A world where the most powerful is acknowledged. And Jungkook curses his luck for being born an Omega, so he starts training himself to become strong... in search of the pack only heard of, one that is feared by all, and he wants to challenge the Ultimate Alpha of that pack, Park Jimin, the omnipotent being, the immor...
❝ What kind of a name is Juliet? Don't tell me you believe in that cliche love story.❞ ❝Well, guess what? This Juliet can make your knees weak.❞ In which, Jungkook goes by the codename 'Juliet ' who is professionalised at threat analysis and saving the victims before the preprator could pounce on them. A man with zero...
>name : Holy and UnHoly >couple : VMin / NamJin / suga×hyri >genre : fantazy(werewolf , vampire) / angst / >romantic / general >writer : farnoosh
⌑ فیکشن: Remedy ⌑ | اتمام یافته✔︎ • کاپل‌ها: مینگوک، تهگی • ژانر: زندگی روزمره، رمنس، فلاف، اسمات، کمی انگست • روز آپ: دوشنبه‌ها ❗Tags: mention of rape and death (not Bangtan), panic attack, slow build, lack of communication in some points. ▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎ زندگی گاهی سخت و پیچیده میشه. برای جیمین، این اتفاق زمانی افتاد که...
[ترجمه شده] "میدونی، وقتی یک نفر غمگینه، تماشا کردن غروب آفتاب رو خیلی دوست داره." -آنتوان دوسنت اگزوپری - شازده کوچولو cover : @/chimmedt in twitter writer : @/wordcouture in AO3 ( از نویسنده اجازه گرفته شده)
خونه رو ترک کردم. تمام چیزی که اون روز با خودم داشتم کوله پشتی و تخته اسکیتم بود، به علاوه ی مبلغ نسبتا قابل توجهی پول که پدر بزرگم برام به ارث گذاشته بود. خوشبختانه سن قانونی در مورد وراثت تو کشور من 16 سال بود و وقتی دو ماه پیش پدر بزرگ ما رو ترک کرد پول نسبتا زود به حساب من واریز شد. بنابراین دیگه دلیلی نداشت که او...
_میدونی دوست نداشتنت مثل چیه؟ _مثل این میمونه که دریارو از ساحل بگیرن چون از ساحل بدون دریا فقط یه کویر میمونه...🌊 خلاصه: مسکو داستانی عجیب از زندگی خون آشام هاییه که سرنوشت خودشون رو انتخاب کردن... طبق قوانین جدیدی جهان به دو بخش تقسیم میشد...شمال برای خون آشام ها و جنوب برای انسان ها... اما چی میشد اگه سرنوشت برده...
فصل دوم: Moonrise طلوع ماه... توی شهری مثل مسکو چه معنایی میتونست داشته باشه؟ خون آشام ها فرزندان ماه بودن...اما چی میشد اگه ماه پای فرزندان ارشدش رو با ماجرا باز میکرد؟ تهیونگ سوبایانین شهردار فعلی مسکو، باید به همراه برادرش به جنگ با آشوب های آینده ی مسکو میرفت... اما عشق... طلوع دوباره ی ماه، طلوع دوباره اون پسر...
"اگه بفهمم که قراره دیگه نبینمت، تمام داستان آشناییمون رو توی یه نامه مینویسم و اون رو به عنوان یادگاری ای از طرف خودم برات به جا میذارم." جونگکوک کسیه که تمام ثانیه ھای زندگیش با درد طاقت فرسایی میگذرن، ولی اون هیچوقت دست از جنگیدن برنمیداره چون، اون جیمینی رو داره که با افکار و احساسات معصومانش بهش انگیزه ی زنده مون...
جیمین یه پسر هیفده ساله است که در اثر یه حادثه قدرت تکلمش رو از دست داده و یک ساله که به مرکز توانبخشی برای دوباره به دست آوردن صداش مراجعه میکنه. حالا اون توی ناامید ترین روزای زندگیشه ودرست وقتی فکر میکنه شاید قرار نیست هیچ وقت دوباره بتونه حرف بزنه یه ملاقات همه چیز رو عوض میکنه. "تو مثل زئوس میمونی" روی دفترچه ا...
اینکه میگن هیچوقت دیر نیست یه دروغ مسخرست که میخوان باهاش بهمون امید واهی بدن.... اگه چیزی رو میخوای بجنب چون اگه دیر بشه... برای همیشه از دست دادیش - JJY ژانر : زندگی مدرسه ای، تراژدی (پایان تلخ/سَد اِند)
New parts every week on Fridays at 10PM ET ***** It's the day of visitors. But the visitors to Sin-si are unwelcomed, vengeful beom. Unforgotten animosity fills the air and rage collides, soaking the ground with blood. Seven boys take up their weapons to end this fight, once and for all. 7FATES: CHAKHO with BTS *****...
"تو دنیای کوچیک و آبی منی، بلوبری!" Name : Blueberry Couple : Jikook Genre : Romance, Fluff, Short story ⚠ لطفا توجه داشته باشید شخصیت‌ها و اتفاقات داخل فیک، تماماً خیالی بوده و هیچ ارتباطی به شخصیت اصلی افرادِ نام برده شده، ندارند.
*چندشاتی: خواهران ِ دوست پسر* •~خلاصه: پارک.. جی.. مین.. فرزند پارک جانگ یو، دانشجوی رشته ی حقوق دانشگاه ملی سئول.. پسری که از زیبایی چیزی کم نداره(البته این نظر خودشه!) و همینطور باهوش ترین دانشجوی حقوق دانشگاه(اینم نظر خودشه..!) از بچگی عادت داشت تمام سعی‌شو بکنه که توی همه چیز بهترین باشه.. و میشه گفت همیشه هم موفق...
- تو مثل رز سیاهی + چرا رز سیاه؟ - فکرکنم دلیلشو خودت خوب بدونی... جیمین دیگه اون امگای آروم و شاد و سرزنده 4 سال پیش نبود. بعد از سه سال وحشتناکی که توی اون سازمان لعنتی تحمل کرده بود حالا درست مثل یک گل رز یخ زده به پایگاه پناه آورده بود؛ جایی که تبدیل به مکان امنش شده بود.. ولی مکان امنش میتونست تغییر کنه و جاش ر...
💜فول شده💜 . . وقتی فرشته ها نقطه ضعفش میشن... وقتی آسیب دیده ترینشون میشه ملاحت تک تک ثانیه هاش... وقتی درد ها...استرس ها...و ترس های فرشته ی هفده سالش... مرد میکننش توو اوج شونزده سالگی... وقتی به تکاپو میندازنش...شجاع میکننش...که ببره این خط بدبختی رو از زندگی جیمین... جیمین...پسر اروم و عجیب مدرسه اونقدر اروم م...
وانشات و سناریو از جیکوک Name : Jikook Oneshots Couple : Jikook [Jimin ↑] Genre : Romance, Fluff, Smut, etc ⚠ لطفا توجه داشته باشید شخصیت‌ها و اتفاقات داخل فیک، تماماً خیالی بوده و هیچ ارتباطی به شخصیت اصلی افرادِ نام برده شده، ندارند.
جونگ کوک بیماره و جیمین برای خوب شدن دوستش مجبوره به سرزمین دیگه ای سفر کنه... وانشات کوتاهی که من برای تولد دوستم سمفونی نوشتم...
وانشات : آکِیشا نایت‌کلاب کاپل : مینگوک ژانر : رمنس، اسمات °•°•°• خلاصه: آکِیشا نایت کلاب، کلابی که توش فقیر و پولدار کاراگاه و رئیس مافیا همه و همه یه شب چیزی که هستن رو فراموش میکنن و یه هدف مشترک دارن... خوش گذرونی! چی میشه اگر جیمین افسرده که دیگه توی زندگیش به چیزی امید نداره، به این کلاب بره و با یه غریبه خاص آ...
(تموم شده) چی میشه جونگکوک بخاطر دوستش به جیمین پیام بده ولی همه چی اونطور که باید میشد نشه؟ تکست جیکوک : ناشناس
وانشات: روحم رو لمس کن کاپل: مینگوک ژانر: رمنس، فلاف، اسمات ~ همیشه مجبور بود وقتش رو صرف کار کردن کنه تا مخارج زندگیشون تامین بشه و هیچوقت زمان نداشت تا برای خودش تفریح و انگیزه ای واسه شروع کردن یه روز دیگه پیدا کنه... اما حالا جونگکوک برای اولین بار یه سرگرمی هیجان انگیز پیدا کرده بود و اون دید زدن نقاشی‌های پسری...
"کامل شده" در زمانه ای که سقف آرزوی برده ها، یک کف دست نان بیشتر است، جیمین رویای آزادی را در ذهن خود میپروراند. او در میان ذهن های قل و زنجیر گشته، فردی را ملاقات میکند که آرمان هایش را با پوست و استخوان درک میکند. کاپل: کوکمین ژانر: کلاسیک، عاشقانه، تاریخی، روانشناختی، تراژدی نوع: چندشاتی
_خودخواهانه اینو میخوام که مال من بمونی ولی موندن پای آدمی که قراره برگرده معنا میده... پای مردی که نیست، میشه موند؟ جونگ کوک، یه سایه ی سیاهه. شکارچی که توی دل شب دنبال انتقام برای گذشتشه و مُهره ی شروع این انتقام، پارک جیمینه! طراحِ لباسِ مشهوری که برای نابودی پدرش، مجبور به همکاری با جونگ کوک میشه... ▪︎couple: kook...
_من ازت خوشم میاد ؟! +ولی من یه پدر سینگلم...... *متوقف شده* 𝙜𝙚𝙣𝙧𝙚:𝘤𝘰𝘮𝘦𝘥𝘺,𝘶𝘯𝘪𝘷𝘦𝘳𝘴𝘪𝘵𝘺,𝘳𝘰𝘮𝘢𝘯𝘤𝘦 𝗺𝗮𝗶𝗻 𝗰𝗼𝘂𝗽𝗹𝗲 :𝗄𝗈𝗈𝗄𝗆𝗂𝗇 𝘄𝗿𝗶𝘁𝗲𝗿:𝖡𝖺𝗌𝗂𝗅
Jimin is a big, big fan of solo singer Jeon Jungkook. One day people started to @ Jungkook.Offical and that's where it all started.
Jimin works at a local flower shop and Jungkook is a policeman that happens to work in that area. [Jikook] [Instagram AU]
To Seoul High School, Park Jimin is the nerdy kid who loves to play the piano and dance. He's the kid in the back of the class with the over sized hoodies and thick rimmed glasses. The kid who gets bullied on a daily basis by Bangtan. But to the rest of the world? Park Jimin is the nephew and heir to the most powerful...
"I can't protect you... I can't be the alpha you deserve" Werewolf Jikook au Mature content Smut- chapters will have a ~ next to them Strong language ~bottomkook ~topjimin
"I will pay you double. Ride me!" In which, Jeon Jungkook is a professional Taxi driver that excels in driving through all kinds of roads, giving his customers the best driving experience they could ever have in their lifetime. Jungkook encounters Park Jimin as his last customer infront of a station all wet. How me...
جونگکوک، پسر جوان اشراف زاده ای که بهش گفته شده زوج مقدر شده‌ی پادشاهه و باید برای ازدواج با اون مرد به پایتخت بره. پسری که از بدو ورودش به قصر متوجه میشه متعلق به اونجا نیست و تصمیم داره بجای اینکه سرنوشتش رو دست کائنات و بقیه بسپره، اون کسی باشه که سرنوشت بقیه و انتهای این داستان رو تعیین میکنه. Genre: Omegaverse, F...