GANGSTER "VKOOK"
جونگکوک بخاطر وابستگی شدیدی که به پدرخوندهاش کیم تهیونگ داره، دلش میخواد همهجا کنارش باشه حتی تو زندان.
جونگکوک بخاطر وابستگی شدیدی که به پدرخوندهاش کیم تهیونگ داره، دلش میخواد همهجا کنارش باشه حتی تو زندان.
What's a little bunny in a cage full of lions? Fresh meat, that's what. Jungkook just wanted to work his dream job at the world-renown company, King's Corp. But the CEO, Kim Taehyung, proves that to be a difficult task. A story about racism, homophobia and of course, Taekook ; )
On Jungkook's fourteenth birthday, he made a wish. He closed his eyes tightly, swallowed the anguish of his first birthday away from home and wished with all the strength his young heart could bear... So the words don't matter, it could have been anything. He could have asked to be a millionaire or to be successful, a...
Taekook, the most beautiful unique love story in today's world. This is my first writing so please don't judge. The story contains some hot stuff too 🥵 Thanks and apologies in advance if I make a mistake or mixed up the dates. Thank you!! Big thanks to Kayla Taekook timeline on tumblr, learned from her timeline a lot...
𝙒𝙝𝙚𝙣 𝙚𝙫𝙚𝙧𝙮𝙤𝙣𝙚 𝙞𝙨 𝙤𝙪𝙩 𝙩𝙤 𝙜𝙚𝙩 𝙮𝙤𝙪, 𝙬𝙝𝙤 𝙘𝙖𝙣 𝙮𝙤𝙪 𝙩𝙧𝙪𝙨𝙩? A young man with a harsh past, Kim Taehyung finds himself accepting an offer to work as a personal bodyguard for the son of a famously wealthy CEO. His motives for stepping into the role may be a little questionable, though he's...
_شانس آوردی آلفا، امگای قوی داری؛ با وجود شدت بالای ضربه، اما آسیب شدیدی بهش وارد نشده و مهمتر از همه اگه در حالت انسانی چنین آسیبی میدید درجا بچهاش رو از دست می داد؛ اما چون در حالت گرگینه... تهیونگ که تا اون لحظه با دقت به حرفهای ساحره گوش میداد با شنیدن قسمت دوم جمله، ابروهاش جمع شد و حرفهای ساحره رو قطع کرد...
جئون جونگ کوک پسری که خانواده ش رهاش کردن و توی یه روستا بزرگ شده و بعد بعنوان برده به پادشاه فروخته میشه... و دقیقا کدوم پادشاه وقتی چوسان روی دست شاهزاده ی خوناشام ارباب کیم میچرخه... کسی که همه از شنیدن اسمش وحشت دارن! و درست وقتیکه کیم تهیونگ میخواد از خونش استفاده کنه میفهمه که اون یه دورگه ی خوناشامه! _باید تبدی...
بُعدِ دَوازدَهُم ________________________ "صدای اوپنج موج داشت. موجT،S،R،Q،P... امواجی که کاملا تصادفی، به نام امواج یک نوار قلب نامیده شدند. شاید زیاد هم بی ربط نبود. امواج صدای تهیونگ به نام امواج ضربان های قلب کوکی نام گرفته بود. موجPصدای تهیونگ بود که راه را برای موجQقلب کوکی باز میکرد. " _______________________...
「 ایبوی در مقابل پسر خوب 」 • ژانر: درام، عاشقانه، مدرسهای، محدودیت سنی . . کودکی، خردسالی جزئی از مهمترین دوران زندگی ما انسانها به حساب میاد. ما یاد میگیریم و با هر زمین خوردنی دوباره بلند میشیم و تجربه کسب میکنیم. ما به دنیا اومدیم تا یاد بگیریم و از دانستههایی که داریم استفاده کنیم. ما اینجا نیستیم تا زنده...
🍷خلاصه: کیم تهیونگ دانشجوی رشته روانشناسیه و قراره برای پایان نامهاش، درباره یک بیمار روانی تحقیق کنه. عاشق نقاشی کشیدنه و به طور اتفاقی یک فرد نقابدار داخل تمام نقاشیهاش مشترکه و هیچ ایدهای در رابطش نداره! جئون جونگوک. معروف به خرگوش دیوانه. اون ادعا میکنه دیوانه نیست و بهبود پیدا کرده و اونقدر طبیعی نقشش رو با...
کیم تهیونگ، پسر کوچکتر کیم تائه سو رهبر مافیای black Snake بعد از خراب کاری که توی مدرسه سابقش به بار آورد و خط قرمزی که روی پروندهاش کشیده شد با نفوذ پدرش به دبیرستان تورنس منتقل میشه. اون میخواد دوباره قدرتش رو از نو بسازه اما تورنس، پادشاهی پسر جذاب و دردسرسازی به نام جئون جونگکوکه. هیچوقت دو پادشاه نمیتونن ی...
"من داشتم کمک میکردم" صورت تهیونگ از شدت عصبانیت سرخ و تیره شد. جانگکوک و خیرخواهی هایش بیشتر شبیه به دردسر و فاجعه بود: "چه کمکی؟ داشتی منو خجالت زده میکردی! دلم نمیخواد مامان بفهمه نمیتونم دوستدختر_..." "هی تهیونگا میخوای کمکت کنم دوست دختر پیدا کنی؟" 🌀🌀🌀🌀🌀🌀🌀🌀 کیم تهیونگ متوجه میشه نمی تونه دوست دختر پیدا ک...
〄 خلاصه: روایت عاشقانه عطرساز جوانی که کاپیتان کشتی رو مغلوب و شیفته خودش میکنه...کاپیتانی که از فرط خستگی و سنگینی غم از دست دادن همسرش، به اون کشتی و آدمهاش پناه میاره! آوای پرنده های ساحلِ اسکله و گرمای ساختمان های در آغوشِ هم! بوی شوریِ آب و عطرِ قهوه در فنجان سرامیکی! نواخته شدن کرنای حرکتِ کشتی و برخورد امواج...
"تو نمیتونی با احساسات من بازی کنی جونگکوک، من ی اسباب بازی لنتی نیستم ک بازیتو کنی و بعد ولش کنی،فمیدی؟" " اوه فرشته، من هیچوقت نمیتونم ولت کنم" --------------- (ترجمه شده س) رتبه های این فف: # 1 IN VKOOK # 1 in taekook # 1 in fantasy - romance # 1 in bottomtae # 1 in taehyung
[افسانه ی افسونگر] 🌧 [ نویسنده] 🌧 اندیشه [ خلاصه ] 🌧 _مهم نیست مردم عادی چی صداش میکنن تقدیر؟؟ سرنوشت..؟؟ من و تو که میدونیم هیچ کدوم از اینها وجود ندارن..! اگه الان تو رو توی بغلم دارم نتیجش سرنوشت نبوده.....این فقط بازی انتخاب هاست...! من انتخاب کردم که افسونگری هات رو ببینم..... انتخاب کردم با چشم های سرکِشت ا...
بهای انتخاب آدمی به اشتباه، پرداختن 'خود' است... حالا؛ سر انجام اشتباهی که از من و تو، برای من، یک بت پرستیدنی از 'ما' ساخت چه میشود؟! سرانجام من چه میشود. ⚠️پارت های این فیک طولانی، و روند کلی کنده Age restriction due to offensive words, obscene language and acute psychological issues as well as sexual issues-🔞- Cou...
کافی بود به من دروغ نگی و واقعیتو ازم پنهون نکنی. کافی بود بهم بگی که واقعا دوستم نداری، کافی بود با من رو راست باشی. کافی بود زمانی که علاقهای بهم نداشتی الکی بهم محبت نمیکردی و منو انقدر دلبستهیِ خودت نمیکردی. کافی بود بجای این که الکی به من بگی دوستم داری، همون اول با من شروع نمیکردی..! Couple: kookv/Namjin
- اینها همهاش تقصیر خودته. من فقط میخوام مال تو باشم، درست مثل لباسهایی که تن گرمت رو هرروز توی آغوش خودشون میگیرند. ولی تو این اجازه رو بهم نمیدی و من هرروز، به محض باز کردن چشمهام از خودم میپرسم که اگه مال تو نباشم، پس مال کی باید باشم؟ ژانر: امگاورس، رمنس، درام، اسمات، امپرگ( فصل چهارم و پنجم)
In Red - سرخپوش جونگکوک جئون، رئیس زادهی بند هشتم زندان گری سی! کسی که توی سلولهای اون زندان بزرگ شده بود و حالا یک تازه وارد توی بند هشتم، همه چیز رو بهم ریخته بود! 🔞🃏⛓ تازه واردی که بدون هیچ ترسی مقابلش میایستاد و با گستاخی جوابش رو میداد اما کی فکرش رو میکرد اون تازه وارد باعث شه #غرور خود ساختهاش رو از دس...
#HANAHAKI 🌸 هاناهاکی : بیماری ای که اگه یه نفر یه عشق یه طرفه داشته باشه ، گلی توی ریه هاش ریشه میده و گلبرگاش بعد از مدتی کل ریه شو پر میکنن و اون فرد به طور متوالی سرفه میکنه و گلبرگارو بیرون میده. هیچ راه درمانی نداره به جز اینکه اون طرف مقابل هم عاشقش بشه یا کل گیاه از ریه ش خارج بشه که این باعث فراموشی اون کسی...
- گریه کردی؟ نگاه تهیونگ واقعا تغییر کرده بود. نسیم شبانهی سئول زیر سرمهایِ موهاش میزد و اونها رو تاب میداد. کاش میتونستم این نگاه نگران رو همیشه برای خودم داشته باشم. - چیزی نیست. بازم دروغ بود اما حداقل گریه کردنم رو انکار نکردم. ~~~~ - پرستو ها رو دوست داری؟ - عاشقشونم.اگه وقت کنم چند تا عکس ازشون میگیرم. ...
جونگکوک معلم تهیونگه و تهیونگ عاشقش میشه، اما نمیدونه که اون مرد به نیویورک اومده تا انتقام مرگ زن و بچشو از پدر تهیونگ بگیره... . . . "ساعت ۴ صبح... خیابونای خلوت و سفیدپوش منهتن... سکوتی که با صدای خندههای شیرین تهیونگ شکسته میشد... با خوشحالی زیر برف میرقصیدیم و من سعی میکردم فراموش کنم که روز به روز دارم بیشتر دا...
|تکمیل شده| دو وکیل در قرن ۱۹ میلادی به هم دیگه علاقه مند میشن اما مشکلات زیادی سر راهشون قرار میگیره. هردوی اونها متاهلن و جامعه ی اون زمان، درکی از عشق بین دو همجنس نداره...
๛ ғᴀɴ ғɪᴄ 「 Bᴀʀᴄᴏᴅᴇ 」 • بارکد ~ Complete • کاپلی° ویکوک - یونمین • ژانر : عاشقانه | روزمره | نقد اجتماعی | انگست ❥•↿#Sevil 💜 #بارکد -•ᴛᴇᴀѕᴇʀ~ یک نفر پشت میله های زندان/ پدری که مرده بود. یک نفر زیر دود و سیگار / خواهری که رفته بود. مرگ هم به سراغشان نمی آمد~ راهش را کج می کرد... پشت چشمی می آمد و می رفت. بارکد تیره...
فصل دوم 'Randy' همه آدم ها توی زندگیشون به خوب بودن فکر میکنن. اما فکر کردن هیچ وقت کافی نیست جئونی هیچ وقت! Made in pain! ________________ توجه ⚠️ این داستان قصد توهین به هیچ دین، شخص، مکان و... ندارد. تمامی مطالب ذکرشده تنها به این اثر تعلق داشته و وجود خارجی ندارند🚫
«فلورانس»🎻 _ازش متنفرم اما نگاهم به هیچکس جز چشم های مشکی اون خیره نمیشه... اون درست مثلِ سمفونی که فراموشش کردم... گلی که هیچوقت ندیدمش... مجسمه ای که هیچوقت نساختم... سمفونی که هیچ وقت نواخته نشده و من اون رو بین چشم های اون شنیدم. این حس ممنوعه است و من... برای اینکه ممنوعه ترین ادم زندگیمه ازش متنفرم🎻 _______...
″من مریضتم تهیونگ″ ″مهم نیست″ ″اسم من تو لیست مریضای روانیه″ ″اهمیتی نمیدم...″ ″دوست داشتن من گناهه...″ ″پس در این صورت من یه گناهکار به حساب میام″ کاپل اصلی : کوکوی کاپل های فرعی : یونمین؛نامجین ژانر : عاشقانه، روانشناسی، تیمارستانی، درام، اسمات