Select All
  • Capo | Vkook | AU
    773K 92K 71

    كيم تهيونگ، كاپوى قدرتمندِ مافياى نيوجرسى، باید با دخترِ مشاورِ مافیایِ بوستون به قصد صلح ازدواج كنه، اما درست قبل از مراسم نامزدى با خبر فرار اون دختر، همه چيز بهم ميريزه و تهيونگ براى حفظ غرور و تحقيرى كه در خفا صورت گرفته، خبرِ ازدواجش با پسرِ اون خانواده رو اعلام ميكنه... قوىِ وحشى! ↳Name: Capo ↳Couple: Vkook ↳Gen...

    Completed  
  • Life inside the Hourglass | Completed
    115K 21.6K 26

    [زندگی توی ساعت‌شنی] "اون گرگ سیاه کیه؟" "جفتِ جیمین." "جفت جیمین؟ و تواینجا ایستادی و هیچ کاری نمیکنی؟" یونگی با عصبانیت جواب داد:"چیکار میتونم بکنم وقتی کشش گرگش به سمت جفتشه؟ فکر کردی برام آسونه که جیمین با چشمهای ملتمس بهم نگاه میکنه اما نمیتونه جلوی قدم هاش که به سمت اون میرن رو بگیره؟ آره ما عاشق همیم ولی عشق کا...

    Completed  
  • mistake of Cupid | Vkook
    127K 18K 43

    ( اتمام یافته ) - جانگ کوک می دونی چرا الهه ی مرگ زودتر از بقیه ی الهه ها می میره؟ - نه ، چرا؟ - چون مرگ همه ی کسایی که دوسشون داره و حتی عاشقشونه رو با دستای خودش میکشه. جانگکوک کمی مکث کرد و بعداز چند ثانیه سکوت لب زد: - غم می کشتش چه رمانتیک. نامجون لبخند سردی زد: - نه کوک درد می کشتش. Mistake of Cupid Wr: Sa...

    Completed  
  • 𝑀𝐴𝐺𝑂𝐴
    21.5K 2.6K 17

    "Full" بعد از گذشت ده سال نفرت تنها چیزی بود که تهیونگ نسبت به عشق قدیمیش احساس می کرد. می‌خواست باهاش بازی کنه؛ به گریه بندازتش و زمانی که بیچاره و ناتوان شد اون رو به حال خودش رها کنه. اما حتی روحش هم خبر نداشت جونگ‌کوک‌ چقدر میتونه خطرناک باشه.

    Completed   Mature
  • Unknown Hug
    68.9K 10.1K 18

    پایان یافته؛ جئون جونگ‌کوک، دلال مواد؛ انتظارش رو نداشت وقتی وسط رستوران درحال کتک‌خوردن از طلب‌کارهاشه، سروکله‌ی جفتِ اتوکشیده‌اش پیدا بشه و بدتر از اون... اون امگای آلفاطور جونگ‌کوک رو به پشمش هم نگیره و بگه: - سروضعت رو نگاه، یقه‌ی پیرهنت تا ناموس بازه، شلوارت از اون پاره‌پوره‌هاست و قیافه‌ات شبیه لات‌های پایین‌شهر...

    Completed   Mature
  • 𝘐𝘮𝘱𝘰𝘴𝘴𝘪𝘣𝘭𝘦
    364K 50.3K 57

    「پایان یافته」 چشم های لرزون و خیس از اشکش رو باز کرد و با صدایی آرومی که می‌شد فریاد ترس رو شنید، سکوت جنگل رو شکست: _خواهش.. م-میکنم... ن-نزدیکم نشو! اما تنها چیزی که اتفاق افتاد نزدیک شدن اون گرگ عظیم‌الجثه بود. می‌تونست قسم بخوره بازدم داغش تمام صورتش رو سوزنده بود. قطره‌ای اشک از گوشه چشم‌هاش پر کشید و به سمت چونه...

    Completed   Mature
  • 𝗔𝗰𝗵𝗶𝗹𝗲𝗮 ᵏᵒᵒᵏᵛ
    39.6K 6.7K 10

    𝙧𝙤𝙢𝙖𝙣𝙘𝙚- 𝙨𝙡𝙞𝙘𝙚 𝙤𝙛 𝙡𝙞𝙛𝙚 یک عاشقانه‌ی آرام... ━━━━━━━━━━━━━━━━━━━━━━ برای من آچیلا فقط یه گل مقدس نبود! برای من آچیلا عطرِ تلخِ تنِ تو بود که توی آغوشم تبدیل به آرامش می‌شد. توی شیرینی آغوشت، من کسی بودم که معتاد بوی تلخت شد؛ حالا برای نفس کشیدن توی تک تک لحظه‌هام، به تلخی شیرین مانند تو، تا ابد محتاج...

    Completed   Mature
  • 𝗦𝗻𝗼𝘄 | 𝖵𝗄𝗈𝗈𝗄
    9.3K 1.8K 10

    پوست اون مثل دونه برف تازه افتاده از آسمون بود، موهای بِلوندش مثل گلِ نرگسِ تازه شکوفه زده و قلبش گرم مثلِ بهاره تازه شروع شده بود. اگه جونگکوک برف بود، پس تهیونگ تگرگ بود. اونها گرم و سرد بودن، یین و یانگ. با قلب هایی بهم گره زده شده که ملودی می‌ساخت که فقط خودشون بلد بودن! A Taekook Au with short chapters Story b...

  • 𝐂𝐮𝐫𝐬𝐞𝐝 | 𝐊𝐎𝐎𝐊𝐕
    691K 92.6K 26

    [ کامل شده] + اسمت چیه؟ _ لوسیفر + مثل شیطان؟ پسر کوچولو در حالی که با چشم های گرد براقش به مرد خیره بود زمزمه کرد... _ دقیقا مرد نیشخندی زد و مثل پسر کوچولو آروم زمزمه کرد... + اسم من جونگ کوکه ولی من کوکی رو ترجیح میدم _ چه مخفف احمقانه ای! + احمقانه یعنی چی؟ پسر کوچولو با چشم هایی که کنجکاوی رو منعکس میکردند پرسید...

    Completed  
  • 𝐂𝐚𝐫𝐚𝐦𝐞𝐥 𝐌𝐚𝐜𝐜𝐡𝐢𝐚𝐭𝐨
    148K 32.7K 31

    [𝐂𝐨𝐦𝐩𝐥𝐞𝐭𝐞𝐝] "برادران کیم بجز تهیونگ؟!" این صدای زمزمه ی زیر لبیِ تهیونگ بود که خیره به تابلوی رستوران زنجیره ایِ پدرش، که حالا به برادرانش به ارث رسیده بود، نگاه میکرد و با حرص دستهاش رو مشت کرده بود! ثانیه ای بعد پوزخندی زد و به این فکر کرد که مگه چی از اونا کمتر داره که نمیتونه رستوران خودش رو راه بندازه و...

    Completed  
  • 𝘍𝘶𝘤𝘬𝘪𝘯𝘨 𝘑𝘬[αυ]
    136K 25.8K 19

    [𝐂𝐨𝐦𝐩𝐥𝐞𝐭𝐞𝐝] +مار از پونه بدش میاد، دم لونه اش سبز میشه.. -چیزی گفتی؟! +اوه سلام مُصی..جی کی!منم خوشحال شدم که دیدمت! ∘₊✧──────✧₊∘ کیم تهیونگ از جی کی متنفره، چون اون مصیبتِ زندگیشه. اون پسره ی باهوشِ لعنتی همیشه کاری می‌کرد که تهیونگ نتونه اول بشه.. توی هیچ چیزی! بعد از تموم شدن دوران دبیرستان تهیونگ امیدوا...

    Completed  
  • 𝗧𝗮𝗻𝗴𝗲𝗿𝗶𝗻𝗲 𝗿𝗲𝘀𝗰𝘂𝗲 𝗼𝗽𝗲𝗿𝗮𝘁𝗶𝗼𝗻
    198K 39.9K 54

    [𝐂𝐨𝐦𝐩𝐥𝐞𝐭𝐞𝐝] وقتی که امگای نارنگی مثل همیشه به کتابهاش پناه آورده بود تا شکستی که اخیراً خورده بود رو فراموش کنه، کتابی با اسم و طرحی جالب توجهش رو جلب کرد. زمانی که اون رو خوند متوجه‌ی چیز عجیبی شد؛ اتفاقات و شخصیت های اون کتاب واقعی بودن و حتی خودش هم توی ‌داستان بود! این یه‌جور پیشگویی بود؟ ولی چرا اون بای...

    Completed  
  • Still Alive | Kookv
    4.2K 854 16

    فصل دوم فیکشن Real Illusion~ (در حال آپ) -من...مردم ؟ +نه تو هنوز زنده ای! Genre : Fanfiction , Romance , Fantasy , Smut Couple : Kookv / yoonmin Writer: Nizza

    Mature
  • Tiptoe :::... (KOOKV ver.)
    131K 26.6K 48

    چه توی بزرگ ترین دانشگاهِ هنرهای موسیقاییِ جولیارد ، چه توی هر دانشگاهِ کوفتی دیگه ای ، عشق بین یک هنرجو و استاد غیر قانونیه! ولی خب...سرنوشتِ تخمیه دیگه :) ~~~ (این فیک قبلا با اسمِ why توی اینستا عاپ میشده❕) ~ معانی کلمه ی "تیپتو" : 1) در معنای لغوی : نوکِ انگشت های پا 2) در اصطلاحِ رایج : با احتیاط و بی سر و صدا رو...

  • 👻 𝙏𝙤𝙪𝙘𝙝 𝙔𝙤𝙪𝙧 𝙎𝙘𝙚𝙣𝙩👻⇝𝗩𝗞
    18.5K 4.1K 26

    ✄ 𝘊𝘰𝘶𝘱𝘭𝘦: 𝖵𝗄𝗈𝗈𝗄 ᰔ ✄ 𝘎𝘦𝘯𝘦𝘳: 𝖱𝗈𝗆𝖺𝗇𝖼𝖾 ୭ 𝖮𝗆𝖾𝗀𝖺𝗏𝖾𝗋𝗌𝖾 ୭ 𝖥𝗅𝗎𝖿𝖿 ୭ 𝖲𝗆𝗎𝗍 ᰔ ✄ 𝘈𝘶𝘵𝘩𝘰𝘳: 𝖲𝗍𝖾𝗅𝗅𝖺 ᰔ 👻خلاصه فیکشن: ↺تهیونگ پرستار آلفایی که در حال حاضر بزرگترین مشکلش همسایه رو مخشه!!! یه تتو آرتیست که تو تصوراتش همه کار برای اذیت کردنش انجام میده... جونگ کوک تتو آرتیستی که شاید...

  • 𝗡𝗔𝗭 | نآز
    105K 16.3K 23

    "تو دزد توت فرنگی های باغ بابابزرگمی؟" ابروش رو با شیطنت بالا انداخت و جوری که انگار هیچ اهمیتی به حضور الفای‌ کله فندقی نمی‌ده توت فرنگی نشسته رو بین دندون هاش گیر انداخت: "قراره دعوام کنی؟ " "آره!" "پس نه، من دزدی که عصر ها بعد از مدرسه میاد و به باغ بابابزرگت‌ حمله می کنه نیستم. مطمئن باش." توی اون لحظه جونگ‌ک...

    Completed  
  • For the seventh time (Vkook/Kookv)
    15.8K 4.9K 31

    «روح‌های تنها هم‌دیگه رو پیدا می‌کنن!» جمله‌ای بود که اون کاربر عجیب‌و‌غریب برام فرستاد و باعثِ سردرگمی‌ام شد. کنجکاوی‌ام کار دستم داد و برای اولین‌بار با یک ناشناس شروع به چت‌ کردم... یه غریبه، یه غریبه‌ که زیادی آشنا بود :) __⊹₊•˖°✧°˖•₊⊹__ اسم: برای هفتمین‌بار✨ کاپل: ویکوک و کوکوی ژانر: فیک‌چت، رمنس، اسمات🔞 و «ژانر...

    Mature
  • 𝑳𝒊𝒈𝒉𝒕 𝒊𝒏 𝒕𝒉𝒆 𝒅𝒂𝒓𝒌𝒏𝒆𝒔𝒔
    79.7K 12.8K 54

    تهیونگ یه الفاست که اعتقادی به عشق نداره،اون به خوشگذرونی هاش ادامه میده با وجود اینکه جفتش رو پیدا کرده... کارما بازی بدی رو با امگای ما شروع کرده بود! ༺┈──-----⁣──┈༻ کاپل اصلی: تهکوک کاپل های فرعی: یونمین،نامجین،هوکی ژانر: امگاورس،ومپایر "اسمات ندارد"

  • Brat bunny kills
    174K 22.1K 35

    وی،چیم و کوک ادمینهای سایت ادم کشی معروف کیلربانی توی دیپ وب هستن ولی این دلیل خوبیه که فکر کنیم اونا واقعا به بدی اعمالشون هستن؟

    Completed  
  • 7 rings || VKook
    71.8K 10K 5

    [ هفت حلقه ] پایان یافته ژانر : رمنس / اسمات / فلاف / چندشاتی کاپل : اصلی - ویکوک ، فرعی - یونمین "وقتی ببینمت و ازت خوشم بیاد، کافیه دلم بخواد داشته باشمت، اون موقعست که به دستت آوردم آقای کیم!"

    Completed   Mature
  • UNOV || KookV
    380K 57.5K 19

    [ یونووی ] پایان یافته ژانر : ایو / روزمره / تکست / توییتر / حاوی اسمات / RPF کاپل : اصلی ؛ کوکوی - فرعی ؛ یونمین جئون جونگکوک، بوکسر جذابی که کیم تهیونگ، یکی از معروف ترین خواننده های کره رو نمیشناسه! چی میشه اگه تهیونگ متوجه‌ی یکی از توییت های اون فاکر بشه و روش کراش بزنه؟

    Completed   Mature
  • 𝗦𝘁𝘂𝗯𝗯𝗼𝗿𝗻 𝗗𝗮𝗱𝗱𝘆𝘀ᵃᵘ - ᵏᵒᵒᵏᵛ
    138K 23K 26

    𝙊𝙢𝙚𝙜𝙖𝙫𝙚𝙧𝙨 - 𝙍𝙤𝙢𝙖𝙣𝙘𝙚 - 𝘾𝙤𝙢𝙚𝙙𝙮 - 𝙁𝙡𝙪𝙛𝙛 - بابای من آلفاست، قربونش برم خیلیم خوشتیپه. بابای تو هم به عنوان یک امگا چیزی از زیبایی کم نداره، در نتیجه... + صبر کنید ببینم، شما دوتا وروجک که برای باباهاتون نقشه نکشیدید؟ - عمو این تنها راهیه که برای درست کردن وضعیت برامون باقی مونده! .... تهیونگ ام...

    Completed   Mature
  • 𝙁𝙨𝙤𝙜 ❘ 𝒗𝒌
    336K 28.8K 46

    نام↲ پنجاه سایه خاکستری خلاصه ↲ وقایع این رمان که در سیاتل ایالات متحده آمریکا رخ میده به بیان روابط عاطفی عمیق میان جئون جونگکوک، پسری باکره و فارغ‌ التحصیل رشتهٔ ادبیات و کیم تهیونگ، کارآفرین بانفوذ و ثروتمند می‌پردازه.جونگکوک بعد از اشنایی با کیم زندگیش دچار تغییراتی میشه که... ᴳ ᴱ ᴺ ᴿ ᴱ ↓ 𝐫𝐨𝐦𝐚𝐧𝐜𝐞 𝐛𝐝𝐬𝐦...

    Completed  
  • He Is My Boyfriend ❢ Vkook
    1.4M 198K 68

    《اون دوست پسر منه》 +باورم نمیشه..تو.. _آره خودمم، دوست پسرت. #Vkook °•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°• +راستش من شما رو نمی‌شناسم؟! _بذار از اول شروع کنیم. یونگی هستم، مین یونگی. قراره از این به بعد هم اسممو زیاد بشنوی و هم زیاد صداش کنی. #Yoonmin °•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°• جونگکوک تو...

    Completed  
  • The Last Sunflower 🌻 [Vkook] Completed
    4.1K 857 4

    کی فکرش رو می کرد روزی دنیای کوچیک جونگ کوک انقدر بزرگ بشه که بتونه عشق رو توی خودش جا بده..؟ "همون طور که به کلمات پسر فکر می کرد، دستش رو جلو برد و کتابش رو بین دست هاش گرفت: ولی اون شکلات ها می تونن تلخ ترین لحظه هات رو هم شیرین کنن. تو دو تا شکلات داری؛ پس یکیش رو زمانی بخور که احساس تلخی کردی..." نام: آخرین آفتاب...

    Completed  
  • 𝗠𝗿 𝗦𝘁𝗮𝗹𝗸𝗲𝗿 | 𝐊𝐎𝐎𝐊𝐕
    143K 25K 22

    [Completed] کیم تهیونگ سه مشکل اصلی توی زندگیش داشت. اول این که دو تا قاتل سریالی داشت که باید گیر می انداخت. دوم، یه استاکر لعنتی داشت. سومین مشکل این بود که شک می کرد رئیس جئون جونگ کوک دلیل هر دو مشکل باشه. ------------ [- نظرت راجب یه قهوه چیه؟ مرد رو به روش با خوش اخلاقی پرسید و تهیونگ لب هاشو محکم به هم فشرد. ...

    Completed   Mature
  • 𝘽𝙡𝙪𝙚 𝘾𝙪𝙥𝙘𝙖𝙠𝙚𝙨 ▪︎𝘷𝘬𝘰𝘰𝘬▪︎
    428K 95K 84

    •کاپ کیک های آبی• - غش کردی. ندیده بودم یکی با دیدن خروس غش کنه! - به حیوونا عادت ندارم. - فوبیا داری؟ تهیونگ بی اختیار غرید: - عادت ندارم! ژانر: عاشقانه🍉روزمره🌊فلاف🧁طنز🧃 یه کوچولو انگست🌧هپی اند🐓 کاپل: ویکوک، هونهان( اسمات نداره💙) و بلو اول بود: #روزمره1 #تهکوک1 #هونهان1 #طنز1 Start: 4/6/00 End: 4/9/01

    Completed  
  • Peanut butter🥜[taekook]
    126K 23.6K 22

    پینات باتر، لقب تهیونگِ آلفایی بود که همیشه‌ی خدا توسط یه عده گرگ خوشمزه، اینطور صدا زده می‌شد و به محض شنیدن این لقب، دندون‌هاش برای پاره کردن خرخره‌ی موجودات نمک‌ریز دورش تیز می‌شد. هیچ‌کس نمی‌دونست چی می‌تونست باعث بشه که آلفا با شنیدن لقب به اون بامزگی اینطور خشمگین بشه، به جز خودش که می‌دونست جفت حقیقیش، جئون جون...

    Completed   Mature
  • Drifted apart
    485K 64.3K 48

    - قرارمون این بود که با کمک هم ذره ذره این مانع رو از سر راه برداریم.قدم به قدم. من ازت خسته نمیشم. ولی اگه یه روزی شدم، تو منو برگردون به اون جایی که بهش تعلق دارم...توی آغوش خودت. ته! میدونی چی منو اذیت میکنه؟ اینکه هرباری که بهت نزدیک میشم، میترسم باعث آزارت بشم.ولی اگه تو احساسات اون لحظه ات رو باهام درمیون بذاری...

    Completed   Mature
  • more [vkook]
    21.3K 2.5K 4

    - بیشتر، همیشه خوبه. همیشه بیشترش رو می‌خوام. genre: BDSM, Smut, Romance

    Completed   Mature