my pain
جانگکوک امگایی که بعد از جدایی از خانواده ش با برادرش یونگی زندگی میکنه سختی های زیادی میکشه چی میشه اگه جانگکوک با تهیونگ آشنا بشه آلفایی که عاشقشه کاپل:تهکوک ژانر:انگست،امگاورس،امپرگ،اسمات
جانگکوک امگایی که بعد از جدایی از خانواده ش با برادرش یونگی زندگی میکنه سختی های زیادی میکشه چی میشه اگه جانگکوک با تهیونگ آشنا بشه آلفایی که عاشقشه کاپل:تهکوک ژانر:انگست،امگاورس،امپرگ،اسمات
💋اون شب توی مهمونی بزرگ سالانه که تمام سلبریتیهای کره حضور داشتن همه چیز آروم بود. همه چیز جز قلبِ جئون جونگکوک، خوانندهی محبوبِ سولو که برای دیدن آیدل و کراش چند سالهاش کیم تهیونگ، بیقرار بود.💋 . . . وضعیت: فول شده 🍷part of part🍷 جونگکوک نگاه خیره تهیونگ به پایین تنهاش رو غافلگیر کرد. - چیز جذابی چشمتون رو...
*تموم شده* تهیونگ یه آلفا و شغلش معلمی هست و دنبال یه آگهی میگرده برای استخدام. تا اینکه یه روز دم در خونش یه آگهی میبینه: یه مدرسه ای که برای لیتل ها هست دنبال معلم جدید میگرده . خوب چه کاری بهتر از این پس کارای استخدام و انجام میده و یه هفته بعد به عنوان معلم جدید وارد این مدرسه میشه. بی خبر از اینکه یکی ازون لیتل ه...
Metanoia "متانویا به معنی کسی که مسیر ذهن و قلب شمارو تغییر داده،مثل یک معجزه!" ও 𝑪𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆: 𝒌𝒐𝒐𝒌𝒗 𝑺𝒊𝒅𝒆 𝑪𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆: 𝒚𝒐𝒐𝒏𝒎𝒊𝒏-𝒏𝒂𝒎𝒋𝒊𝒏 𝑮𝒆𝒏𝒓𝒆: 𝒓𝒐𝒎𝒂𝒏𝒄𝒆_𝒇𝒖𝒏_𝒇𝒊𝒄 𝒄𝒉𝒂𝒕_𝒓𝒆𝒂𝒍 𝒍𝒊𝒇𝒆_𝒔𝒎𝒖𝒕 "من ازت بزرگترم و مهم تر از همه پدر یه بچه ام پس باید بهم بگی هیونگ!" "خب که چی؟ من...
حتی فکرش رو هم نمیکردم عاشق اون توتفرنگی کیوت بشم ژانر:ازدواج اجباری، امگاورس، امپرگ، رومنس، انگست کاپل:کوکوی شروع:1401/1/22 پایان؛؟؟ درحال اپ (متوقف شده تا اواسط شهریور) 🎖38 kookv 🎖100 عاشقانه 🎖58عاشقانه 🎖7ددی کینک 🎖 18 کیوت 🎖88 اسمات 🎖14ددی 🎖666 kookv 🎖244 امگاورس
+تهیونگ ....آهه یواش...آرومتر...... تهیونگ با بدجنسی به جفتش روی میز نگاه کرد و گگ رو توی دهنش چپوند × تا وقتی نمیتونی بگی ددی دهنت رو بسته نگه دار! کوک ناله ای با دهان بستش کرد و سرش رو تکون داد. ¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤ کاپل اصلی:ویکوک کاپل فرعی:توی فیک معلوم میشه ژانر:مدرسه ای،اسمات،امگاروس
ته ته ی ما یک بیبی بر خیلی خیلی کیوته که به یک ددی قوی و مراقبت کننده نیاز داره. و بچه ها این رو بدونین که این فیک طبق زندگی واقعی کوکوی طبق مومنت هاشون هست. کاپل اصلی : kookv کاپل فرعی : sopemin , namjin ژانر: light bdsm , very very fluf , daddy kink ، , smut بچه ها ببینین یعنی در حدی این فیک فلافه که اصلا قلبتون شغل...
Be Selfish In Love •• [ Completed ] -تو دستمو گرفتی تو نجاتم دادی.. صادقانه دوستم داشتی و بهم محبت کردی و عشق دادی و من نمیدونم چجوری باید محبت هات رو جبران کنم.. چجوری باید تمام خوبی هات رو بهت برگردونم... -ʙʏ ᴍᴇ & @Moonlike_Rmy🍃🌙 -ᴛᴇʟᴇɢʀᴀᴍ ᴄʜ ᴜᴘ: ᴠ_ᴋᴏᴏᴋɪ _ @v_kookific🍃 -Cᴏᴠᴇʀ ʙʏ: @CallMeHistoria 💜 Start: 05/04...
اشکی از گوشه ی چشمش پایین چکید و لیسی به لبش زد = کوکی نمی خوای این بازی رو تموم کنی من...متاسفم با لحن غمگینی گفت و روی زمین زانو زد =گوکی این درد داره ..وقتی برای منی ولی...نمی تونم لمست کنم کوک من بوسه هات رو می خوام...هق...لمس هات رو و اون...بیبی بر صدا زدن هات رو . هق ..می خوامت. .جئون جونگ کوک...جئون تهیونگ...
for me.. "در ازای دریافت مبلغ مورد نظر حضانت فرزند اول شما به جئون جونگکوک داده میشود" کاپل:کوکوی، یونمین. وضعیت:کامل شده... روزهای آپ: روز های زوج
+ چی توی سرت میگذره؟ _ همونی که توی سر تو میگذره...رئیس! کرواتمو کشید و لباشو رو لبام کوبید.... نام مینی فیک [ ?can we do it again ] [[ تمام شده ]] ژانر: اسمات کاپل: کوکوی خلاصه: یه پسر ظریف و زیبا که روی رئیسش کراش داره و تلاش میکنه تا مخشو بزنه و خبر نداره که رئیس جذابش هرشب توی تصوراتش اونو بفاک میده.....
You could make me a believer Even if that shit ain't true You gon' make me commit murder Baby, I'd kill for you ويمين ميني فن فيك📝
Love by change عشق به طور اتفاقی 𖦹𖦹𖦹 𝑪𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆 : 𝒌𝒐𝒐𝒌𝒗 𝑺𝒊𝒅𝒆 𝑪𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆 : 𝒚𝒐𝒐𝒏𝒎𝒊𝒏_(𝒔𝒆𝒄𝒓𝒆𝒕) 𝑮𝒆𝒏𝒓𝒆 : 𝒎𝒂𝒇𝒊𝒂- 𝒂𝒄𝒕𝒊𝒐𝒏- 𝒓𝒐𝒎𝒂𝒏𝒄𝒆 - 𝒇𝒍𝒖𝒇𝒇- 𝒅𝒂𝒅𝒅𝒚 𝒌𝒊𝒏𝒌 - 𝒍𝒊𝒕𝒕𝒍𝒆 𝒔𝒑𝒂𝒄𝒆 - 𝒔𝒎𝒖𝒕 جئون جونگکوک رئیس بزرگترین باند مافیا...کسی که به هیچکس رحم نداره جز کسا...
از کاپل ویکوک و کوکوی وانشات مینویسم ⚠️توجه⚠️ ▪اگر سنتون کمتر از ۱۸ ساله و علاقه ای به ژانر اسمات ندارین توصیه میکنم از همین الان نخونیدش▪ نویسنده: Hwang_jiwoo
{ ؋ـاکـ بـہ سَـرنِـوِشـتـ } تهیـونگـ امگایـے کـہ دسـتـ سرنـوشـتـ بــےرحم افـتـاده. چـے مـےشـہ اگـہ الهـہ مـاه، براے امگاے برگزیـده خـودشـ دوتـا جفـتـ انـتخـاب کنـہ؟ همـانـم دوقـولـوهـاے جئـونـ؟ آیـا سرنوشـتـ باهـاشـ سـاز خـوبـ مـےزنـہ؟ یـا بدتــر باهـاشـ لـج مےکنـہ؟ آیـا پیـدا شـدنـ جفـتـهاشـ مـوجـبـ تـرمیـم زخـمـه...
£ Emotionless £ کاپل : ویمین ، یونکوک ژانر: رومنس ، اسمات ، امپرگ √ازدواج اجباری پسر دایی و پسر عمه به دستور پدربزرگشون برای به دنیا آوردن یه وارث واسه ی خاندان کیم! تهیونگ و جیمینی که از بچگی باهم دشمن بودن چطوری قراره از پس همچین چیزی بر بیان؟
یه برده ای لعنتی نباید انقدر زیبا و معصوم میبود اگه اعتراف میکرد اون از همه ای زیر خوابا و برده های که داشت براش زیبا تر و دلنشین تر بود Couple:Vmin genre:Smut.BDSM
{ رَحِــم } 5 سـال زنـدگـے، 5 سـال عـشـق بـا خـیانـت بـہ پـایـان رسیـد. پسـرے ڪـہ بـراـے عـشـقـش بـہ خـودشـ آسـیـب زد، پسرے ڪـہ از خـودش گـذشـت تـا آرزوے عـشـقـش بـہ حقـیقـت بـپیـونـده. چـطـور قـرار بـود بـاور ڪنـہ ڪـہ دیـگـہ عـشـقـے در کـار نبـود؟ چـطـور بـایـد قـبـول مـےکـرد ڪـہ حـال فـقـط عـشـق یـکـ طـرفـہ خـود، مـ...
کاش توهم مثل بقیه فکر میکردی من یه ادم افسرده و بدبختم و با نگاه سرشار از ترحمت از کنارم میگذشتی ولی تو موندی... موندی و بهم زندگی کردنو هدیه دادی ولی یه چیزیو یادت رفت بهم یاد بدی که چطوری زندگی کنم...
-وانشات از ویکوک_کوکوی در ژانرهای مختلف- ووت و کامنت فراموش نشه چون اینا از فیکام هم خاصترن[دوست داشتی به بوکهای دیگم هم سر بزن] امیدوارم خوشت بیاد چریش(: [این داستانها بازنویسی نشده و دارای صدها اشتباهِ نگارشی، ادبی و... هستند؛ امیدوارم ضمنِ اینکه اشتباهات رو برام کامنت میزارید، تا آخر از نوشتههام حمایت کنید] WRI...
جانگ کوکی که مجبور میشه تن بده به ازدواج اجباری ، ولی نه یه ازدواج اجباری عادی! ازدواج با همجنسش و همچنین رقیب دوران دبیرستانش ... ولی آیا قراره دچار سرنوشت بدی بشه ؟ ژانر : ازدواج اجباری / عاشقانه / اسمات / LGBTQ کاپل : ویکوک نویسنده : Artam [ وضعیت : تمام شده ] 𝙄𝙉 𝙏𝙃𝙀 𝙀𝙉𝘿 :)
/completed/ تهیونگ مردی۲۸ساله متاهل ساکن پاریسه که بعد از ۳ سال زندگی مشترک با همسرش هیونا، زندگیش به یک نواختی خاصی دچار میشه پس هیونا که بچه دار نمیشه پیشنهاد میده یه نوزاد از پرورشگاه بردارن چی میشه اگه به جای نوزاد یه پسر شیطون ۱۹ ساله وارد زندگیشون بشه؟ و چی میشه اگه تهیونگ با وجود این بچه به گرایشش شک کنه؟ کاپل:...
کیم تهیونگ و جئون جونگکوک دو بازیگر مطرح کره و دو رقیب ،انتخاب میشن که توی یک سریال نقش پارتنر رو ایفا کنن... main couple:taekook sub couple:? genre:romance,smut,happy end
•𝐒𝐮𝐦𝐦𝐞𝐫𝐲: تهیونگ دوباره ازش پرسید "پس به توافق رسیدیم اِنجل، هوم؟" جونگکوک حس می کرد داره صبرش رو از دست میده. سرشو بلند کرد و درِ جعبه رو بست. "باعث افتخارمه ، ددی." تهیونگ سمتش رفت ، چونه ی جونگکوک رو با انگشتش کمی بالا آورد و برای گذاشتن بوسه ای روی لباش خم شد، با تن صدای تهدیدآمیزی زمزمه کرد "خوش شانسی که...
یکسری وانشات و سناریو هایی که نوشتم و قراره بنویسم رو اینجا میذارم. ژانر و کاپل هرکدوم کاملا مشخصه و میتونین برحسب سلیقهتون بخونین. امیدوارم که حمایت کنید و دوستش داشته باشین😇 توجه کنید: چنلی که درش فعالیت دارم مختص مکنه لاین هست برای همین کارهای من از کاپل های مکنه لاینه. (من همهی اعضارو دوست دارم و برای من ارزشمن...
~♡به نام خالق تهکوک جونگکوک یه هایبرید خرگوش ( که توی زندگی اونا هایبرید! موجودی جدید و ناشناخته است ) که با نامادریش زندگی میکنه فقط خانوادش از هایبرید بودنش اطلاع دارند پدر مادرش رو طی یه اتفاقی از دست داده که یک روز برای فرار از نامادری بدجنسش! به زندگی جدیدی وارد میشه..! ●¿● تهیونگ آدم بی اعصابیه که صاحب یه ش...
" کامل شده" +کوکو.. _هوم؟! به کوک که یه دستش روی فرمون بود و دست دیگش که دستشو گرفته بود و روی دنده بود نگاه کرد +من بوی تورو میدم.. _چی بیب؟ با تعجب به ته نگاه کرد و دوباره نگاهشو به جاده مقابلش داد + یه جایی خونده بودم هرکسی موقع مرگش بوی جایی یا کسی رو میده ک خیلی دلتنگشه یه لبخند محو زد و به درختایی که به...