Select All
  • Amygdala
    48.3K 6K 27

    ❗در حال ادیت❗ _نبینم بغضتو قلبِ هیونگ . با قلبی پر از درد لبخند زدم +چیزی نیست هیونگ ، از خوشحالیه ___________________________________________ عشق یک طرفه همیشه دردناکه ؛ ولی از اون دردناک تر دل باختن به کسیه که تورو برادر کوچکتر خودش میدونه ، اینکه مجبوری تظاهر کنی که تنها عشق برادرانه بینتون در جریانه ؛ اینکه مجبور...

  • S̷l̷o̷w̷ ̷d̷e̷a̷t̷h̷ ᵥₖₒₒₖ
    91.2K 13.8K 57

    |مرگ تدریجی| کائنات دو تا رئیس مافیا رو کنار هم قرار میده که از قضا کیم تهیونگ آلفای خون خالص پک فکر میکنه که جئون جونگ کوک مسبب تمام بدبختی‌هاشه. طی یه درگیری جونگ کوک ضربه ای به سرش میخوره که باعث میشه حافظش رو از دست بده. جونگ کوک چیزی به یاد نمی‌آورد و حالا تمام گذشته براش اسراری بود که خانوادش اون رو مقصر اتفاقا...

    Completed   Mature
  • MY ONLY ONE. AU
    62.4K 4.4K 55

    فوتو استوری "ما دوست بودیم دوستای صمیمی بعد من عاشقت شدم و تو هم اینو میخواستی!" فوتو استوری ترجمه شده! نمیدونم میشه بهش گفت وبتون یا نه ولی سبکش رو دوست دارم. داستان متمرکز روی تهکوکه. هنوز در حال اپه و نمیدونم قراره کاپل دیگه ای هم داشته باشه. و یه نکته وقتی رایتر اصلی آپ کنه، استارت ترجمه و ادیت رو میزنم و میزارم...

  • i finally found peace! (Kookv)
    67.4K 7.4K 32

    آقای جئون سعی داره پسرک مظلوم و رنج دیده ای رو که کم کم بهش دل می‌بست به زندگی برگردونه.‌.. مرهمی برای درداش بشه و اعتماد به نفس از دست رفتشو بهش برگردونه...آیا موفق میشه ؟ ⭐ - این امکان نداره...من مثل احمقا به نظر میرسم لطفا نگاه کردن به منو تموم کنین جانگکوک شی! م...من این ل..لباسو ن..نمی‌خوام... -می‌دونی چیه تهیونگ...

    Completed   Mature
  • 𝐁𝐥𝐮𝐞𝐌𝐚𝐫𝐠𝐚𝐫𝐢𝐭𝐚ᴷᴼᴼᴷⱽ ᴬᵁ
    206K 19.4K 27

    جونـگ‌کوک، بوکسور معروفی که به بی‌رحمی و زورگویی مشهور شده بود، بازی بدی رو با پسرک مو آبی شروع کرد؛ به طوری که نمی‌دونست قراره هم‌خوابگی بعد از هر فایتش با اون پسر باکره و خجالتی‌ رو به اعتیادش به مارگـاریتا ترجیح بده. _ من تموم زندگیم رو درحال مسابقه دادن بودم و به هیچ‌کدومشون باخت ندادم؛ چون‌ تونستم و بلد نیستم باخ...

    Completed   Mature
  • our little secret (Kookv)
    80.6K 10K 28

    استادش هر چند دقیقه یه بار با زبونش لبهاشو خیس میکرد... چقدر این عادتش برای تهیونگ شیرین و خواستنی بود..تهیونگ دوباره اون لبهای خوش حالتو صورتی رو روی لباش میخواست. با متوقف شدن ماشین تهیونگ فهمید که رویای شیرینش تموم شده و بازم باید به خونه‌ی کوچولوش برگرده. ولی نه! اون باید بهش میگفت...اون واقعا میخواستش... اون لحظ...

    Completed   Mature
  • Proud boss (kookv)
    22.5K 1.3K 20

    خلاصه داستان: رئیس بخش ۱۹ جئون جونگ کوک یه آدم مغرور که عملیات و نظم خیلی براش مهمه و کیم تهیونگ بهیار بخش۱۵که منتقل شده به بخش ۱۹ یه پسر خیلی شیطونه ک هیچوقت با قوانین کنار نمیاد ...توی همین بین این دوتا به پست هم بخورن یا کارشون به هم بیفته... وضعیت اپ : درحال پخش ژانر:ماجراجویی/معمایی/اسمات/جنگی

  • 𝘈𝘤𝘵𝘰𝘳-!
    7.2K 977 36

    ꒰ 𝑉𝑘𝑜𝑜𝑘 ꒱ _منو دوست نداشته باش!خب!؟نمیبینی چه گندی زدم تو زندگیت؟!تو زندگیمون!؟من جز لاشی بازی چیکار کردم برات که منگنه شدی به زندگی من وقتی حداکثر عمر یه آدم تو زندگی من سه ماهه!؟ هیچ آدمی نتونست تو زندگی من دووم بیاره تو چرا موندی؟ چرا هنوز میگی دوستت دارم؟! شونه هاش با خستگی پایین افتاد.نفس عمیق و پر بغضی کشید...

  • ༒︎𝐈𝐤𝐢𝐠𝐚𝐢
    610K 77.2K 44

    ‌ [کامل شده] 🤎هر دو عاشق بودند اما دور از هم، هر دو برای هم زندگی میکردند، اما بی هم. قلب‌هایشان به هم گره خورده بود و گویا هیچ چیز توان باز کردن این گره را نداشت اما توان دور کردنشان از هم را چرا. بعد از رفتنش تنها کسی که برایش مانده فرزند کوچکش بود اما حتی فرزندش هم آینه‌ای بود از او. به بودن بی هم عادت کرده بودند،...

    Completed