Can you hear me?
Complated✅ شاید درکش برات سخت باشه،اما من برای اینکه مجبور به انتخاب نشم،از خودم گذشتم. کاپل اصلی:؟؟؟؟ کاپل فرعی:یونمین
Complated✅ شاید درکش برات سخت باشه،اما من برای اینکه مجبور به انتخاب نشم،از خودم گذشتم. کاپل اصلی:؟؟؟؟ کاپل فرعی:یونمین
𝒫𝓇𝒾𝓃𝒸𝑒 𝑜𝒻 𝓅𝓊𝒽𝒶𝓃𝑔| 𝓀𝑜𝑜𝓀𝒿𝒾𝓃 در روزگاران قدیم، ساحران اعتقاد داشتند خدایان 'فرمانروا و اشرافیان را الفا' ، 'مردم را بتا' و 'دوشیزگان را امگا' افریدهاند. امگای نر چرخهی باطل و اشتباه طبیعت است و آمیزش با آنان، باعث تولید امگای نر بیشتر میشود و دلیلی برای ناهماهنگی طبیعت!... این دیدگاه باعث شد در بی...
(پایان یافته) همه چیز اون طور که میبینیم، نیست. همهای آدم ها اون طوری که نشون میدن، نیستن. همه چیز توی این دنیا پشت یه سری چیزها مخفی شدن. آدم های مهم زندگیت، اونایی که بیشتر از همه بهشون اعتماد داری هم پشت نقاب پنهان شدن... دنیایی جایی که نباید به کسی اعتماد کامل داشته باشی و نباید کسی رو زود قضاوت کنی...
-انگار برای همیشه توی این خواب گیر افتادم... تو بازم لختی. +صبر کن، من توی خوابهات لختم؟! Couple:Yoonjin, Nαmseok Genres:Comedч, slice of life, romαnce, smut, fluff خلاصه: ده سال رابطهی دوست و هم خونه بودن اونها نمیتونست این حقیقت که رپر به عنوان یه سونا بخار، عاشق یه نویسندهی باکره شده رو پنهان کنه. از اونجایی که...
موهای مشکی رنگش همراه با باد به رقص در اومده بود قدمی به پسر نزدیک شد و به سختی آب دهنشو قورت داد. "دستتو...بهم بده...پتال" پوزخندی زد و قدمی به عقب برداشت... "که بازم رهاش کنی؟" 𝗀𝖾𝗇𝖾𝗋|𝗋𝗈𝗆𝖺𝗇𝖼𝖾,𝖿𝗅𝗎𝖿𝖿,𝖺𝗇𝗀𝖾𝗌𝗍,𝗌𝗆𝗎𝗍,𝖺𝗆𝗉𝖾𝗋𝗀, 𝗈𝗆𝖾𝗀𝖺𝗏𝖾𝗋𝗌𝖾 𝖬𝖺𝗂𝗇 𝖼𝗈𝗎𝗉𝗅𝖾"𝗍𝖺𝖾𝗃𝗂𝗇 𝗐𝗋𝗂𝗍𝗍...
ما هفت نفریم....... هفت تا بدن که روحشون یکیه.......هفت نفر که غم و غصه و شادی و خندشون با همه......شاید برای بعضیا عادی باشه، اما برای ما منحصر به فرده اما توی این دوستیه منحصر به فرد یه نفر هست که همه چیزمه....! آپ:پنجشنبه ها ژانر: real life #kookjin #jinkook
کیم سوکجین نمیدونست چطور سر از یه پارتی درآورده بود، روی زمین نشسته بود و داشت با یه مشت آدم پر سر و صدا جرات یا حقیقت بازی میکرد.. ولی چیزی که میدونست، این بود که بی شک نمیخواست ببازه. مخصوصا به اون عوضیِ از خود راضی، جئون جونگ کوک. تگ ها: نفرت به عشق، رومنس، اسمات *این فنفیک ترجمه ی فارسی فیک Truth or Dare به نوشته...
[جبران دروغین] کاپل اصلی : نامجین کاپل فرعی : یونمین . کوکوی ژانر بوک : مافیایی . اکشن . درام . اسمات . خشونت انگست . آمپرگ خلاصه : تو یه شب بارونی کیم سوکجین رزیدنت بیمارستان سئول جلوی واحد اپارتمانش جسم نیمه جون مردی رو پیدا میکنه مرد زخمی شده بود و خون زیادی از دست داده بود جین تصمیم میگیره اونو به داخل خونش ببره و...
(کامل شده) جونگکوک در حالی که پوزخندهای روی لب هاش بود، با لحنی که تمسخره توش آشکار بود. لب زد. _ روی حرفی که گفته بودم، موندم عشق من، اینم کسی که عاشق منه، الان باهمیم منو خیلی دوست داره و پسم نمیزنه؛ اوه جین امیدوارم این چیزی که توی چشم هات میبینم پشیمانی نباشه! گفت و به همراه دختره خوشگل کنارش رفت و جین مونده و...
چشمامون از چیزی که دیدیم گرد شد . با اون موهای صورتی و لبای قرمزش ، اشک از چشمای گرد و تیله ایش رو صورتش میریخت و انگشتای سفید و کوچولوش به پایین هودی صورتیش چنگ زده بودن. پاهای لختشو از سرما جمع کرد و من ... دلم برای موجود کیوت رو به روم بدجور ضعف رفت . تهیونگ مبهوت بهش اشاره کرد _این همستر کیوت ..جین هیونگه؟ _آ...
**کامل شده** تا حالا حس کردید کاش خیلی درگیر کسی یا چیزی که عاشقش هستید نمی شدید؟ کاش به دوست داشتنش از دور بسنده می کردید؟ تا حالا پیش اومده از تصمیمتون عمیقا پشیمون بشید؟ این ها دقیقا احساسات این روزهای جینه. جین از تصمیمی که سه سال پیش برای ازدواج گرفته، پشیمونه! خیلی پشیمون! ولی دقیقا زمانی که حس میکنه وقتشه که ای...
«کامل شده√» یه بچه که مادرش رو از دست داده یه پدر که همسر عزیزش جلو چشماش پر پر شد، ولی اینا همه شروع داستان بودن. یک دوست شایدم فرشته محافظ از طرف اون زن به سمت اون پدر و پسر فرستاده میشه. اون فرد قراره کمکش کنه، با بدخلقی هاش کنار بیاد و بچه رو بزرگ کنه. درواقع اون دو مرد خیلی خنگن نمیفهمن توی این مدت عاشقش هم دیگ...
این شیش پسر نمیدونستن دقیقا چه چیزی توی وجود جینه ،که باعث میشه دائما سرش دعوا باشه و همه دنبال توجهش باشن ،جوری که حتی گاهی با برخورد های عجیبشون، دل مهربون و کوچیک جینو به درد بیارن...اما کاش سرنوشتشون اونقدر تلخ نباشه که با اشتباهاتشون ماهشون رو از دست بدن .🖤💜🖤 کاپل های اصلی:تهجین ،تهکوک،کوکمین،سُپ کاپل های فر...
"ازدواج اجباری" جین وارث یه خانواده ثروتمنده که بعد از مرگ پدربزرگش همونطور که ازش انتظار میرفت وارث میشه همهچیز خوب پیش میره تا یکروز میفهمه مسئولیت جدیدی بهش تحمیل شده و اون ازدواج با پسری شهریی که فقط دورا دور ازش شناخت داره.... به اجبار ازدواج کردن و زیر یه سقف رفتن میتونه خوشبختش کنه؟ Gnare:romance,angst,smut🔞 ...
خلاصه=سال 4087،میلادی قرنی که هیچ زنی وجود نداره ونسلشون منقرض شده باپیشرفت علم مردها تونستن نسل خودشونو ادامه بدن دراین بین کیم نامجون ثروتمند ترین فردجهان با کیم سوکجین پادشاه زیبایی(لقبشه مثل ملکه زیبایی ) ازدواج میکنه و حاصل ازدواجشون 5تا بچه قدونیم قدن که لحظه به لحظه زندگیشونو به چالش میکشن توجه=نامجین دچار سند...
بهم قول بده بعد از من جای هر دوتامون زندگی کنی، قول بده خوشبخت میشی. قول بده دنبال انتقام من نمیری. سالها پیش به خاطر من از همه چیزگذشتی حتی هویتت رو از دست دادی و تبعید شدی. ازت میخوام جای من زندگی کنی! بمون اینجا و خوشبخت شو، بزار این عذاب با مردن من تموم شه. پ. ن : هپی اند Couple : #teajin #kookjin #Complete
سرگذشت نویسنده ای سی و هشت ساله که درگیر عشقی با فاصله سنی بیست سال شده ولی آیا جین هجده ساله به قصد عاشق بودن وارد رابطه با نویسنده شده یا ..؟ کاپل : تهجین کاپل فرعی: سپ
سوکجین و برادرش جیمین، برای پخش نشدن ماجرای تصادف گروه معروف بنگتن اجبارا برای معالجه وارد خوابگاه شون میشن. - +"دنیای من تاریک بود. انقدر پر پیچ و خم که حتی نمیدونستم باید برای نجات خودم از باتلاقی که هر لحظه بیشتر داخلش کشیده میشدم، به کجا قدم بزارم. تا وقتی که تو اومدی، دستم رو گرفتی و شدی راهنمای من.." ... کاپل...
بوک سناریو، ایمجین کاپل کوکجین. من یه چیزی اتفاقی به ذهنم میاد، مینویسمش و خلاصه اش میشه یه پارت این بوک😄 جونگکوک🔝 هشدار: من یه افسرده ام!
*بیاید به کیوتی های بیشمار جین هیونگ بپردازیم 😀 مجموعه ای از اکلیل با بنگتن 😍 همینجوری بشینیم با چایی ، جینی بخوریم...🤗❤ #1minjin #1taehyung #1hopejin #2 kookjin #2taejin #3taejin #3jinmin #3_2seok
+"نمیدونم چی شد.... دیدمت، متنفر شدم.شناختمت، عاشق شدم. مگه بین دیدن و شناختنت چقدر فاصله بود؟چقدر فاصله بود که اینطور آشوبم کرد..؟" -"چرا پا گذاشتی تو زندگیم؟چرا یهو پیدات شد و زیر و روم کردی؟ من فقط فرشته ی عذابت بودم؛ چرا اومدی و فرشته ی نجاتم شدی..؟" <><><><><><> قلب یک هیولا، حکا...
after us | کامل شده" بعد از ما" تو همیشه برای من فرق داشتی! با دیدنت قلبم تُند تر میزد، وقتی نگاهمون بهم گِره میخورد نفسم بند میاومد، حتی دستام میلرزید وقتی لمسشون میکردی... من همیشه نگاهم به تو بود، با اینکه فقط برای تو چیزی جز یک دو...
یه ریل لایف از زندگی خودم در قالب داستان من معتقدم درون گراها هم یه جایی کم میارن و دلشون میخواد از خودشون و زندگیشون برای دیگران حرف بزنن من الان دقیقن توی همون نقطم؟ ___________________________________ +تو...تو چطور با وجود این همه سختی بازم طاقت آوردی سوکجین؟ _میدونی... من معتقدم هرکس چرایی زندگی رو درک کنه از پس...
یه داستان کلیشهای... که صرفاً جهت اینکه تهجین خیلی کم پیدا میشه اینجا شروعش میکنم