Golden |°•Ziam Mayne•°|
اشتراک بین آدمها میتونه ناچیز باشه...یا عجیب یا بیربط یا مرموز اشتراک اونها ایستگاه اتوبوس و آفتاب سر صبح بود...
اشتراک بین آدمها میتونه ناچیز باشه...یا عجیب یا بیربط یا مرموز اشتراک اونها ایستگاه اتوبوس و آفتاب سر صبح بود...
[Completed] +یعنی در ازای کونم بهم پول میدی؟ -من اینجوری نگفتم بچه! +ببین بابابزرگ، من سکسی ترین و خوشگل ترین پسریم که تو این شهر وجود داره! یا قیمت رو عوض میکنی یا تمومش میکنم؛ اون موقع تو میمونی، دستت و دیک چروکیدت! فلاف/ فان/ اسمات. زین تاپ.
^^Ziam Mayne Cute Short Story^^ جایی که لیام یه پاستیل خور حرفه اییه و زین براش پاستیل می خره تا راضی بشه باهاش حرف بزنه... ^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^ #1_fanfiction #1_Ziam
️。:゚| درحـــال آپ |゚.・。゚ . . . ↜چه اتفاقی میفته اگه زین و لیامی که ازهم دل خوشی ندارن ،طی یه تصادف کسایی رو از دست بدن که موجب بشه به ناچار "پـدر بـشـن" و باهم زیر یه سقف از یه "بـچـه نـگهداری بـکنن؟" ☁️No.1 On Charts↷ #1 Ziam #1 ZiamMayne And More !
نابهنگامِ ناگهانِ منی! ناگهان سرزدی به دنیای تاریکم شدی نور چشمانم.. «لیام پین،فرمانده و گروهبان با تجربه است،چی میشه اگر در مسیر عملیات،هواپیمای نظامی آمریکا سقوط کنه؟ رازهای نهفته پنهان و نهان گمشده و سرگردان آینده برای مردی که بیشتر از نصف عمرش رو در خاک و خون گذرونده، چطوری مقدر شده!؟» ژانر:رومنس،اکشن،معمایی،ترا...
{completed} -من از همه چیز میترسم، از مردم، از رنگ ها، از دردها، حتی از خودم و هرچیزی که توی گذشته لعنتیم بود! اما چرا از تُ نمیترسم؟! از عشق تُ، از رابطه با تُ، من هر ذره از وجود لعنتیو میخوام؛ پس بیا و منو با روحت ارضا کن! Baby, let me love you Goodbye.
[COMPLETED] [ ابديت يا بى نهايت ... ؟ ] ∞ داستان دو پسر جوان كه رابطه خوبى با هم ندارن اما به كمكـ هم براى نجات مهم ترين آدماى زندگيشون تلاش ميكنن ، و احتمالا اونجاست كه همه چيز عوض ميشه ........
مسافرتهای هواییِ اولِ صبح بد ترینن؛ مخصوصا وقتی بغل دستیت یه پر حرفه لعنتی باشه،که لبخند از صورتش پاک نمیشه! آخه محض رضای فاک! اون ساعت شش صبح چه دلیلی برای لبخند زدن داره؟ . . ایده ی اصلی: پیج @vaghti__liampayne
Highest ranking : #1 in fanfiction For more than four continuous months -داری محدودم میکنی! +نه... فقط دارم عاشقت میکنم. -نمیخوامش! +دست تو نیست... دست هیچکس نیست.
❌ Warning For Violence And Sexual Abuse ❌ مُعتــاد بـه بـویِ نِفــرَتـِت نـیـازمَـند بـه آتـشِ چِشـمـات 👁 Addicted To Your Hate In Need For Your Fire 🔥 . . . . . . . . [ Under This Body U Can Wish U Were Dead Instead Of Touching And U Can Wish To Be Alive One More Second To Breath His Hate ❗️]
+لی من...من متاسفم _متاسفی؟؟؟زین تو میفهمی چی داری میگی...تو و اون دوتا دوست گیت زندگی منو نابود کردین...از اینجا گمشو +باشه قبوله ولی صبر کن فقط یه سوال میپرسم و اگه جوابش منفی باشه واسه همیشه میرم...تو...منو هنوز دوس داری؟؟؟ _نه +نه؟ _نه زین سرشو انداخت پایین... +باشه ولی بدون من تا اخر دنیا دوست دارم
-من نخست وزیرم لیام...این مسخره بازیو تمومش کن +تو نخست وزیری منم همسر نخست وزیرم...این بحثم همینجا تمومه a story by : Atusa20 No. 1 in fanfiction 😎
[completed] و تنها چیزی که اون شب دید بالای سفید شیری بودند که در تضاد با موهای پرکلاغی اون پسر بود!
[Completed] plein de vie ~ full of life وقتی که دروغ جای باور رو گرفته و ترس مثل پیچک دور پاهات جوونه زده و قدرت برداشتن قدم بعدی رو ازت گرفته، قلبی که به درد خو گرفته تورو به کدوم سمت میکشونه؟
{Ziam & Larry Paranormal Novel} و خداوند برخی فرشتگان را از زیبایی به زشتی می کشد... بالهایشان را سیاه می کند و صورتهایشان را قبیح... گناهشان چه می تواند باشد؟ بغیر از گول خوردن توسط شیطان؟ زمانی که شیطان توانست اولین فرشته را از راه حقیقی منحرف کند, فرشته از بهشت تبعید شد و دیگر میان فرشته ها جایی نداشت, انسان ها آنه...
موش کوچولو فکر میکرد مار شیطانی همسایه بالاخره میخورتش و شب و روزش از ترس یکی شده بود. آخر سر هم یه لقمهی چپش کرد ولی نه اون مدلی که فکرش رو میکرد. مترجم: -Liammalik-
+ آقای پین، یا بچه ی بوگندوتو از جلوی در خونه ی من دور میکنی یا زنگ میزنم پلیس!! Highest ranks: #1 in fanfiction and #1 in onedirection 💛❤ با احترام به لیام پین و تمام خاطرات قشنگی که بهمون هدیه داد.
[completed] لیام فقط یه دانشجوی سال آخری تنها بود که سخت کار میکرد تا بتونه زندگیش رو جمع کنه، همه چیز عادی بود البته فقط تا قبل از راه دادن اون گربه به خونه اش. +زین؟ تو چطوری شکل آدم شدی؟ میدونی؟ لب و لوچه ی پسر آويزون شد. -نمیدونم که، ماما بهم نگفته بود منم میتونم عوض شم. +تو تنها نیستی؟ مامان داری؟ پسر با چشم های...
Highest ranking : #2 in Fanfiction _تو متعلق به منی +اشتباه میکنی . من متعلق به تو نیستم . من متعلق به هیچکس نیستم !
معشوقه های اون پسر ماشین ها بودن اما از کجا میدونست میل به دست آوردن اون ال وی ان تک ساخت قراره به کجاها بکشونش؟ #1 - fanfiction #1 - ziammayne
COMPLETED Ranking #1 in Fanfiction -حداقلش من همینی ام که هستم، تو کی هستی پشت نقاب هات ؟! +من همون لعنتیم که قرار بود عذابت بدم، ولی نمیدونستم با عذاب دادنت خودمم نابود میشم !
[Completed] "هر وقت عاشقت شدم.. تو بیسیم مرکزی پلیس داد میزنم که عاشقتم.. خوبه؟" [زویی تاپ] [کار اولمه پس انتظار زیادی ازش نداشته باشید💘]
[COMPLETED] *لیام من میترسم... تو عاشق کدومشونی؟ اون پسر پانک عوضی ای که روزا زندگیتو جهنم میکنه؟ یا... اون پسر بچه افسرده ای که شبا به بغلت پناه میاره؟ +اگه بگم جفتشون,فکر میکنی دیوونم...نه؟
اسم من زین مالیکه... من با پسرم دیون مالیک که چهار سالشه زندگی میکنم حدود چندماهه که با همسایم لیام پین قرار میذارم پسرم و لیام رابطه ی خیلی خوبی دارن اونقدر که گاهی حس میکنم فراموش شدم و اون دوتا بیشتر اوقات با همن... دیون از رابطه ی من و لیام خبر داره و لیام رو مادر خودش میدونه و لیام اینو خیلی دوست داره a Ziam Ma...
لیام پین دو سالی هست که متاهله اما متاسفانه قدرت باروری نداره راه حل چیه ؟ بانک اسپرم لیام و همسرش به توافق میرسن که ازبانک اسپرم کمک بگیرن و چه اتفاقی میفته که اهدا کننده اسپرم ، زین مالیک باشه ؟!
"وقتی عشق از جایی که فکرشو نمیکنی سراغت میاد..." چی میشه اگر شیرینترین موجود دنیا با سلیطهترین آدم روی زمین مواجه بشه؟ قطعا عواقبی در پی داره... • Smut / Sharing 🔞 • Best ranking : #1 - liampayne #2 - zouis #3 - onedirection #3 - liampayne #5 - zayn #7 - ziam #7 - zaynmalik
سرهنگ مقرراتی که بزرگترین پرونده سِری کشور به دستش میرسد و مجبور به همکاری با گروهی بی تجربه میشود پنج میراثی که باید برگردانده شوند رازهایی که فاش میشوند... معماهایی که حل میشوند... حسهایی که سرکوب میشوند... ولمسهایی که فراموش نمیشوند... ______________ -ولف پشت سرت... به پاشنه ی پا چرخیدم...خم شدم و با میله ای که دست...
هستی اما کمرنگ... حرف میزنی اما تلخ... محبت میکنی اما سرد... چه اجباریست به دوست داشتنِ من؟!
- گفتی اهل کجایی ؟ + پاکستان - و تحصیلاتت چی بود ؟ + طراحی داخلی - بهم بگو یه دانشجوی پاکستانی طراحی داخلی توی اشپزخونه الن دوکاس پلازا اتنه چه غلطی میکنه ؟!؟!؟ 🏅#1 In Ziam 🥢Couples : Ziam (Liam Top) | Joerick (Joel Top) 🥢Parts : 40 🥢Genre : Romance . Angst . Smut . HappyEnd 🥢Update : Saturdays 🥢Completed on...