I need you... (وانشاتی که داستان شده)✔
*هیونگ دارم بهت میگم به منم خوش گذشت. یونگی زانوهاش رو بغل کرد. نمیتونست حالت چهره جیمین رو تو تاریکی تشخیص بده. -هیونگ من خوشم اومد. وقتی چشمام رو گرفتی خوشم اومد. -جیمینا... * کاپل:یونمین
*هیونگ دارم بهت میگم به منم خوش گذشت. یونگی زانوهاش رو بغل کرد. نمیتونست حالت چهره جیمین رو تو تاریکی تشخیص بده. -هیونگ من خوشم اومد. وقتی چشمام رو گرفتی خوشم اومد. -جیمینا... * کاپل:یونمین
مینیونگی؛مردی که هیچکس نمیتونه دقیق بفهمی چی تو ذهنش میگذره!گاهی اوقات میشه سفیدی کاملرو در اون دید ولی یکدفعه همهی اون سفیدی تبدیل به سیاهیای میشه که هرگز از وجود یونگی پاک نمیشه!اما یونگی به اون سیاهی داخل قلبش عادت کرده تا اینکه پارک جیمین تو یه موقعیت غیرمنتظره وارد زندگی یونگی میشه... -کاپل اصلی:یونمین کاپل ف...
زندگي هميشه طرف شما نيست نه حتي خانواده اتون يا دوست ها هيچكس،توي اون لحظه نميبينه كه شما داريد از چه چيزي گذر ميكنيد وقتي كه ترس ها بر شما غلبه ميكنند و عشق ميميرد يك قول،ميشكند و خاكستر يك رز همچنان روي زمين باقي مي ماند يك بوسه سهم هر فرد شده اما جدايي نزديك است ....................... كاپل اصلي : يونمين كاپل فرعي...
جیمین، پسر ماهیگیر رویاهایی میبینه. رویاهایی درمورد مردی که اون رو میبوسه درحالی که صدای امواج گوش هاش رو نوازش میدن. ولی چطور ممکنه؟ جیمین که نمیتونه صدای امواج رو بشنوه! _________ یه یونمین سافت و کیوتD:
وقتي كه جيمين ميفهمه ميتونه روح هر موجوديو ببينه وقتي توي خونه ي جديدشون شوهر خواهرش توسط يك روح كشته ميشه و جيمين تنها كسيه كه اخطارهاي روح توي خونرو ميفهمه و مهم تر اينكه اون روح نسبت نزديكي باهاش داره و بايد مشكلش رو حل كنه تا بتونه به زندگيه بعديش بره و خب حل كردن مشكل شايد با كمك دوستش يونگي راحت بنظر بياد ولي...
مین یونگی در امپراطوری"مین" پادشاه ایی مستبد و خونخواه که تمام مردمانش ازش وحشت دارند و ناراضین!...اما یه روز دستور میده تا تمام هرزه های گیسانگ خونه ی معروف اونجارو جمع کنن و به قصر ببرن و حالا چی میشه بیین این ها کسی باشه که سرنوشت پادشاه و عوض کنه؟..... Genre:"angst.smut.romance.historic.hard. Tragedy" Couple:"yoon...
پارک جیمین چهارده ساله دیوونه ی عکاسی دارکه و موفق میشه با کاراش اسطوره اش مین یونگی رو تحت تاثیر قرار بده و شاگردش بشه توی این راه اون ادمهای جدیدی رو ملاقات میکنه و احساس میکنه خوشحاله ولی این واقعا همه ی اون چیزیه که جیمین قراره باهاش رو به رو بشه؟
•(Cᴏᴜᴘʟᴇ : #YoonMin From #Bts •(Gᴇɴᴇʀ : #Cat_Boy - #Fantasy - #Romance - #SMUT •(Writer : -Яᴘ࿈LᴜCɪғᴇʀ ᴍᴘʀ- & MotahareLF137 🖤 ⇩࿇ᴛᴇᴀsᴇʀ࿇⇩ صدایی که توی گوش های کوچیکش پخش شد....مطمعنا صدای قلب مومی عروسک بود...قلبی که تا چند لحظه ی پیش میتونست با اطمینان بگه که وجود خارجی نداره ولی حالا...با قدرت و پرسر و صدا خودشو ب...
نام فن فیکشن : سیاه چاله کاپل ها : یونمین ، تهکوک ، نامجین ژانر : جنایی ، رمنس ، اکشن ، هیجانی ، خشن ، سوپرنچرال خلاصه : زمانی بود که بی اهمیت به هیچ چیز و هیچ کس پاش رو روی سینه ی خوناشام ها میذاشت و بدون درنظر گرفتن اشتباهی که اون موجود مرتکب نشده با آرامش ماشه رو میکشید. ولی اکنون این شهرش است که رنگ بوی کثافت...
نویسنده:ماری کاپل ها:یونمین،ویکوک،نامجین ژانر:فانتزی،کیوت،اسمات خلاصه: کی میدونست که مفقود شدن پارک جیمین و پیدا شدن یه سبد توت فرنگی زندگی ۷ تا پسرو تغییر میده؟!
[C O M P L E T E] 🔮نام فیک: خاطرات تو 🔮نویسنده: ماری 🔮کاپل ها: یونمین(اصلی)، ویکوک، کمی نامجین 🔮خلاصه: جیمین پسری دبیرستانیه که چیز زیادی از گذشته ی مرموزش به یاد ندارع اما چی میشه وقتی که شخصیت اصلی خاطراتش رو ملاقات میکنه؟ Cover: kallamari
[ completed ] «متاسفم، من خیلی خودخواهم.» ≺ ادامه ی "Dear jiminie" ≻ 𝖯𝖾𝗋𝗌𝗂𝖺𝗇 𝖳𝗋𝖺𝗇𝗌𝗅𝖺𝗍𝗂𝗈𝗇 Couple : YoonMin Genre : Romance, Drama, angst Writer : @Rumaisha08
[C O M P L E T E] جیمین همسایه ی جدید یونگیه و یه کراش تقریبا بزرگ روش داره..... چی میشه وقتی که در خونه ی جیمین به صدا در میاد و یونگی پشت دره؟؟؟ (Translated) Cover:kallamari
'یک روز تو هم با نگاهت بهم التماس میکنی که باورت کنم...' 《کامل شده》 کاپل: یونمین، تهکوک، نامجین ژانر: تاریخ معاصر، عاشقانه +اسمات By: Augustida
━ تنها چیزی که میخواست این بود که یونگی لبخند بزنه. 〔 © chogiwanese 〕 𝗕𝗧𝗦 𝗦𝗛𝗢𝗥𝗧 𝗦𝗧𝗢𝗥𝗬.
یونگی:من فقط میدونم نباید این اتفاق می افتاد! جیمین:چه اتفاقی؟ یونگی:نباید عاشقت میشدم...
یه پسر به اسم پارک جیمین، با یوزرنیمِ "جیمینی" درباره ی اینکه اصلا تواناییِ خوابیدن نداره (دچار اختلالِ خوابه) یه پستی میذاره. یه پسر دیگه، مین یونگی، با یوزرنیمِ "سوئگمین" پست هارو میبینه و بلافاصله واکنش نشون میده. یونگی جوری عاشقِ خوابیدن بود که انگار اونو مجبور کرده بودن. این دونفر با همدیگه دوست میشن ولی انگار...
متاسفم یونگی تو نمی تونی خودتو از شر پارک جیمین خلاص کنی . خوش بگذره! *** نگاه یونگی به لبای جیمین و خورده بیسکوئیتای روش افتاد و بی اختیار با تحسین گفت:(( خوشمزه به نظر میاد .)) جیمین لباشو تو دهنش کشید و به رد شکلات روی لب بالایی یونگی نگاه کرد. _ مال توام . دوتا پسر با نگاه مب...
[ Completed ] «برنمیگردی، جیمینی؟» 𝖯𝖾𝗋𝗌𝗂𝖺𝗇 𝖳𝗋𝖺𝗇𝗌𝗅𝖺𝗍𝗂𝗈𝗇 Couple : YoonMin☽︎ Genre : Romance, Drama, angst Writer : @Rumaisha08
دستاش رو نوازش وار روی گونههای زخمی پسر کوچیکتر کشید و با بغض زمزمه کرد:(( چطور تونستی اینکارو باهام کنی وقتی تنها کسی که بهش اعتماد داشتم تو بودی؟ )) جیمین سرش رو پایین انداخت و بغضش رو قورت داد. چطور میتونست بگه میترسیده یونگی وقتی درباره هویتش بفهمه ازش متنفر بشه؟ از خودش خجالت میکشید که به قوی بودن عشق یونگی...
__________________ های گایز این اولین بوکیه که دارم مینویسم ژانر: اسمات ، درام ، تخیلی ، رومنس کاپل اصلی : یونمین کاپل های فرعی : نامجین ، تهکوک ، هوسوک و یونا (بعد از چند سال دارم میام و اینو میخونم. باورم نمیشه اینقد اسپویل گر و بچگانه مینوشتم. هر چقد بزرگتر میشم و دست به قلمم بهتر میشه بیشتر از دست گذشته حرص میخور...
(Completed) _ نگو که فکر میکردی دیگه منو نمیبینی! قدمی سمت جونگکوک برداشت و با پوزخند غلیظی که روی لبهاش نقش بسته بود ادامه داد: _ فکر میکردی تموم میشه؟؟ باید احمق باشی من 12 سال عاشقت نبودم که به اون بچه ببازمت. _ حق نداری حتی بهش اشاره ای کنی... میفهمی؟! روبروش ایستاد و اجازه داد نفس هاشون فاصله کم بین صورت هاشون رو...
🔞 -سرورم ... آه... نتونست جملش رو کامل کنه وقتی یونگی زبونش رو آروم روی شاهرگ پسر کوچکتر کشید و بطور ناگهانی گردنش رو گاز گرفت و باعث ناله ی بلند تر جیمین شد. +تو... توی لعنتی... میدونی هربار که برای من میرقصی من رو به جنون میکشی... مطمئن باش نمیزارم اینبار بهت آسون بگذره! صدای دو رگه و خشن و در عین حال زمزمه وار یون...
″من مریضتم تهیونگ″ ″مهم نیست″ ″اسم من تو لیست مریضای روانیه″ ″اهمیتی نمیدم...″ ″دوست داشتن من گناهه...″ ″پس در این صورت من یه گناهکار به حساب میام″ کاپل اصلی : کوکوی کاپل های فرعی : یونمین؛نامجین ژانر : عاشقانه، روانشناسی، تیمارستانی، درام، اسمات
"بخاطر تو، حتی به شیطان هم برای تولدی دوباره اعتماد میکنم..." -Genre: Mystery, Thriller, Romance, Angst -Couples: YoonMin, TaeKook, NamJin [کامل شده] قبل از شروع: *پارت ها طولانی هستند و داستان آروم پیش میره. دارای صحنات دلخراش و 🔞 By: Vida
اون دیوونه بود پس توی لحظه ی اول شناختش.. خیلی عمیق تر از یه شناختن عادی. اون میتونست باهاش بمیره در حالی که تفنگ دست خودشه! درسته اون یه روانشناس بود! و آدم مقابلش... یه نویسنده ی روانپریشِ رمان های ترسناک تخیلی. ولی وقتی یکی از پرونده ها جامه ی واقعیت پوشید و اونها رو تهدید کرد ورق ها برگشتن.. جوری که این دفعه نه م...
یه پیانو... عشق اول و دنیای یه نفره همون پیانو... میشه منبع آرامش یه نفر دیگه! یعنی... همین پیانو... میتونه قلب این دو زجر کشیده رو ... درمان کنه... به هم پیوند بده؟؟؟ اگه بتونه... اون موقع است که شاید جنبه های خوب زندگی رو هم ببینن! زندگی ای که با پیانو شروع بشه... چه زندگی ای میشه! Best ranking #1 piano