Select All
  • Her (Harry Potter x Reader)
    5.3M 154K 95

    Two burning hearts that dared to break Remeber, nobody said that it would last forever. Harry Potter, the boy who lived, had always felt as if everyone he loves, he loses. This still applied when he fell head over heals for her. They were what you'd call a perfect tragedy, one of the few fairy tales without a happy en...

    Completed  
  • Bloody band {Dramione}
    6K 734 24

    " ما آدم های بیگناهی نیستیم بیبی گرل، اما جنایتکار هم نیستیم " " We are not innocent people baby girl, but we are not criminals either " دریکو لوسیوس مالفوی، اونجوری که همه فکر میکردن بیگناه نبود. اون آدمی که همه به عنوان پسر بزرگ خاندان مالفوی، وارث شرکت عطر گل سرخ میشناختن نبود. اون رییس یکی از بزرگترین باند های ما...

  • East Of Heaven | Feltson
    13.8K 3.1K 60

    تام فلتون صاحب هلدینگ سلطنتی انگلستان و پسر وزیر سابق به سن ازدواج میرسه ، قانونی که قرن هاست برای خانواده سلطنتی برقرار هست و از کتاب قوانین حذف نشده! اِما مورو نوه ی پسر عموی ملکه انگلستان ، دختر خوش شانسی که قرار بود با اون گرگ شمالی ازدواج کند ولی غافل از اینکه هیچکس نمیدونست آیا این دو آدم از دنیاهایی کاملا متفاو...

    Completed   Mature
  • 👺BROTHERHOOD👺
    12.3K 2.2K 30

    ❌لطفا این فیک را بدون اجازه و رضایت بنده جایی منتشر نکنید⛔️ سپاس از درک و فهم و شعور‼️ چی میشد اگر تو یه دنیای قشنگ میدیدمت؟ یه جایی که خبری از بوی خون و اتش نبود.. کاش لب دریا.. زیر نور خورشید وقتی از شرق میتابید.. اون چشمای زمردی رو میبوسیدم.. حیف این عشق.. حیف .. .... خب سلام🤩 کسایی که از اول با من همراه بودن میدو...

    Completed   Mature
  • { Always Be Mine : A Harry Potter Story }
    1.3K 83 7

    - تو گفتی من برای همیشه، برای توعم. - خوب هستی. تو تا ابد برای منی و فقط من . «زمانی که طوسی و آبی عاشق همدیگه میشن . . . :)»

  • black and white girl (dramione+18) Completed
    23.6K 2.3K 94

    مقدمه لیلی اوانز وقتی به هاگوارتز رفت بهترین دوستش یه جادوگر ماگل زاده روسی به اسم آلیسا وایت بود. که اوایل مدرسه شده بود وسیله خوش گذرونی و اذیت سیریوس بلک ولی بعد از یه مدت عاشق هم شدن. سیریوس از خونه فرار کرده بود و نگران بود که خانوادش آلیسا رو به خاطر ماگل زاده بود اذیت کنن. پس فقط گروه شش نفره خودشون و فرانک و...

  • Darkest
    20K 2K 53

    خلاصه: هری و دراکو در بُعدی از زمان با اتفاقات بدی مواجه خواهند شد و تنها سفر در زمان و اصلاح بُعد زمانی میتونه عشقه اونارو حفظ کنه. وضعیت فصل یک : به اتمام رسیده✔️ وضعیت فصل دوم : درحال آپ 🔜 شیپه فف دراریه و دراکو تاپه. ❌ اسمات و روابط عاشقانه داره. ❌ اگر حساس هستید پارتای اسمات رو نخونید.🔞

    Mature
  • The Room of Requirement || Drarry
    13.5K 1.4K 10

    سال هشتم. هاگوارتز. اتاق ضروریات. مکان سری دو پسر که میخوان تنها باشن ولی پیش هم. Drarry, drama, romance, smut. درری، دراری. یه درام انگست-فلافی.. بیشتر فلافی. اگه معنی میده؟ Word count: 27000 + 8000 (after)

    Completed   Mature
  • the miracle of us || drarry
    549K 21.1K 23

    "You were my miracle, and you saved me in every way imaginable." In which a hatred turns to a friendship, and a friendship becomes something more. ** this fic is completely unedited, rushed, and truly not thought though and slightly embarrassing but for some reason is getting a lot of reads

    Completed  
  • ᴍᴇʟᴀɴᴄʜᴏʟɪᴀ_drarry
    4.2K 607 8

    [کامل شده✓] . . نسیم، لا به لای برگ کتاب نیمه بازت می‌پیچد، دود سیگارم، رقص و میان نور محو می‌شود، نامه ات در دستانم، و هر خط آن پذیرای اشکان سرکشم دلتنگ تو هستم عشق که، غریبانه، گذر کردی.. . . . . [ Drarry ] [Short story] [#1_short] توجه : خیانت، خودکشی

    Completed  
  • Drarry_My Beautiful Mistake
    132K 20.5K 63

    "کسی بهم تنه میزنه و از کنارم میگذره،میچرخم به عقب.باز هم مالفوی.نگاهی بهش می کنم و بی حوصله میگم:خدا رو شکر کورم شدی مالفوی. و دوباره میچرخم سمت پنجره ی قطار.مالفوی میاد جلو کنارم می ایسته و با لحنی که تمسخر از توش حس میشه میگه:حواست به حرفات باشه پاتح.من امسال دانش اموز ارشدم.فکر نکنم تا به حال کسی قبل از رسیدن به م...

    Completed   Mature
  • Pansy's plan {Persian Translation}
    13.2K 1.8K 6

    [Completed] پنسی توی سال هشتم به هرماینی نزدیک میشه و بخاطر همه کارهایی که این چندساله کرده عذرخواهی میکنه و اون ها یه نقشه میکشن تا هری و دراکو رو بهم برسونن. Credit to: @_BeccaMae

    Completed  
  • Drarry is real
    22.4K 1.8K 11

    صحنه هایی از درَری. کیوت غمناک فانی ادیت پروف

  • Hell but beautiful {Dramione} ⁺¹⁸
    168K 15.5K 115

    عشق بین پرنس اسلیترین و باهوش ترین دختر گریفیندوری ... گاهی آنقدر نگاهت را روی زمین نگه میداری که متوجه نمیشوی ، به دروازه های جهنم رسیدی ... حتی وقتی گرمای شعله های اتش را احساس میکنی نیز متوجه نمیشوی ، حتی وقتی بوی دود را میشنوی ... حتی وقتی خوده شیطان به استقبالت می‌آید . " مگه میشه جهنم هم برات قشنگ باشه ؟ " " همج...

    Completed   Mature
  • ᴀᴍᴇʀɪᴄᴀɴ ꜰʀᴏɴᴛɪᴇʀ_drarry
    400 32 1

    [کامل شده✓] one shot American frontier (غرب وحشی) . . . و در اخر، تنها منی مانده ام که برای تو زنده است. . . . [Drarry]

    Completed  
  • Big Secret|drarry
    20.5K 3K 30

    30 پارت تکمیل شده! بوک 1

    Completed   Mature
  • gray snow
    10.2K 1K 33

    هری دیگر مانند قبل نمیخندید . او حتی گریه هم نمیکرد ؛ جسم بیروح او در بغل معشوقه اش تنها دلیل زنده ماندن او؛ بود . " حاضرم هر کاری انجام بدم تا یکبار دیگه بخندی "

  • Sin | Drarry
    114K 17K 35

    " تو كى هستى؟ " " هرى پاتر." جايى كه دراكو بايد با گرايشش كنار بياد، و جاى ترسيدن به كسى كه هست افتخار كنه. written by: @NoticeMePotter persian translation.

    Completed  
  • Dark light [Drarry]
    99.2K 14.3K 50

    دراکو: میخواستم روی ماه ببوسمت اما وقتی بوسیدمت تو خود ماه بودی هری!

    Completed  
  • "𝐑𝐞𝐭𝐮𝐫𝐧"(+18)
    11K 1.1K 26

    "Fanfiction" دوسال بعد از جنگ، شکست دارک لرد بر هری پاتر موجب تغییر توی روند زندگیِ خیلی ها میشه. اما شادیِ پس از جنگ موندگار نیست. دارک لرد برمیگرده. و اینبار قدرتمندتر از قبل، کارت های رو نشده ی زیادی برای بازی توی دست داره. در این بین که همه مجبورن دوباره به پسر برگزیده و دوستانش تکیه کنن، دریکو مالفوی، پسری که حق...

  • It Was All Just A Game [Persian]
    74K 9.6K 48

    "کاش تنها نقطه ضعف نقشه ام رو پیش بینی می کردم. نقشه ای که باعث شد کاملا شیفتت بشم." تا اطلاع ثانوی اپ نمیشه~ Credit to the author: @Write_me227 This is the Persian edition of "It was all just a game" and I'm only translating this masterpiece! "فقط ترجمه میکنم و صاحب این بوک نیستم."

    Completed  
  • Down the road. | Drarry
    4.3K 481 7

    توی داستانی که رابطه هری و دراکو پستی بلندی داره و تلاش میکنن تا جاده مقابلشون رو هموار کنن. Cover credit: Pinterest

    Completed  
  • Dark love [drarry] [Persian]
    8.4K 747 11

    این اولین باری بود که دراکو از هری دفاع میکرد حتی خودشم نمیدونست داره چیکار میکنه در حال اپ

  • Descendant of Slytherin [drarry]
    27K 3.5K 38

    -چه اتفاقی میوفتاد اگر کلاه گروه بندی، هری رو در گروه اسلایترین قرار می داد؟ * هری: تو و همه کسایی که دوستشون داری رو نابود میکنم! دراکو: شامل خودت هم میشه. هری: میدونم.

  • Right person, wrong time. (+18)
    53.6K 5.3K 123

    Glory never came Easy and Love was never Free. Read part 0 "خلاصه" #Dramione ♾ 🔞 🐍 🩸🪞🍷 👑 ♥️ 👥 🔞

  • First Time Again (Drarry)
    83.6K 13.6K 43

    [COMPLETED] حتی اگه از هم دیگه دور هم باشیم بازم قلب من برای تو میتپه و اینو میدونم که تیکه‌ای از وجود تو هم دقیقا همینو میخواد. (فصل دوم: Some Guy)

    Completed  
  • Return to the world of magic[Drarry]
    32.4K 4.1K 74

    سلام گایز ! خیلی با خودم فکر کردم که خب کاپل دراری بزارم یا نه و خب بلاخره به این نتيجه رسیدم که بزارم🤌 .... داستان از اونجایی شروع میشه که ، دراکو مالفوی از دنیای جادو اخراج میشه و به دنیای ماگل ها تبعید میشه و یک کتابخانه سیار و البته جادویی رو می‌سازه. حالا چی میشه اگر بعد از دوسال زندگی توی دنیای ماگل ها یک نوزا...

  • The Pure Blood Princess
    21.9K 2.1K 35

    همان طور که عشق میتونه تبدیل به نفرت بشه... نفرت هم میتونه تبدیل به عشق بشه...🥀

  • Dark Paradise
    14.4K 1.3K 22

    *کامل شده* این بوک داستان هری و دراکو توی سال شیشم توی هاگوارتزه که با داستان اصلی یکم از نظر جزئیات فرق میکنه ، اما در کل فضاش همونه. *این داستان من قبل از بوک اولی که گذاشتم یعنی(Séparation forcée) نوشتم ، پس اگه یکم نسبت به اون یکی ضعیف تر بود علتش اینه🙂🤝🏻*

  • A Broken Symphony {Drarry}
    8.2K 1.2K 20

    آخخخ هری کاش میدونستی چقدر دلم نمیخواد ملاحظه ی دوست دخترتو بکنم " دریکو به همچین چیزی فکر میکرد اما نهایتا لبخند معصومانه ای تحویل دوست عزیزش داد که همین 10 دقیقه ی پیش همش چند قدم با از دست دادنش فاصله داشت. . به صورتش نگاه کرد که هنوز جای یکی دوتا از مشت ها روش مونده بود . مشت هایی که به خاطر اون خورده بود . برای ح...