تمام زندگیم رو به تو گره زده بودم، خواب شب و غذا خوردن و نفس کشیدنم رو باهات هماهنگ کرده بودم و تغییرات همیشه وحشت زده‌م میکردن ، اگر منو به یاد میاری ،باید بهت بگم تو تغییرم دادی...

    Mature
  • Café violet | کافه بَنَفْش | Completed
    26.7K 5.7K 9

    [کافه ویولت] تو بارون بودی کیم تهیونگ و من یه چترِ باد برده ------------------------------- داستانِ کوتاه لطفا کافه بنفش رو با عشق و احساس بخونید :) ------------------------------- کاپل: ویکوک، ویمین ژانر: درام، رومنس، انگست

    Completed  
  • The Mermaid | VKOOK
    126K 21.6K 54

    خلاصه : جونگ کوک یه پسر گوشه گیر و تنهاست که توی یه جزیره زندگی میکنه. یه روز اتفاقی با یه پری دریایی که یه سازمان دنبالش بود، ملاقات میکنه و بعد از مدتی بهش علاقمند میشه ولی آیا دو انسان از دو دنیای متفاوت میتونن عاشق هم بمونن! قسمتی از فیک: من میخوام تو همین چند روزی که پیشمی عاشقی کنم ... _ بقیه ی عمرت میخوای چیکا...

    Completed  
  • UnConscious | VKOOK
    217K 24.8K 55

    مَدهوش🃏 تهیونگ یک نویسنده ی مشهور با اسم هنریِ (آدرین هرلسون) که با دخترِ 6 ساله ش، مِرا که یادگار از همسرِ عزیزش جونگکوکه زندگی میکنه‌. عشقی که شش سال پیش طیِ یک تصادف جاده ایِ عمدی و سقوطش به ته دره ی عمیقِ پشت جنگل های کاج، فوت شده. حالا چی میشه اگه یک روز وقتی تهیونگ به عنوان مهمان افتخاریِ نقاشی که نخست وزیر ف...

    Completed  
  • Broken pieces(vkook) (Completed)
    294K 40.9K 53

    (فروپاشیده) کیم تهیونگ یه وکیل خشک و مقرراتیه که تمام زندگیش رو صرف کارش کرده و هیچ اعتقادی به عشق نداره! اما یه روز دفتر خاطرات پسری به دستش میرسه که همه ی زندگیش رو زیر و رو میکنه! (اقتباسی از یک رمان دوست داشتنی) داستان اصلی کامل شده افتر استوری کامل شده ژانر:رومنس،درام،انگست،روانشناسی،اسمات کاپل:ویکوک/کوکوی

    Completed  
  • 𝗧𝗶𝗴𝗿𝗶𝗱𝗶𝗮 ᵛᵉʳˢ
    262K 37.3K 73

    𝙃𝙮𝙗𝙧𝙞𝙙 - 𝙁𝙡𝙪𝙛𝙛 - 𝙏𝙝𝙞𝙡𝙡 - 𝘼𝙣𝙜𝙨𝙩 - 𝙍𝙤𝙢𝙖𝙣𝙘𝙚 سازمان EPA، در ظاهر یک سازمان محافظت محیط زیستی بود که از حیوانات دارای نژاد خاص حفاظت می‌کرد. اما در باطن روی انسان‌ها آزمایشاتی انجام می‌داد و با تزریق ژن و هورمون‌های حیوانی، سعی در تغییر رَویه بدنشون داشت. در این بین تنها یک مورد مثبت بوجود اومد...

    Completed   Mature
  • HaMira ∥ هامیرا {KookV, NamGi, HopeMin}
    38.7K 4.9K 45

    🔴 #Full 🔴 داستان از جایی شروع میشه که جئون تهیونگ، امگای شیرین و عزیزکرده‌ی استاد ریاضی، جئون جونگ کوک، از آلفای گرگش باردار می‌شه و چالش تازه‌ای به زندگی اون اضافه می‌کنه. چرا که جونگ‌کوک به عنوان یه هیبرید گرگ توی دنیایی که انسان‌های غیر هیبریدی به شدت گرگ‌ها رو تحقیر می‌کنن، ناچاره خودش رو پنهون نگه داره... همینط...

    Completed   Mature
  • Piggy bank :::... ✔
    147K 27.9K 25

    ıllıllı قُلَّکِ خوکی ıllıllı ~.~ ~.~.~ "رفیق... تو واقعا باید روی روش های مخ زدنت کار کنی! میتونستی حداقل قبلش برام یک مشروب بخری!" "بهتر نیست تعارفات و تشریفاتِ مسخره رو کنار بگذاریم و زودتر بریم سرِ اصل مطلب؟ به هر حال هر چی زودتر به هتلِ برسیم ، وقتِ بیشتری داریم تا بازی های بزرگونه ی بیشتری انجام بدیم... هوم؟" ~.~...

    Completed   Mature
  • فاکرز~
    3.3K 338 5

    [Completed] فاکرز🔥𖨥 ظاهرشون با مقدار قابل توجهی تتو و عضله، درست شبیه به پسرهای بد بود و به‌خاطر نوع شخصیت‌ و سبک زندگی‌شون، بسیار دست‌نیافتنی به‌نظر می‌رسیدن؛ دو پسری که بنابه‌دلایل شخصیِ خودشون، مجبور به کار در یکی از معروف‌ترین کلاب‌های لاس‌وگاس شدن و درست در روز اول کارشون، متوجه شدن که همکارشون، کسیه که از قبل...

    Mature
  • •° Black Tattoo °• [ KookV, Namjin] Completed
    239K 39.2K 55

    "نگاهم دوباره به دست های پر از تتوی جونگ کوک افتاد و بی معطلی چیزی که از ذهنم می گذشت رو به زبون اوردم: تو چند سالته؟ گوشه ی لبش رو کج کرد که باعث شد لپ سمت چپش بیرون بزنه و شبیه یه بچه خرگوش بشه. از دیدن چهره کیوتش لبخندی ناخودآگاه رو لبم نشست و با شنیدن صداش که گفت: بیست و دو... سعی کردم جلوی بزرگ شدن لبخندم رو بگیر...

    Completed   Mature
  • 𝗦𝘁𝗼𝗰𝗸𝗵𝗼𝗹𝗺 | KOOKV
    512K 77K 32

    [Completed] "- این موضوع به تو مربوط نیست جئون. بکش کنار. ارباب کیم با سردی گفت و قلب تهیونگ با وحشت توی سینه اش کوبید‌. اسلحه مشکی توی دست پدرش پر بود و تنها چیزی که بین اون و مرگ ایستاده بود جئون جونگ کوک بود. - اسلحه رو بزار کنار کیم. جونگ کوک با خونسردی گفت و این بار ارباب کیم با عصبانیت فریاد کشید: - بکش کنار عوض...

    Completed   Mature
  • 🌺Blooms Melody🌺
    263K 66.5K 91

    کیم تهیونگ توی دنیای سیاه و سفیدی زندگی می‌کنه که فقط افرادی که نیمه‌ی گمشده‌شون رو پیدا کردن، قادر به دیدن رنگ‌ها هستن! دو نیمه فقط با لمس همدیگه و جریان الکتریسیته‌ی خوشایندی که بهشون موهبت رنگی دیدن می‌بخشه، از وجود هم خبردار می‌شن و جمعیت به قدری زیاده که پیدا کردن نیمه‌ی گمشده مدت‌ها طول می‌کشه. تهیونگ بعد از سا...

    Completed   Mature
  • 𝑻𝒉𝒆 𝑾𝒆𝒂𝒑𝒐𝒏(𝑲𝒐𝒐𝒌𝑽)
    314K 12.8K 54

    _اسـلـحـه_ نویسنده: راحیل کاپل: کوکوی ژانر: جنایی، اکشن، پلیسی، انگست، ماجراجویی، اسمات خلاصه: فرمانده جونگکوک، عاشق دل شکسته ای که برای گرفتن انتقام قتل دوست‌پسرش تراشه ای رو می سازه که عاقبت همه‌اشون رو نامعلوم میکنه و کیم‌ تهیونگی که ادعا میکنه فقط یک کافه‌داره و دوست دبیرستان جونگکوکه وارد زندگیش میشه اما آیا و...

    Completed  
  • Monsieur ∥ موسیو {VKook, KookV, NamJin}
    245K 26.4K 60

    🔴 #Full 🔴 توجه‼️این داستان سیاسی، جنایی و دارای محتوای بزرگسالانه است و ابدا به افراد زیر 20 سال توصیه نمی‌شه!! با آگاهی و درک درست و نسبی درمورد این مسائل، داستان رو مطالعه کنین.❤️‍🔥 موسیو با گام های موقر و جدی توی راهروی بلند شرکت قدم برداشت، راه رفتنش شبیه صحنه ی اسلوموشن یک فیلم اکشن بود و وقتی تار موهاش روی پی...

    Completed   Mature
  • the ShowCase :::...
    734K 164K 96

    ıllıllı ویترین ıllıllı + خب ، جونگکوک. بهم بگو...چی میبینی؟ - یک بدبخت بیچاره...یک جنس...یک هرزه! + میخوای بدونی من چی میبینم؟ - ....؟ + یک شاهکار...یک زیباییِ غیر قابل انکار! ~.~ ~.~.~ فیکشنی که در "کلیشه ترین" و "قابل پیش‌بینی ترین" وضعیت شروع میشه و در "غیر کلیشه ترین" و "غیرقابل انتظار ترین" حالت ممکن ادامه پیدا م...

    Completed   Mature
  • Stop Rewind Play | Vkook | mini fic
    77.7K 11K 6

    خلاصه: جونگکوک و تهیونگ با وجود اینکه پنج ساله باهم ازدواج کردن اما تصمیم گرفتن که از هم جدا بشن؛ ولی مجبورن برای طلاق گرفتن جلسات مشاوره ای رو بگذرونن و سنیورا اسمیت، مشاور پیری که به کمک اون دو اومده، سعی میکنه تا مشکلاتشون رو بهشون نشون بده💞 ژانر: فلاف، روانشناسی، برشی از زندگی، درام کاپل: ویکوک نویسنده: Moonlike...

    Completed  
  • EARTH | VKOOK
    83.4K 16.3K 42

    "فصل دوم فیکشن کروماندا" خلاصه: دست‌های گناهکار خون‌آلود، برای دست‌های پاک امید ممنوعند. با اون کاپشن سفید، درست مثل ابری وسط جنگل خلوت کوهستان میرفت، میبارید و تهیونگ دانه برف هایی که از وجودش سقوط میکردن رو با دست هاش میگرفت تا بذاره روی قلب سوختش! " کسی تو سینه ی من مرده که نمیشناسمش، اما انگار از خاکسترش هنوز گرم...

    Completed   Mature
  • CHROMANDA | VKOOK
    264K 38K 48

    خلاصه: زیاد شنیدیم که میگند " تو دلیل زندگیمی" و ما میدونیم که این جمله حتی اگر هم از اعماق قلب باشه، باز یه اغراقه، نهایتش بعد اون، فقط یه چند ماهی مثل جهنم بگذره... نه؟! ولی این در مورد ققنوس ها متفاوته! جونگکوک واقعا و بی مبالغه میمیره، اگر تهیونگ نباشه... چون اون یه ققنوس فضاییه! "نمیدونم چند سال گذشت... ولی بالا...

    Completed