دیلیا خسته بود ولی نشون نمیداد،عاشق خواب بود ولی از خوابیدن سر زمانای مشخص بیزار بود و آهنگاش، طراحیاش و تماشای سریالای مورد علاقش دریچه ی کوچیکی بودن برای فرار از واقعیت. امیلیا برعکس بود، بیشتروقتا خودش رو غرق میکرد هرچقدرم که واقعیت ترسناکو بی رحم بود . با اینحال اون دریچه کوچیک برای فرار بعضی وقتا مورد استفاده قرا...
این لحظه درست مثل خوابیه که در حال وقوعه، درست مثل تصور رقصیدن باهاش، مثل رویای نیمه شب توی اتاق زیر شیروونی در حالی که بارون میباره. و اوج حماقته، رقص ی خدمتکار روستایی و یک اصیل زاده در روز مخصوص به عبادت! Couple: minsung
همیشه دلش میخواست پرواز کنه، نمیدونم چرا، شاید هم میدونم. انگار به این آدمها تعلق نداشت. انگار دنیا و اون دوقطب موافق یه آهن ربا بودن، که هرچقدر تلاش میکرد، باز هم دنیا اون رو پس میزد.″ - 𝖢𝗈𝗎𝗉𝗅𝖾: 𝖱𝗒𝖾𝗃𝗂 - 𝖦𝖾𝗇𝗋𝖾: 𝖠𝗇𝗀𝗌𝗍, 𝖱𝗈𝗆𝖺𝗇𝖼𝖾
رومینا دختری که به خاطر شغلش مجبور به مهاجرت می شود و از آنجا با دختری آشنا می شود و سرنوشتش آنجا شکل می گیرد... ژانر:𝐛𝐝𝐬𝐦,𝐬𝐦𝐮𝐭,𝐥𝐞𝐬𝐛𝐢𝐚𝐧,𝐫𝐨𝐦𝐚𝐧𝐜𝐞
گرمای لب های ملیسا رو روی لب هام احساس کردم در اون لحظه با تمام وجودم میخواستم همراهیش کنم ملیسا کم کم به سمت گردنم رفت بوسه های ریز بر گردنم میزد چطور اون نفرت بین ما به این دوستی تبدیل شد چطور منی که تا چند وقت پیش دوست پسر داشتم دارم یک دختر رو میبوسم ....... چطور
دنیایی که کسی جز اون دو دوختر و ی بچه گربه مشکی توش وجود نداشت. دنیایی که با منظره رو به خونه های درب و داغون، با صدای امواج دریا، با حس بوی تلخ سیگار، با لمس بدن های یخ کرده و استخونی هم، و با چشیدن لب های همدیگه به پایان میرسید. از اهنگ Savage Rose_Kourosh
رها یه دختر 21 سالس که تصمیم میگیره برای مستقل شدن تهرانو ترک کنه و پیش دوست صمیمیش به شمال بره؛ همونجاس که با ترنم اشنا میشه و .....
- - - - - - - - - - وقتی هو یونجین خواننده اپرا و ناکامورا کازوها بالرین تو یک مسیر قرار میگیرند آیا میتونند با همدیگه به آرزوشون برسند؟ - - - - - - - - - - ------------------------------------- 🌸 ─── ❛ 𝐍𝐀𝐌𝐄:: ( My Dream) ✧ ׅ ࣪. 𝐆𝐄𝐍𝐑𝐄:: Romance ꒰ ︎🌸 𝐂𝐎𝐔𝐏𝐋𝐄:: Shinez ── ❛ 𝐀𝐔𝐓𝐇𝐎𝐑:: 𝗌𝗺𝗶𝗅𝖾...
اون بد بود ،سیاه بود، تاریک بود، اما برای من اون خواستنی ترین آدم روی زمین بود... به خودم اومدم دیدم جوری بدست آوردمش که نباید... من اون رو خواستم اما فکر کنم اون منو نمی خواد... دیگه نمی خواد...
نویسنده : kaori san ویرایش: kiyan وضعیت: درحال انتشار زمان آپدیت: شنبه هر هفته🎐 مناسب برای گروه های سنی +14 ~~~~~~~~~~~~~ پاره ای از محتوای داستان ~~~~~~~~~~~~~ خش خش برگ های افرا زیر قدم های رهگذران شنیده میشد ، منظره خیابان فوجی در پاییز از همیشه چشم نواز تر بود بسان شعله های اتش و پوشیده از سایه ابر های پای...
" همه چیز خوب بود تا اینکه بیول فهمید دوست احمق‌ـش حامله‌ـست! اما همش این نیست...بیول عاشق اون دوست احمق‌ـش بود! " -رومنس -وانشات -با حضور افتخاری میون
" ادی خودکشی کرده بود... حداقل این چیزی بود که بقیه میدونستن !! اما یک نفر سعی داشت خرابکاری کنه..اون شروع کرد به پر کردن سایت مدرسه از نوشته‌هایی که یونگسان ، بیول ، هئین و هاسارو مظنون به قتل ادی میکرد! و حالا وقت کشف کردنِ حقیقتِ مرگِ ادی‌ـه !! "ادی واقعا خودکشی کرده؟" " - معمایی ، جنایی ، مدرسه‌ای ، اسمات -کامل شد...
اولین روز مدرسه، آیوی، دختریه که تصمیم میگیره از همه دور بمونه و روزهاش رو تنهایی بگذرونه، اما سرنوشت بهش اجازه می‌ده که روزهاش رو یکنواخت بگذرونه؟
'نمیخوای حرف بزنی؟' جنلیسا~ "چه اتفاقی برات افتاده؟" لیسا یک بیمار در یک بیمارستان روانی است و جنی مجبور میشود از اون به عنوان خدمات اجتماعی مراقبت کند.
او یک افسونگر بود.... . . . . . . . . سلام به همه بعد از یک سال و خورده ایی برگشتم تا چیزی که شروع کردم تموم کنم امیدوارم همراهیم کنید . 😊😘
دستای تام نقطه به نقطه بدنمو لمس میکرد، نگاهی به لباسام که پایین تخت افتاده بودن انداختم و چشمام اشکی شدن،دستاشو گرفتم و گفتم: بس کن، من لزبینم!
درتی بوک +18 شخصیت ها تخیلی و طبق میل خودتونه هشدار:اگر مناسب روحیه و سنتون نیست نخونید ! بدون اجازه کپی ممنوع
جنی:داری چیکار میکنی؟.......... دیوونه شدی؟.......... ازم دورشووووو الکسا اصلا صدای جنی رو نمیشنید ، صدای خواهری که بخاطرش هرکاری کرد ، خواهری که حاضر بود براش جونشو بده ولی حالا...... خودش داشت جونش رو میگرفت. سر لوله اسلحه‌ش رو چسبوند به شقیقه‌ی جنی ، کسی که گریه امونش نمیداد ، کسی که از ترس میلرزید ، از خواهرش میتر...
🍸مراقبتم🍸 🕯اسم وانشات : I'll protect you 🕯ژانر ها : romance . smut . mommy kink . Fluff 🕯رده سنی: ✔ 🕯وضعیت آپ : تمام شده 🕯نویسنده : Hyun 🕯کاپل : لزبین
-پرنسس چرا جیغ میزنی؟بگو ببینم! ...باید با تک تک سلولات دردی که من بهت میدمو حسش کنی...:) Smut‼️
کاپل: داهیون / گادونگ / سوایون ژانر: مافیای . لزبین . اسمات . جنایی . عاشقانه . هپی اند _ اون محموله رو از کجا اوردی؟ + از یه انبار خارج شهر پیدا کردم _ دروغ میگی + تو دوست داری من دروغ بگم چون تو اون کسی نبودی که اون مهمات و پیدا کردی
وضعیت: کامل شده امگای من خلاصه : در مورد دو دختر از از چهار خانواده ی بزرگ هست که جفت تقدیری هم میشن و اروم اروم باهم اشنا میشن و داستانهایی زیادی براشون رقم میخوره ----- کارکترهای زیادی توی داستان وجود داره با داستان های مختلف امیدوارم دوست داشته باشید ژانر:امگاورس.عاشقانه.لزبین.گی
"عشق ما توی زندان حبس شد.. زندانی که داخلش فریاد هایم را نشنیدی..! بوی امید را از من گرفتی و با خودتت بردی.. دستم را دراز کردم اما نگرفتی ، مشتم پر از خاک شد. من خیلی آزرده شده ام خودم را نمیشناسم..! به من کمک کن هرجا که هستی صداییت را خواهم شنید. به خدا قسم ، صدای تو زیباست.. زیباتر از صدای پیانو که دوستش داشتی" «...
توی این بوک شما قراره شاهد صحنه های باز جنسی باشید🔺️🔞 من مترجم شات های لزبین هستم♀️ میتونید سوزی صدام کنید🔅
اتاقی که نفرین شده و هیچکس نمیتونه بیشتر از یه هفته تو اون اتاق بمونه اونم بخاطر اخلاق هم اتاقیش. حالا یه دختر ساده و مهربون فک میکنه که خیلی خوش شانسه که این اتاق رو گرفته اما.......
به خون روی دست های لرزونش خیره شد گل های رز آبی همجا رو در برگرفته بودند نفس هاش بخاطر سرمای هوا مثل دود سیگار از لب هایی که با ترس هر بار بدون گفتن حرفی روی هم قرار می گرفتند خارج میشد اون همچین آدمی نبود! نه این جنازه های روی زمین کار اون نبودند! سرش رو بالا اورد و سعی کرد حالت گیجش رو کمتر کنه مرمک چشم‌های تیرش...
اون روزا پر از مرگ بود. همه جا بوی خداحافظی میداد. کسی نمیدونست کِی بار اخریه که میخنده، کِی بار اخریه که برمیگرده. من ترسی از زندگی توی مرگ نداشتم، دیگه چیزی نداشتم که از دست بدم. تو از کجا اومدی و ترس من شدی؟ "دوستت دارم چون توی بدترین روزای زندگیم سر و کلت پیدا شد. دوست دارم چون بدترین روزا رو واسم به بهترین روزا ت...
-اگه یه روز نداشته باشمت چی؟ +ما همیشه با همیم چون قلبای ما به هم گره خورده:) یه عاشقانه زیبا و پر فراز و نشیب دو دختر:) اگر لزبین ایرانی دوست دارید حتما بخونینش:)) بوس بهتون رزا:)
