Select All
  • 𝐇𝐄𝐋𝐋 𝐎𝐅 𝐀 𝐒𝐎𝐋𝐃𝐈𝐄𝐑 | 𝐊𝐎𝐎𝐊𝐕
    515 146 1

    فرمانده‌ی انیگمای کشور به دستور ملکه علاوه بر سربازهاش باید حواسش رو به اون امگای زال که دردسر خاصی داخل چشم‌های آبی رنگش موج میزد هم میداد؛ اما قرار نبود که به قدری ازش مراقبت کنه که حتی بار رسوایی‌ای که به بار آورده بود رو هم به دوش بکشه! فرمانده جئون نباید انقدر وظیفه شناس می‌بود؛ تهیونگ در ابتدا قصدش فقط شیطنت بنظ...

  • 𝐕𝐞𝐭𝐢𝐯𝐞𝐫🌱
    12.3K 2.9K 14

    داستانِ پسرک امگای شیرین و پدر آلفاش که قراره به دست دکتری جوان و کاربلد به نام کیم تهیونگ رقم بخوره؛ دکتری که با دل‌سوزی و مهربانیِ دل‌نشینش، جایگاه مهم و ارزشمندی در دل پدر و پسر ایجاد خواهد کرد!~ 𝀤𝀤𝀤 «جه‌هویا می‌دونه که آقا سفیده خیلی دوستش داره!» «تو نمی‌تونی این‌قدر تهیونگ رو دوست داشته باشی! من حسودی‌ام می‌ش...

  • Agnosthesia
    10.7K 1.9K 36

    یونگی به گیسوان سفیدش چنگ زد و درحالی که قطره اشکی از روی بیچارگی از پلکش چکیده بود فریاد زد: "به چی قسم بخورم تا باورم کنی؟ به اعتماد از بین رفتت؟ به جون خواهرم؟ به روح پسرمون؟ به خون پایمال شده ی مردمم؟ به کدوم خدا پناه بیارم تا باورم کنی؟" هوسوک چانه ی اورا محکم در دست گرفت و به چهره ی رنگ پریده و بیمارش زل زد.بوسه...

  • ꜱᴀᴅ ᴏɴᴇ ꜱʜꜱʜᴏᴛ | ??
    18.4K 343 2

    { وانـ‌‌شــاتـ سَـــد } وانـ‌شـاتـ‌ـ‌هاے مـخـتـلـفـ، داسـتـانـ‌هاے مـتـفـاوتـ. افـکـار و دردمـ رو بــا قـلمـمـ بـراتـونـ مـیـےنـویـسـمـ. ایـنـ وانـ‌شـاتـ غـیـرقـابـلـ پـیـشـ‌بـیـنـیـہ. ᴀᴜᴛʜᴏʀ : ᴏᴘᴀ ᴜᴘ : ɪᴛ ɪꜱ ɴᴏᴛ ᴄʟᴇᴀʀ. 1403/10/7 🔞(به گروه سنی دقت کنید و لذت ببرید)🔞

  • Andamaina..زیبا
    27.9K 3.5K 31

    داستان یه شاهزاده که زیادی شبیهه مادرش کیم تهیونگه .. زیادی شبیه‌ش چیه.؟اون یه نسخه کوچولو از تهیونگه. ... ×میدونم نباید از اتاق بیرون بیام اما باید برای تاتا گل میچیدم..دوتا چیدم..پس یکیشو میدم شما... ..... ×اینو بگیرین..این هدیه من به شماست‌...من گم شدم میشه کمکم کنین برگردم قصر؟قول میدم دیگه از اتاق بیرون نیام... ...

  • Whisper of the wild
    27.4K 5.8K 21

    آشنایی تهیونگ، پسری که سال‌ها پیش از اجتماع انسانی فرار کرد و زندگی کوچکی برای خودش توی جنگل ساخته بود، با گرگ بزرگ جثه‌ای که بوی دردسر می‌داد، تقریباً خصمانه بود. اون مدتی می‌شد که توی جنگل از خودش رد به‌جا می‌گذاشت و توی زندگی و آسایشش گند زده بود؛ پس مهم نبود که اون فقط یه گرگه و طبق غریزه عمل می‌کنه، پسر جنگل هیچ...

    Completed  
  • ⚜️𝕲𝖊𝖓𝖊𝖗𝖆𝖑⚜️
    126K 16.8K 29

    - با من ازدواج کن ژنرال. - این یه دستوره سرورم؟! چی میشه اگه بیشترین اختیار رو در کشور داشته باشین اما نتونین کاری انجام بدین به خاطر تبعیض‌های جنسیتی؛ کیم تهیونگ به عنوان یه شاهزاده که امگا متولد شده تا قبل از ازدواج هیچ اختیاری برای امور کشور نداره به خاطر قانون «امگاها حق سلطنت ندارن» شما بودین چیکار می‌کردین؟ کاپل...

  • Coshay / نامیرا
    108K 15.4K 90

    فصل 1 احساس تنهایی خیلی خوبه ولی نه وقتی ۱۶ سال طول بکشه بلاخره یه جایی کم میاری ، کنجکاوی قلقلکت میده و دلو میزنی ب دریا و ...فرار میکنی ... ولی همیشه قرار نیست نتیجه ی یک اشتباه بد باشه شاید بشه شروع ی زندگی دوست‌داشتنی و پر ماجرا و شاید عجیب .... بخشی از داستان : پس من چی ؟ پسر کوچیک تر ب صورت مثل برف شوگا نگا...

  • that man / اون مرد " yoonmin"
    104K 9.5K 64

    🔥فصل دو متوقف شده فعلا 🔥 برشی از داستان : " دوست دارم ببینم روابطشون در حد پدر پسریه یا .... با ضربه جین به شکمش خفه شد صورت همیشه خندون هیونگش اخمی بود " یااا ...هیونگ !!!! " نباید اینجوری پشتش حرف بزنی اون همسره یونگیه ! کوک پوزخند زد " ول کن هیونگ اون یه ازدواج صوری بود مطمئنن هیونگ حتی اسم اون پسرم یادش نی...

    Completed  
  • ✯𝐓𝐡𝐞 𝐊𝐢𝐥𝐥𝐞𝐫 𝐊𝐢𝐧𝐠✯ (𝐾𝑜𝑜𝑘𝑣)
    4.2K 569 10

    پادشاه قاتل🥀👑 خون زاده ایی اصیل از دله نفرت و حقارت... گرگ وحشی بی انصاف ناآشنا با رحم و احساس... و عسل تلخی در حال له شدن از پیوندی اجباری... ------------------------------------------------------- روایتی پر فراز و نشیب و ناعادلانه~~ داستان از اونجایی شروع میشه که رییس پک از جفت اجباریش صاحب فرزندی برای ولیعهدی نم...

  • ✯𝐓𝐡𝐞 𝐊𝐢𝐥𝐥𝐞𝐫 𝐊𝐢𝐧𝐠✯ (𝑉𝑘𝑜𝑜𝑘)
    3.2K 827 10

    پادشاه قاتل🥀👑 خون زاده ایی اصیل از دله نفرت و حقارت... گرگ وحشی بی انصاف ناآشنا با رحم و احساس... و عسل تلخی در حال له شدن از پیوندی اجباری... --------------------------------------------------------- روایتی پر فراز و نشیب و ناعادلانه~~ داستان از اونجایی شروع میشه که رییس پک از جفت اجباریش صاحب فرزندی برای ولیعهدی...

  • Omega And His Baby
    9.9K 880 10

    وضعیت: اتمام یافته✅️ کاپل: کوکوی 🐰🐯 ژانر: امگاورس، بخشی از زندگی، رمنس، اسمات، انگست، امپرگ، مافیایی خلاصه⚠️: جئون جونگکوک آلفای خوشبختی بود که با امگا کیم تهیونگ ازدواج کرده بود. همه چیز خوب و عالی به نظر می‌رسید تا اینکه امگا راجب شغل همسرش فهمید! یک مافیا! هرچند آلفا نقش زیادی نداشت اما بازم امگا قبول نمی‌کرد تا...

  • 𝖮︎𝗋𝖺𝗇︎𝗀︎𝖾 𝗌𝗍𝖺𝗋 | 𝐕𝐊
    95K 11.5K 30

    جونگ کوک امگای پرتقالی قصه‌مون ، روی یکی از دانشجوهای آلفای کلاسش کراش میزنه پس دست به کار میشه و طبق چیزهایی که توی فن فیک ها خونده بود ، تصمیم گرفت با اشتباهی فرستادن نودش ، مخش رو بزنه . ولی پرتقال خنگمون تاحالا از خودش نود نگرفته بود ! پس سراغ هیونگ عزیزش یعنی تهیونگ می‌ره تا ازش کمک بخواد :) Couple: Vkook Genre...

  • 𝑾𝒊𝒍𝒅 𝑸𝒖𝒆𝒆𝒏 || 𝑲𝑽
    147K 19.5K 33

    امپراطور جئون جونگکوک به لونا خودش کیم تهیونگ علاقه ای نداره لونا که دیگه نمیتونه این شرایط رو تحمل کنه تصمیم میگیره بدنش برای همیشه ترک کنه چی میشه اگر همزادش در دنیا دیگه کیم تهیونگ رییس قوی و قدرتمند کمپانی VBLوقتی از خواب پامیشه قیافه خودش رو تو آینه ببینه ولی تو بدن ظریف و زیبا لونا باشه ... قسمتی از داستان : نی...

  • Mirai |ᵛᵏᵒᵒᵏ
    7.9K 1.1K 13

    اسم: Mirai نویسنده: Armida کاپل اصلی: Vkook کاپل فرعی: yunmin &... ژانر: فن فیکشن- رمنس- تین فیکشن- رندوم- عمومی- مدرسه ای- فانتزی- فان- پارانورمال- گی... خلاصه: "چی میشه اگه بیدار بشم و چندین سال گذشته باشه؟" جئون جونگ کوک یک پسر دبیرستانی با زندگی ای کاملا نرماله و مثل هر نوجوون مدرسه ایی اون هم تنفرات، علاقه ها و د...

  • Cursed Omega [Vkook]
    113K 15.2K 37

    " در حال آپ... " اتفاقی توی جشن تولد پادشاه والمیر رخ داد که حتی توی ترسناک ترین کابوس های شبانه‌ی مردم اون سرزمین هم نمیتونست به این شکل رخ پیدا کنه‌. پادشاه جفتش رو ملاقات کرد! جفتش یک امگای عادی نبود! یه پسر امگا بود! درواقع تنها پسرامگای که، پادشاه و مردمش تابه‌حال شاهدش بودن. البته این فقط شروع داستان سرزمین وال...

    Mature
  • 𝐖𝐢𝐧𝐭𝐞𝐫 | 𝗞𝗢𝗢𝗞𝗩
    49.5K 9.5K 16

    - نمی تونی بری. این پایان بحثه. تهیونگ حس عجیبی داشت، انگشتاش مور مور می شدند و شکمش یه حالی بود. ولی خودشو جمع کرد و خیره به اون چشم ها با لحن محکمی گفت: - این کارو نکن. نمی دونی چقدر می تونم دیوونه باشم. زندگیتو جهنم می کنم. جونگ کوک لبخندی زد، ولی فاقد شوخ طبعی بود. - اگر تو دیوونه ای، من از تو دیوونه ترم. صداش تیز...

    Mature
  • ༒︎𝐓𝐡𝐞 𝐂𝐚𝐩𝐭𝐚𝐢𝐧
    3.9K 777 4

    "من مرد دریام، یک ناخدا قلبش تو خشکی میمیره ارباب زاده" 𝐆𝐚𝐧𝐫𝐞: 𝐫𝐨𝐦𝐚𝐧𝐜𝐞.𝐬𝐦𝐮𝐭.𝐨𝐦𝐞𝐠𝐚𝐯𝐞𝐫𝐬 𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞:𝐊𝐎𝐎𝐊𝐕

  • DIND DONG
    476 67 1

    « از من اگر اسیبی به تو برسه...اون روز، روز مرگ منه. » VKOOK HARSH. DARK. SMUT. AND....YES!

  • Compartment 303 (Kookv)
    9.7K 2.3K 13

    ➳ Compartment 303 تمام‌شده. ✔️ روزی که تهیونگ یکی از کیف‌هاش رو توی قطار جا گذاشت و برگشت تا اون رو برداره، هرگز فکرش رو نمی‌کرد به محض اینکه واردش می‌شه قطار حرکت کنه؛ هرچند این اتفاق بد موجب شد با مردی آشنا بشه و یه سفر دونفره و فراموش‌نشدنی رو باهاش تجربه کنه! کاپل: کوکوی ژانر: عاشقانه، درام

    Completed  
  • Tiptoe :::... (KOOKV ver.)
    134K 26.7K 48

    چه توی بزرگ ترین دانشگاهِ هنرهای موسیقاییِ جولیارد ، چه توی هر دانشگاهِ کوفتی دیگه ای ، عشق بین یک هنرجو و استاد غیر قانونیه! ولی خب...سرنوشتِ تخمیه دیگه :) ~~~ (این فیک قبلا با اسمِ why توی اینستا عاپ میشده❕) ~ معانی کلمه ی "تیپتو" : 1) در معنای لغوی : نوکِ انگشت های پا 2) در اصطلاحِ رایج : با احتیاط و بی سر و صدا رو...

  • Wine
    3.1K 525 6

    خلاصه: جونگ‌کوک، تک امگای خاندان آلفا پرست جئون. زمانی که به درخواست خانواده‌اش، قراری مبنی بر ترک خونه و رفتن به سئول گذاشته می‌شه، همه چیز به هم می‌ریزه. تمام اینده‌اش وابسته به تصمیمی بود که در اون لحظه باید می‌گرفت؛ به سئول می‌رفت و با فردی که پدربزرگش انتخاب کرده بود، تشکیل خانواده می‌داد؟ یا راهی برای بیرون اومد...

  • 𝗕𝗹𝗼𝗻𝗱 | KOOKV
    48.6K 5.5K 10

    کیم تهیونگ امگایی با رایحه‌ی شیرینِ هلو که تمام عمرش وابسته به خواهر عزیزش بود نمی‌تونست با ازدواجش کنار بیاد، با این اوصاف مِن بعد کسی نبود که نازش رو بکشه! پس به خودش قول داد تا از تمامی اقوام دامادشون بابت گرفتن خواهرش متنفر باشه اما خب مثل اینکه سرنوشت هیچوقت ثابت نمی‌موند، چون قرار نبود برادر بزرگ‌ تر داماد یه آل...

    Mature
  • 𝐇𝐮𝐧𝐭𝐞𝐫 | Kookv
    16.2K 1.3K 9

    خلاصه: جونگکوک مافیایی که حسابی عاشق و دل‌بسته تهیونگ می‌شه و همزمان بدترین بازی دنیا رو باهاش راه می‌ندازه! تهیونگ صاحب یه کارگاه چرم‌دوزی که جونگکوک توش ثبت نام می‌کنه و برای محافظت از اون پسر به هرکسی که بتونه آسیب میزنه، حسابی تهیونگ رو میترسونه و بعد از اعتراف به شغل واقعیش، اونو با خودش می‌بره و زندانی می‌کنه و...

    Completed  
  • Freya|KOOKV
    769 125 3

    _خوشم اومدا...سبکشو دوست دارم...ولی خب...تیلور سوئیفت رو ترجیح میدم. + تیلور سوئیفت رو ترجیح میدم. آلفای جوان با شنیدن صدای دیگری که دقیقا همزمان با خودش و در فاصله نزدیکی این جمله را گفته بود به طرف صاحب آن نگاه کرد و تقریبا نزدیک بود که در همان لحظه از هوش برود. + پس تو هم سوئیفتی هستی؟ و جونگ کوک قلبش را حس کرد که...

  • <MOON OMEGA> امگای ماه
    93.2K 16.2K 46

    امگای ماه، امگایی با بدن و روحیه‌ای ضعیف و در عینِ‌حال زیبا که هرکس نمیتواند شانسِ داشتنش را داشته باشد، چه میشود اگر شانس آنقدر با او بد باشد که جفتِ آلفایی بی‌رحم شود و چه میشود اگر قبولش نکند؟ [این داستان بازنویسی نشده و دارای صدها اشتباه نگارشی، ادبی و... هست؛ امیدوارم ضمن اینکه اشتباهات رو برام کامنت میزارید، ت...

  • ❣𝐂𝐮𝐭𝐢𝐞 {ᵛᵏ}
    163K 26.1K 47

    {فصل اول اتمام یافته} یه امگا و دو آلفا جفت بودن !؟ این شرایط وقتی به نهایت بدشانسی می‌رسید که اون دو آلفا سرپرستی جفت کوچولو موچولو شون رو از یتیم خونه به عهده میگرفتن ؛ اونم درحالی که نفرت عمیقی به بچه ها داشتن . یعنی تهیونگ و جانگ‌ووک میتونستن از جونگ‌کوک کوچولوی پشمکی مراقبت کنن !؟ ☆_______________☆...

    Mature
  • ᴄʜᴏꜱᴇɴ | منتخب
    104K 15.5K 46

    couple:کوکوی-kookv genere:omegaverse-mpreg-romance-historical-action-smut . تاریخی-امگاورس-آمپرگ-اسمات- شما به صرف چای گوچانگ و شراب مرغوب برنج دعوت شدید.پس،لطفا چند ده پارتی مهمون ما باشید. خلاصه:تهیونگ ، نوجوانی که الهه ماه پس از سال ها از خواب بیدار شده و با عطا کردن موهبتش به فرزند عزیز کرده ش ؛ در یک شب مسیر زندگ...

  • Prince Against Money 🫅🏻
    23.1K 3.7K 24

    💰شاهزاده در برابر پول🫅🏻 "تو این دنیا پول حرف اول رو میزنه و هرکسی تیکه های بیشتری از این دایره های فلزیه طلایی و نقره‌ای داشته باشه موفق تره . اما تو این کشور لعنت شده تنها جایی که پول به مقدار زیادی پیدا میشه تو امپراطوریه کثیف پادشاه جئونه . کسی که توی حمام پول دوش میگیره و شب روی تختی از طلا میخوابه اما مردمش با...

  • the Rebellion ::..
    91.3K 23.3K 30

    《 شورش 》 فصل دوم فیکشنِ "شاهدخت" برای جونگکوک، همه چیز فقط از نیازمندی و بیچارگی خودش و خانواده‌ش شروع شده بود... اما کسی چه میدونه؟ شاید اگه از همون اول میدونست قراره از وسطِ بزرگ‌ترین خیانت های سلطنتی و براندازهای بی‌رحمانه ی سیاست سر در بیاره، همون نیازمندی و بیچارگی رو ترجیح میداد! ~.~ ~.~.~ (⛔این فیکشن با کاپل اص...

    Mature