Select All
  • قنادی مردگان
    91.9K 13.5K 48

    کابوس‌هایی که هر شب از خواب می‌پراندنش، صبح‌ها با بدنی کبود و زخمی از خواب بیدار می‌شد. روان‌پزشک کاری از پیش نبرد بود، و رمال هم فقط اوضاع را بد تر کرد. اما آنچه نمی‌دانست این بود که اون هیولای درون کابوس‌هاش، نه توهم بود و نه خیال... فصل اول: کامل شده. فصل دوم: درحال اپ... کوکوی

    Completed   Mature
  • دوست داشتنت یک اجبار
    78.5K 13.8K 66

    پیوند یک آلفا و بتا غیر ممکن ، حتی اگه بشه م بتا نمیتونه تاپ باشه . : این عجیبه اما انگار این یه بچه ست ، شما باردارید . : ولی من یه آلفام !!!!!! فصل اول: تمام شده. فصل دوم: درحال اپلود. کوکوی

    Mature
  • دزد اسپرم
    36.3K 7.1K 29

    تهیونگ بعد از فهمیدن اینکه یه قسمت اضافی توی بدنش داره می خواست قبل از در اوردنش ازش استفاده بکند. : مردتیکه‌ی بی حیای اسپرم دزد! دست هایش را روی شکمش می گذارد، اخم هایش را برای مرد در هم می کشد. : داد نزن بچه‌م میترسه. : من این مردتیکه رو میندازم زندان. تهیونگ حق به جانب: بد کاری کردم نزاشتم اسپرم هات برن تو ف...

    Mature
  • نطفه‌ی شیطان
    31.5K 5.1K 27

    جادوگر گفته بوده که برای باردار شدن خواهر اش ، اون دختر باید هفت شب از ساعت یک تا قبل از طلوع آفتاب زیر بزرگ ترین درخت جنگل می نشست ، لباس تمیز و زیبایی به تن می کرد و این لباس می بایست سفید می بوده ماننده لباس عروس .... :تو میخوای حامله شی به من چه ! :تهیونگا خواهش میکنم ، گفته شوهرم نباید بیاد و من تنهایی میترسم...

    Mature
  • عطش خواستن
    7.8K 1.3K 18

    کوکوی _امگاورس اون دو ژنرال قرار دادی رو امضا کرد بودند ، که می شد نام اش را یک ازدواج سیاسی گذاشت . اما پشت آن قرار داد معانی دیگری بود ، که یکی از آن به این معنی ست ، هرکس زودتر از دیگری موفق شود سر ژنرال کشور دشمن را برای کشور اش ببرد . او پیروز این میدان ست . تهیونگ پوزخندی می زند، : اگه زنده موندی میتونی بری ب...

    Mature