Select All
  • 𝑴𝒚𝑮𝒊𝒓𝒍★دختـــــــــرمــــــــ
    4K 425 27

    "اما‌..اخه...چرا نمیتونن مارو مثل خودشون ببینن..ما حق عاشق شدن نداریم؟ چرا انقد اذیت میکنن مگه خودشون عاشق نمیشن مگه ما ادم نیستیم؟" "خاصیت مشهوریت همینه!" "اما من نمیخوام از دستش بدم...خواهش میکنم...بزارین واسه بار اخر بغلش کنم" "بحث چیزی که تو میخوای نیست...بعضی موقع ها باید کاراییو انجام بدی که نمیخوای...اما به نفع...

  • MY DESTINY
    10.9K 1.4K 32

    -من جنی رو می خوام -یعنی چی جنی رو می خوای؟ -میخوام مال خودم باشه ژانر: رمانتیک - کمدی - اسمات کاپل: taennie (اصلی) - Jirose - jinsoo - liskook BLACKPINK × BTS × IU × ITZY

  • I CAN'T || taennie ||
    6.1K 885 21

    از همه متنفرم ! از همه ی کسایی که باعث شدن اینجوری بشم متنفرم ! از خودم هم متنفرم ...

  • HE SHOULD DIE࿐
    23.7K 4K 39

    جنی درست همون قسمتی که گفت لمس نکنه رو با سر انگشت هاش لمس کرد. به ثانیه نکشید نفس کشیدنش تغییر کرد، قفسه سینه‌اش بالا و پایین می‌شد و تند تند نفس می‌کشید... چشم‌هاش رو روی هم گذاشت و لب تر کرد: -چرا اینکار رو می‌کنی؟ به قدری محکم لبه های وان رو نگه داشته بود که رگ های دستش برجسته شدن و سر انگشت هاش به سفید تغییر رن...

    Completed  
  • ❦ 𝐒𝐇𝐘 𝐋𝐎𝐕𝐄 ❦
    6K 470 6

    ❣ کامل شده ❣ یه عشقِ پنهان... یه عشقِ شیرین و طولانی... یه عشقِ پر از خجالت... یه اعترافِ شیرین... ❣عشق خجالتی❣ 𝐂𝐎𝐔𝐏𝐋𝐄 : 𝐓𝐚𝐞𝐧𝐧𝐢𝐞 𝐆𝐄𝐍𝐑𝐄 : 𝐑𝐨𝐦𝐚𝐧𝐜𝐞 / 𝐅𝐥𝐮𝐟𝐟 / 𝐒𝐦𝐮𝐭 / 𝐂𝐥𝐚𝐬𝐬𝐢𝐜

    Completed   Mature
  • God of Devil • Mini Fic ✔
    10.7K 1.2K 10

    [Completed] تهیونگ، خدای اهریمن، وظیفش تبدیل قربانی هاش به جن بود. جن هارو میکشت و روحشونو به شیطان تحویل میداد. کیم جنی، قربانی بعدیش بود...! Mini Fic - Maxlueslia

    Completed  
  • Luxury Love
    25.4K 2.7K 38

    Luxury love~ boy×girl ~ Liskook Jinsoo Taehnnie Jirose #bangpink #bts #blackpink

  • BLACK SUIT || taennie ||
    16.9K 1.9K 28

    آروم از سر جام بلند شدم و به سمت در رفتم . آروم بازش کردم ، هیچکس نبود ، با قدم ها نوک انگشتی آروم آروم به سمت حیاط رفتم . بادیگارد ها اونطرف بودن و از فرصت استفاده کردم و دویدم ؛ ولی متوجه من شدن ، سرعتم رو بیشتر کردم ولی از بس ترسیدم که پام پیچ خورد و افتادم زمین ؛ منو گرفتن باز بردن تو ولی اینبار به یه اتاق دیگه بر...

    Completed  
  • 𝘿𝙤𝙡𝙡𝙝𝙤𝙪𝙨𝙚 𝙎2
    43.8K 4.4K 18

    |ᴄᴏᴍᴘʟᴇᴛᴇᴅ| • من رو یادت نمیاد؟! راستش از اینکه اون روز توی بیمارستان نجاتت دادم پشیمونم،فکرشو نمیکردم اینقدر باهوش باشی... ولی میدونی چیه؟ خیلی زودتر از اون چیزی که فکرشو میکنی تمام این خنده ها،شادی ها و لحظات محشری که با دوستات داری از بین میره... راستی جیسو چطوره؟! روح کوچولوی من بالاخره تونسته با مرگش کنار بیاد یا...

    Completed  
  • 𝘿𝙤𝙡𝙡𝙝𝙤𝙪𝙨𝙚 𝙎1
    73.6K 6.7K 23

    |ᴄᴏᴍᴘʟᴇᴛᴇᴅ| من و سه خواهر ناتنیم برای خونه جدیدمون هم خونه نمیخواستیم! مخصوصا هم خونه های وحشتناکی که هر لحظه نقشه ریختن خونمون رو میکشیدن و به ما به چشم،عروسک های کوچولوی بی گناهی، برای خونه عروسکیشون نگاه میکردن... -این فیک دارای دو فصل میباشد 🥀

    Completed  
  • 𝐅𝐎𝐑𝐂𝐄𝐃 𝐓𝐎 𝐋𝐎𝐕𝐄
    39.7K 3.7K 30

    [اتمام یافته] جنی دختری که به خاطر شرکت پدرش مجبور میشه با کیم تهیونگی که سه سال اخر مدرسه شو زهرمارش کرده بود ازدواج کنه تهیونگ که سالهاست عاشقه جنیه سعی میکنه دلشو بدست بیاره ولی زندگی اونطور که اونا میخوان پیش نمیره.... Couple:taennie Sub couple:liskook Genre:dram_ duress mach

    Completed  
  • 𝐑𝐄𝐃 𝐔𝐍𝐈𝐂𝐎𝐑𝐍
    10.6K 1.2K 27

    ⌞𝐑𝐄𝐃 𝐔𝐍𝐈𝐂𝐎𝐑𝐍⌝ [اتمام یافته] گریمویزر! حتی اسمشم تنمو به لرزه در میاره... کی فکرشو میکرد که یه کتاب عیجب غریب بتونه تا این حد زندگیمو به گند بکشه و راز هایی برام روشن بشه که حتی روحمم ازش خبر نداشته! مدرسه‌ی گاردین همه چیزش ترسناک بود ولی رازی که پشتش بود ترسناکتر. و من، کیم جنی به عنوان کسی که باید رازهارو ک...

    Completed  
  • Darken than light
    16.1K 1.6K 26

    منم انسان! تنها بازمانده آدم، یگانه یادگار خشم قابیل، سیمای خشک ابلیس، و آخرین رهرو خداوند، برای رسیدن به نهایتی که نه من و نه ما می شناسیمش. منم انسان! تنها یادگار ابلیس خداوند...

    Completed  
  • ɢᴜᴇꜱꜱ ᴡʜᴏ ɪ ᴀᴍ
    78.5K 9.1K 50

    به آرومی پلک هاش رو از هم فاصله داد. با باز شدن چشم هاش سردرد بدی به سراغش اومد جوری که حس می‌کرد شخصی درحال تیر زدن به سرشه! احتمال می‌داد این سر درد بخاطر اثرات بیهوشی بوده باشه. چند بار پلک زد و سعی کرد اطراف رو ببینه اما به جز تاریکی مطلق چیز دیگه‌ای نبود. با باز شدن در روشنایی کمی به چشم های غرق تاریکی‌اش برخورد...

    Completed  
  • 𝓕𝓮𝓮𝓵𝓲𝓷𝓰 𝓪 𝓷𝓮𝔀 𝓵𝓲𝓯𝓮🌱
    32K 3.1K 44

    🌱 کامل شده 🌱 فکر می‌کرد خوشبختی وجود نداره! فکر می‌کرد عشق معنی نداره! فکر می‌کرد هیچ وقت قرار نیست طعم خوشبختی رو بچشه! نمیتونست نگاه مثبتی به زندگی داشته باشه! حق هم داشت... هر کسی جای اون بود نمیتونست! اما همیشه همه چیز ثابت نمی‌مونه... اون تو اوج نا‌امیدی، امیدش رو پیدا کرد! "احساس یک زندگی جدید🌱" 𝓒𝓸𝓾𝓹...

    Completed   Mature