AXION | VKOOK
عطر شیرین پسر توی بغلش رو بو کشید و با آرامش چشم هاش رو بست. با صدای خشداری پرسید "سردت که نیس یاس؟" پسر سرش رو به دو طرف تکون داد و با صدای نرمی گفت "ته؟" - "جون ته؟" - "مدت زیادی گذشته ولی من هنوزم نفهمیدم چرا یاس صدام میکنی.." مرد پسر رو کمی از بغلش بیرون کشید تا بتونه چهره پرستیدنیش رو ببینه. نفسی گرفت و در حالی ک...