Red & Gold
وویونگ، تنها بازمانده طرد شده ای که مجبور میشه با سان پیوند برقرار کنه تا زندگی خودش رو نجات بده، وارد دنیایی میشه که مسیر زندگیش رو به کلی تغییر میده و به جایی میرسه که آرزو میکنه ای کاش هرگز با اون پسر آشنا نشده بود.
وویونگ، تنها بازمانده طرد شده ای که مجبور میشه با سان پیوند برقرار کنه تا زندگی خودش رو نجات بده، وارد دنیایی میشه که مسیر زندگیش رو به کلی تغییر میده و به جایی میرسه که آرزو میکنه ای کاش هرگز با اون پسر آشنا نشده بود.
➳ Love (Fu.ck) Me تمامشده. ✔️ در دنیایی که هایبریدها حرف اول رو میزنن، انسانهای معمولی هیچ جایگاهی ندارن. اونها ابتدا فقط موجودات عجیب و کیوتی بودن که انسانها رو سرگرم میکردن؛ اما حالا بخش عظیمی از جامعه رو تشکیل میدن و انسانهای معمولی فقط قشر کارگری هستن که باید تا آخر عمرشون برای هایبریدها کار بکنن. و جونگک...
شاهزاده میانی، وویونگ، بعد از آخرین سوقصدش مجبور به پذیرفتن محافظ جدیدی به نام چوی سان میشه. چوی سان که از خوش نام ترین محافظین قصره، به فرمانده مافوقش پیشنهاد میده که اون رو برای محافظت از شاهزاده انتخاب کنه تا بتونه دینی که به گردن داره رو ادا کنه. غافل از اینکه شاهزاده میانی، شخصیتی متفاوت تر از اون چیزی که قبلا تص...
ᯊ Dollعـروسـک ؛ «_ وجب به وجب تنت رو، هر وجبش رو مثل یه دین جدا میپرستم؛ تو دین منی، تو خدای پرستیدنیِ منی، تو قلب منی، جگر گوشهی منی، یکییهدونهی منی، تو پسر منی، فقط من.» . . . | ژانر: امگاورس، ازدواج اجباری، رومنس، مافیا، امپرگ، انگست. کاپل؛ کوکوی.
کیم تهیونگ توی دنیای سیاه و سفیدی زندگی میکنه که فقط افرادی که نیمهی گمشدهشون رو پیدا کردن، قادر به دیدن رنگها هستن! دو نیمه فقط با لمس همدیگه و جریان الکتریسیتهی خوشایندی که بهشون موهبت رنگی دیدن میبخشه، از وجود هم خبردار میشن و جمعیت به قدری زیاده که پیدا کردن نیمهی گمشده مدتها طول میکشه. تهیونگ بعد از سا...
❀.°. ✿ خلاصه ی داستان ✿.°.❀ یونگی همش نوزده سالشه، جیمین تحت معالجس و هردوشون متوجه میشن که یه بچه تو راه دارن! بنظر جیمین این اتفاق مثل تاسی بود که بار اول پرتش کرده و شیش آورده ولی یونگی معتقده این بچه یه بلای الهیه که جوونیشو تباه میکنه! یه حاملگی غیر منتظره که همهی برنامههاشونو برای همیشه تغییر میده، دعواهای خان...
ᯊ منفیِ شصتونه جئون جونگکوک آلفای میانسالیه که از زندگی یکنواخت و یکرنگش خسته شده؛ اما هیچ قصدی برای رابطه و ازدواج نداره. تنها چیزی که جونگکوک میخواد یه بچهست، بدون مادر یا پدر دومش! تهیونگ امگایی که برای رسیدن به رؤیاش و وضع مالی بدش، قبول میکنه تا تولهی جئون جونگکوک رو براش به دنیا بیاره. ژانر: امگاور...
با غرش بلندی که کرد سر هر دو پسر هول زده سمتش چرخیدو جونگکوک با دیدن پسر مو طلایی که با چشمای خمار آبی لرزون، بهش خیره شده بود اونجا بود که حس کرد تیری به قلبش خورده و به آخر خط رسیده.... اون چطور تونسته بود همچین کاریو بکنه؟ با خشم و ناراحتی شدیدی که توی قلبش حس میکرد به چشم های ترسیده امگاش نگاه کرد،امگایی که حا...
[complete] - آخه چرا باید جفت من یه پیرمرد پلاسیده باشه. آلفا پسر کوچکتر رو بین خودش و میز کارش قفل میکنه و با پوزخند میگه: بابات پیره بچه جون! «الهه ماه برای همه جفت خاصی رو تعیین کرده و کیم تهیونگ تمام عمرش رو وقف پیدا کردن جفتش کرد؛ درست زمانی که از پیدا شدنش ناامید شده بود اون پسرک شکلاتی رو در حال قلدربازی تو مد...
➳ I Want A Husband تمامشده. ✔️ «همهی امگاهای فامیل ازدواج کردن و فقط من موندم؛ این وسط گردنگیر دوستپسرم هم خرابه! من شوهر میخوام، دردم رو به کی بگم؟» تهیونگ احساس میکنه یه نفر طلسمش کرده، چون بختش بهطرز عجیبی بسته شده؛ و این درحالیه که خواستگار پولدار و خفنش رو بهخاطر دوستپسر گردننگیرش رد میکنه و بعداً به ش...
➳ Paparazzi تمامشده. ✔️ جونگکوک یه آیدل معمولی و بیحاشیهست. چی میشه اگر مچ اون فن فضولش که همهجا بیاجازه ازش عکسبرداری میکنه رو بگیره؟ کاپل: کوکوی، نامگی ژانر: عاشقانه، کمدی، فلاف، درام
➳ JK Marry Me تمامشده. ✔️ قطعاً اگر یه آلفای معمولی باشید که نه پول داره و نه استایل، اعتراف عاشقانهی یه امگای پولدار و زیبا رو با تصور اینکه دوربین مخفیه رد میکنید. جونگکوک هم وقتی که اون امگای نارگیلی توی چشمهاش زل زده بود، با همین فکر ردش کرد؛ ولی چیزی که انتظارش رو نداشت این بود که یک هفته بعد دزدیده و بعد ه...
'یک روز تو هم با نگاهت بهم التماس میکنی که باورت کنم...' 《کامل شده》 کاپل: یونمین، تهکوک، نامجین ژانر: تاریخ معاصر، عاشقانه +اسمات By: Augustida
[Completed] "- این موضوع به تو مربوط نیست جئون. بکش کنار. ارباب کیم با سردی گفت و قلب تهیونگ با وحشت توی سینه اش کوبید. اسلحه مشکی توی دست پدرش پر بود و تنها چیزی که بین اون و مرگ ایستاده بود جئون جونگ کوک بود. - اسلحه رو بزار کنار کیم. جونگ کوک با خونسردی گفت و این بار ارباب کیم با عصبانیت فریاد کشید: - بکش کنار عوض...
➳ Pudding تمامشده. ✔️ بهطور ناگهانی همهچیز توی زندگی تهیونگ عوض میشه؛ وقتی که در عوض بدهیهای پدرش، میدزدنش و مجبور میشه چیزهایی رو تجربه کنه که هیچوقت حتی خوابشون رو هم نمیدید! «این داستان کلیشهایه؛ اما درعینحال بهدور از کلیشهست.» کاپل: کوکوی، مینیون ژانر: عاشقانه، کمدی، درام، امگاورس، امپرگ، ازدواج اجبار...
➳ Stay Or Go تمامشده. ✔️ تابهحال به یه میوهفروش بر خوردید که داخل دانشگاه رشتهای دربارهی میوهها خونده باشه؟ یا باریستایی که مدرک دانشگاهی الکلسازی داشته باشه؟ خب... اینجا رشتههایی داریم که داخل واقعیت وجود ندارن :))) جونگکوک یه پسر معمولی با روحیهی سافته و بهخاطر یه اشتباه کوچیک توی رشتهای ثبتنام میکنه ک...
➳ Nicolay تمامشده. ✔️ تهیونگی که عاشق سفرکردنه، بالأخره شرایط سفر به کشور مورد علاقهاش رو پیدا کرده و قراره چند روز دیگه پرواز کنه؛ درحالی که فرماندهی ارتش روسیه همون موقع داره خودش رو برای حمله به اوکراین آماده میکنه... کاپل: کوکوی ژانر: عاشقانه، درام، انگست، اس.مات، جنگ
➳ Signor Ex تمامشده. ✔️ تهیونگ روی همدانشگاهیش کراش داشت؛ اما برای اعتراف زیادی خجالتی بود و چه کسی بهتر از دوستپسر قبلی اون دختر میتونست بهش کمک کنه؟ +خیلیخب آقای اکس، حالا چکار کنم؟ _برای شروع، دو قدم بیا جلوتر پتال! کاپل: کوکوی ژانر: عاشقانه، کمدی، اس.مات، فلاف
〴︎Summary ৲︎ زندگی کردن بدون یکی از حسهایی که به روزهات آهنگ میبخشید کارِ راحتی نبود، اما جئون جونگوک نیمی از زندگیش رو به همین مِنوال گذرونده بود؛ پسری که با وجود نشنیدن هیچ صدایی، روحِ یک خوانندهی دلشکسته رو درک میکرد. با این وجود، چقدر باید میگذشت تا تهیونگی که برعکس اون موهبتِ داشتن تموم حسهاش رو داشت، دردها...
ıllıllı ویترین ıllıllı + خب ، جونگکوک. بهم بگو...چی میبینی؟ - یک بدبخت بیچاره...یک جنس...یک هرزه! + میخوای بدونی من چی میبینم؟ - ....؟ + یک شاهکار...یک زیباییِ غیر قابل انکار! ~.~ ~.~.~ فیکشنی که در "کلیشه ترین" و "قابل پیشبینی ترین" وضعیت شروع میشه و در "غیر کلیشه ترین" و "غیرقابل انتظار ترین" حالت ممکن ادامه پیدا م...
《 شورش 》 فصل دوم فیکشنِ "شاهدخت" برای جونگکوک، همه چیز فقط از نیازمندی و بیچارگی خودش و خانوادهش شروع شده بود... اما کسی چه میدونه؟ شاید اگه از همون اول میدونست قراره از وسطِ بزرگترین خیانت های سلطنتی و براندازهای بیرحمانه ی سیاست سر در بیاره، همون نیازمندی و بیچارگی رو ترجیح میداد! ~.~ ~.~.~ (⛔این فیکشن با کاپل اص...
- اسم بابابزرگت چیه؟ + کیم تهیونگ... آقای کیم الان دیگه پدربزرگ شده. پسرش انگار فراموشش کرده و نوهش بعد از سالها قراره یه هفته پیشش بمونه و چی بهتر از این که توی این مدت براش داستان عشق اولش و اون پسرِ خرگوشی رو تعریف کنه؟ این فیک حول محور خاطرات گذشته و اتفاقاتی در حال که به همون خاطرات مربوط میشن میچرخه و داستا...
↴ేخلاصه مهم نبود چند مرتبه براش هدیه بخره، گل ببره و بهش ابراز علاقه کنه. اون امگا با بی رحمی در حالی که پوزخندی از جنس تمسخر روی چهره دوست داشتنی و زیباش بود، این حقیقت رو که یونگی در سطح خودش نیست رو مثل پتک تو سرش می کوبید و تمام هدایا و احساسات پاک و خالصانه اش رو توی سطح آشغال می انداخت..... اما یونگی هنوزم اون ا...
(کامل شده) "-یه آشپز اوتیسم؟!!!..... شوخیت گرفته؟؟.... نه نه نه به هیچ وجه اجازه نمیدم تو تیمم باشه!!" داستان تهیونگ آشپز با اختلال اوتیسم و جونگکوک سرآشپزِ سختگیر. شیپها:کوکوی،یونمین (این فف شامل شیپهای استریت اعضای بنگتن با عضو عزیز توایس،داهیون "جین و داهیون" و عضو عزیز بلکپینک،جیسو "نامجون و جیسو" هستش. کسایی ک...
_ من یه پدر مجردم _ دوستت دارم _ من یه دختر 3 ساله دارم... _ دوستت دارم _ من فقط باری سنگین روی شونه هاتم.... _ دوستت دارم پتال....و هیچ اهميتي به این ها نمیدم ↴ేخلاصه چیزی درباره اثر پروانه ای میدونید؟ میگن حتی بال زدن یک پروانه هم میتونه روند جهان رو تغییر بده. یونگی با تک تک وجودش به این قانون باور داشت. اگه...
࿑𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞𝁺𝐶ℎ𝑎𝑛𝑏𝑎𝑒𝑘, 𝐶ℎ𝑎𝑛𝑙𝑜𝑒𝑦, 𝑆𝑒𝑘𝑎𝑖 ࿑𝐆𝐞𝐧𝐫𝐞𝁺 𝑇ℎ𝑟𝑒𝑒𝑠𝑜𝑚𝑒, 𝑆𝑚𝑢𝑡, 𝑅𝑜𝑚𝑎𝑛𝑐𝑒, 𝐶𝑜𝑚𝑒𝑑𝑦, 𝐹𝑙𝑢𝑓𝑓 لوئی برادر کوچکتر یول، برای سالهای زیادی دور از خونه و به تنهایی زندگی میکرد. و درست وقتی زندگیش رو به ایده آل ترین حالت ممکن ساخته بود فهمید برادر بزرگتر کیوت و لوسش یول قرار...
↴ేخلاصه باید چه جوابی به عشق اون مردِ اشرافی میداد؟ اون حتی یک زنِ واقعی هم نبود تا بتونه نیاز هاش رو برآورده کنه! یعنی تا کی باید یونگی رو پس میزد...؟ {پارت ها نسبتا کوتاهه) ⚠️قبل از شروع فیکشن، مقدمه رو مطالعه کنید و در صورت مغایرت داشتن با سلیقه تون، ازش بگذرید⚠️ ~○~○~○~○~○~○~○~ 🌼ే نام ⪼『اون زن کیه؟ -- Who is she』...
[completed] خلاصه: این ازدواج اجباری برای جونگ کوک، اونم توی کشور هموفوبیکی مثل کره سم بود. نمیدونست چطوری از اون موقعیت فرار کنه. نمیدونست چطور شجاعتش رو جمع کنه و مخالفت کنه. فقط میدونست که هرچقدر بیشتر مقاومت کنه، بیشتر توی این منجلاب فرو میره... ژانر : ازدواج اجباری - عاشقانه - انگست - هپی اند کاپل : ویکوک (تهکو...
ɴᴀᴍᴇ: ᴘᴏʟᴀʀᴏɪᴅ ᴄᴏᴜᴘʟᴇ: ʏᴏᴏɴᴍɪɴ sᴜʙ ᴄᴏᴜᴘʟᴇ: ᴠᴋᴏᴏᴋ, ɴᴀᴍᴊɪɴ ᴡʀɪᴛᴇʀ: ʟɪʀᴀ ɢᴇɴᴇʀ: ᴀɴɢsᴛ, ᴅʀᴀᴍ, ʀᴏᴍᴀɴᴄᴇ 𖡋 𝐓𝐄𝐀𝐒𝐄𝐑: آنجا خانه ای بود برای کسانی که نمی توانستند از خودشان مراقبت کنند. برای کسانی که صداهایی می شنیدند. کسانی که افکار عجیبی داشتند و کارهای عجیبی انجام می دادند . خانه را برای این ساخته بودند که آن ها را درو...
[Completed] جیمین یه دفترخاطرات پیدا میکنه و... "وقتی که به تو فکر میکنم تمام نگرانیهام ناپدید میشن.تمام چیزی که احساس میکنم،بهاره." •~•~• "طوری که به اون نگاه میکنی،نمیشه به منم نگاه کنی؟طوری که لمسش میکنی،نمیشه منم لمس کنی؟ آغوشت،بوسههات و زمزمه های شیرینت؛نمیشه منم اونا رو داشته باشم؟" •~•~• "عشق ترسناکه.وقتی ک...